گزارش بازار امروز شنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۱
پیاز برجامی و چوب دلاری!
حکایت بازار امروز حکایت همان چوب و پیاز و … معروف است که هم بیخبری از برجام او را زیرفشار گذاشته بود و هم چوب افت نرخ دلار را میخورد ! امروز بازار از خود میپرسید چرا پول ها خرید نمیکنند و چرا بازار خوب نیست و این سوال و تردید بیشتر ترس را در دل او دامن میزد و شاهد این رویداد بودیم ولی در پاسخ باید گفت وقتی ظرف پول بازار محدود باشد و پول جدیدی راهی بازار نشود و جریان پولی و خبری قوی پشت سر بازار نباشد این درجا زدن ها طبیعی می شود … به خصوص وقتی دلار این گارد را گرفته وخبری هم نمیرسد.
در واقع بازار هم چوب افت دلار را میخورد و هم پیاز بیخبری از برجام و در نهایت می شود این وضعیت … اما چرا حس تماشاچی بودن در بازار رقم خورده و چرا شرایط این چنینی شده است …
البته برخی هم ترس از دلار و رخداد های آن را دلیل ریزش بازار و بی توجهی جریان پول میدانند ولی هر چه که هست این فاز اخبارو اطلاعات و اتفاقات ، فاز تماشاچی بودن جریان پول را تقویت کرده و هیچ چیز برای اقتصاد بدتر ازاین تماشاچی بودن و حس تردید و سردرگمی نیست…
طی روزهای گذشته نظری را نوشتیم که مورد توجه و یا بهتر بگوییم سوال برخی عزیزان قرار گرفت که دلیل و استدلال برای اینکه این جمله که بازار بعد از برجام مثبت می شود ولی قفل نخواهد شد و مثبت همراه با عرضه های بسیار زیاد را دارد چیست ؟!
یک سوال …
آیا با خود فکر کرده اید شرایطی که بازار در سال ۹۹ با رشد بسیار خوبی همراه بود چه اتفاقی رخ داد که آن اتفاقات رخ خورد ! ان رویداد مستقیماً ناشی از حضور جریان پول قوی و شجاع در بازار بود. پولی که سر از پا نمی شناخت و با هر قیمتی و با هر شکلی در بازار خرید می کرد با خود فکر کنید امروز چقدر از این شرایط را در دسترس داریم و چقدر به آن روزها شبیه هستیم تقریباً هیچ !!
واقعا فکر کردید و از خود پرسیده اید که چرا جریان پوله حتی جریان پولی که در دل خود بازار بوده هنوز دل و جرات کافی برای حضور در بازار ندارد ؟!! این جمله ای که عرض می کنیم برگرفته شده از صحبتهای چند حقوقی است و به واقع تحلیل همراه با تحقیق است .
روزهای قبل هم در مورد این موضوع صحبت کرده بودیم که رفتار بازار بعد از برجام مستقیماً به رفتار دولت و مواجه او با اتفاقات اقتصادی خواهد بود و در این حوزه دو سناریو نیز بیشتر وجود ندارد که بسیاری از کسانی که در بازار تماشاچی هستند منتظر تحقق و روشن شدن فضا خواهند بود … سناریو اول رفتار غیرمعقول و غیرعقلایی دولت این است که به نوعی انتقام از بازارها در دستور کار دولت قرار گیرد و بازی را آغاز کند که دولت روحانی بعد از برجام آغاز کرد افزایش نرخ سود سرکوب نرخ ارز و رکود دامنگیر و البته کنترل تورم .. این سیاستی بود که در آن مقطع در پیش گرفته شد و شاهد نتایج آن بودیم …
حالا نیز سرمایه گذار و کسی که پول خوبی دارند از خود می پرسید از کجا معلوم درست بعد از برجام فیل این دولت هم دوباره یاد هندوستان نکند و سرکوب نرخ ارز را آغاز نکند !!
