یه چُرت کوچولو !؟

امروز شنبه در روزهای میانی بهمن و در حالی که هوا کمی بهاری شده بود برخی منتظر زمستانی دیگر در بازار بودند و امروز فشار فروش را به حداکثر رساندند این که دلیل انها چه بود از مقاومت شاخص ۴۶۰ هزاری تا دلایل دیگر خیلی بحث نمیکنیم ولی در مسیری که در جریان مثبت قرار داریم و جریان پول هم به سمت و سود بازار است اصلاحات مقطعی هیچ ایرادی ندارد و تازه به بهبود و ادامه دار بودن روند کمک میکند . این منفی ها را یک چرت کوچولو برای سرحال شدن و رانندگی دوباره بازار ضروری میدانیم . قرار باشد مسیر طولانی را یک ضرب رانندگی کنیم خدای نکرده جایی بر اثر سرعت بالا چپ خواهیم کرد !

اما امروز حرف زیاد داریم و این همه ماجرا نیست …

قبل از این که هر چیز و نظری را بیان کنیم نگاه ما از دید کلی به بازار نگاه مثبتی است و رشد ان را در شرایط فعلی با این وضعیت تورم و دلار صعودی می بنیم و مثل برخی به ظاهر افرادی که خیلی هم سر از بازار در نمی اورند بازار را تله نمی بینیم بلکه بستر خوبی برای جذب سرمایه و کسب پول می بینیم . تله را کسانی می بینند که در مجموعه های تحت امر خود ملک بازی و سفته بازی روی اجناس را رواج میدادند ! بگذریم …

بحث امروز ما در مورد کلیت بازار است و باز تکرار میکنیم نظر ما روی کلیت بازار مثبت و مسیر را روشن و خوب می بینیم اما این میان ممکن است فراز و فرود ها و اصلاح و تقسیم بندی هایی داشته باشیم بیشتر بحث ما در این چند روز روی این موارد است … البته نکاتی هم روی فروش استقراضی داریم که نمیدانیم بیان کنیم یا خیر … به روز های بعد مکول میکنیم .

در این چند وقت هر موقع خواستیم در مورد بازار صحبت کنیم برخی عزیزان مدام پتک جریان پول را بر فرق سر تحلیل گران کوبیدند و گفتند مگر این جریان پول را نمی بینید

تا این که درست بعد از گزارش های ۹ ماهه خود تحلیل گران هم شل کردند و فهمیدند کار دیگر خیلی به تحلیل و این موارد گره نخورده و بازی چیز دیگری است . به راستی چرا بسیاری از تحلیل گران قدیمی بازار و یا بنیادی کارها نتوانستند در بازار موفق باشند . آنها چه چیزی را خوب ندیدند ؟! به نظر چیزی که این بار دیده نشد ۲ موضوع بود .

۱- دست دولت برای هدایت بازار

۲- جریان قوی پول که به سمت بازار امد .

جریان پول

تحلیل گران بارها و بارها در این بازار دستشان سوخته بود یا دولت به هر نحوی با قانون گذاری های خود جیب انها