از کجا معلوم دولت هوس دلارزیر ۲۴ و ۲۵ نکند؟! از کجا معلوم برای خودی نشان دادن نرخ سود را بالا ببرد تا تورم را خفت گیری کند و هزاران از کجا معلوم دیگر که در سیاست‌های دولت پنهان است و از قضا با دولتی طرفیم که دراین مدت به هیچ وجه عقلانیت و منطق اقتصادی را نشان نداده و تنها تصمیم منطقی و آن هم با هزار گیر و گرفتاری حذف ارز ۴۲۰۰ بود که به ناچار به چنین شرایطی رسید
سابقه دولت هم نشان میدهد که می‌تواند از این دست رفتارها را داشته باشد … خب در چنین فضایی کسی که ریال دارد برنده و می‌تواند در فرصتهای بهتر با قیمت های بهتر انواع دارایی را خرید کند و این عاملی شده است که جریان پول فعلاً صبرکرد و تماشاچی این بازی باشد و از تماشاچی بودن خود هم تا به امروز ضرر نکرده البته کسانی که طی یک ماه اخیر در بازار سرمایه حضور داشتند و در برخی صنایع برجامی ریسک کردند و ریسک بازار را پذیرفتند انصافاً سود های خوبی را هم داشتند و حق آنهاست این سود در مقابل ریسکی که انجام دادند …
اما سناریوی دوم چیست
سناریوی دوم که ما آن را محتمل تر می دانیم چرا که احساس میکنیم کمی عقلانیت به دولت برگشت و آزمون و خطا نمی کند این است که مسیر عقلانیت اقتصادی را در پیش گرفته و بیشتر رونق اقتصادی را ملاک خود قرار می دهد . مسیری که می تواند بازار سرمایه را به اوج خود برساند و باز البته یک نقطه وجود دارد کسانی که تماشاچی بازار هستند می گویند با مشخص شدن این جریان درست است کمی قیمت ها رشد کرده اما آنقدر فروشنده دولتی و غیر دولتی در بازار وجود دارد که به راحتی فرصت سوار شدن و خرید سهم در بازار داده میشود !!
اینکه این استدلال درست یا غلط بماند اما منطق این چند وقت اخیر نشان داده شده که چنین چیزی وجود دارد اما سود را چه کسانی می برند ؟!
سود را کسانی می برند که ریسک بیشتری داشته باشند و حاضر باشند ریسک بیشتری را قبول کنند و قطعاً کسانی که در قیمت های ۱۵۰ و ۱۶۰ مثلاً خودرویی خریدند و زیر آن بمباران اخبار منفی دل و جرات خرید داشتن امروز سود شان را هم می برند
متاسفانه ایراد کاراین است که حقوقی ما هم مثل حقیقی رفتار میکند و ای بسا بدتر!!! پس به این موضوع دقت کنید که اگر سود منطقی و معقول می خواهید باید اندکی ریسکرا هم بپذیرید و بدون صرف ریسک و فقط تماشاچی بودن کافی نیست یکی از این دو سناریو را باید برای خود تجزیه و تحلیل کرد و بر مبنای آن حرکت کنید که ما فکر می کنیم سناریو دوم درست باشد و نشانه های آن از همین امروز در نرخ نیمامشخص است که در نرخ نیما ما ۲۶۷۰۰ را داریم و یک پیام محکم مخابره میکند …
البته بازار فعلا با گارد منفی دلار و بی خبری از برجام همه جوره در سمت فروش است …
و اما حرف آخر حرف فولاد است …
حرف سفت و سخت و داغی که این روزها نقل محافل شده و نمی دانیم چطور در مورد آن صحبت کنیم… گزارش تخلفات فولاد نشان داده اوضاع می تواند در لایه های زیرین اقتصاد و شرکت ها چقدر وخیم و غیرقابل تحمل باشد. شک نکنید هر کجا که دولت حضور دارد این اتفاقات وجود دارد و شما فکر میکنید اگر امروز سراغ شرکت‌های دولتی و شبه دولتی و بانکها و بقیه موارد بروند اینطور نیست؟! قطعاً همین بساط است ! منتهی هر که بامش بیش برفش بیشتر
فولاد که ۲ درصد تولید ناخالص داخلی کشور است قطعا تخلفات او هم بیشتر خواهد بود هیچ فرقی هم نمیکند کدام دولت است و کدام جناح هر جناحی که سر کار می‌آید همین وضعیت خواهد بود …
سالها قبل با خود مدام میگفتم این پست و مقام های دولتی با این حقوق محدود و این همه مسئولیت چه جذابیتی دارد که اینطور برخی برای آن سر و دست میشکنند و حاضرند هر کاری بکنند و تن به هر خفتی بدهند . امروز وقتی این اتفاقات و رویدادها روشن می شود متوجه میشویم که پشت این مناصب و شغل ها چه خبر است بی تعارف مسیر جلوگیری از چنین رویدادی از دو اتفاق و رویکرد می گذرد رویداد اول این است که یک فضای آزاد رسانه‌ای وجود داشته باشد و رسانه ها بتوانند در یک فضای آزاد نسبت به سوت زنی و اعلام تخلف و اتفاقات این‌گونه به شفاف سازی و افشاگری بپردازند قطعاً در چنین فضایی کسی جرات نخواهد کرد با این پررویی و وقاحت جرم را انجام دهد. هر فردی می داند با توجه به فضای فعلی رسانه چه سرنوشت عجیبی در انتظار اوست !!
به خوبی به یاد داریم که یک بار صدا و سیما به شدت داشت موضوع برخی از نمایندگان یک کشور که از بودجه مجلس برای پارکت کردن کف خانه خود استفاده کرده بودند صحبت می کرد که رسانه‌های ان کشور شلوار آن بنده خدا را روی سرش کشیده بودند !! در نهایت هم استعفا داد کل رقم این اتفاق ۱۰۰ هزار دلار نمیشد !!و شما مقایسه کنید که امروز در فولاد چه اتفاقی رخ داده و این دقیقا همان چیزی است که باید وجود داشته باشند و رسانه ها بتوانند در آزادی و امنیت کامل سوت زنی واقعی کرده و و شفافیت را در اولویت قرار دهند.
اما عامل دوم…
عامل دوم پیاده سازی دقیق و درست حاکمیت شرکتی در شرکت هاست. شما ببینید مگر میشود چنین هزینه های انجام شده باشد و هیئت مدیره ها در جریان نباشند کسی سر خود چنین کاری نمی کند ولی وقتی هیئت مدیره نماینده قانونی و رسمی و واقعی سهامداران نباشد این اتفاقات رخ میدهد که برای حفظ صندلی خود تن به هر کار و تایید هر دستوری که مقام بالاتر بدهد میرود و اصلاً به کتف چپش هم نیست که چه اتفاقی برای سهامدار و قیمت سهم رخ می دهد …
ببینید عزیزان تازه ما بحث شرعی بیت المال و حق الناس را مطرح نمی کنیم همه چیز را از دیدگاه اقتصادی می بینیم … به خوبی به خاطر دارید در جریان نرخ گاز که سال گذشته رخ داد جیک و پوک کسی از این مدیران در نمی آمد و این سهامداران بودند که دائم داد و بیداد می کردند که به خوبی مشخص است این رویداد آنها برای حفظ صندلی های خود بود پس وقتی حاکمیت شرکتی به درستی و دقیق در شرکت ها اجرا شود و عواقب انضباطی و قضایی برخورد ها با درجه سفت و سخت برای مدیران باشد قطعاً چنین اتفاقاتی را شاهد نخواهیم بود
البته در حال حاضر حاکمیت شرکتی فقط دستوری از سمت سازمان بورس و مجمعی از سمت شرکت است و بقیه همان چیزی میشود که میبینیم و در جریان است …
حرف آخر اینکه این قصه پر غصه با حرف و نوشتار جمع نمی شود انگیزه قوی و اراده قوی می خواهد که حرفش هستم عملش نیست هرچند حتی اگر چند گامی هم به این سمت برداریم به نظر اتفاق خوبی است اما گام ها نیز گام‌های کندی بوده و سرعت خلاف کارها از مسئولان و قانون بیشتر است …
بتا سهم
تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold
پول پول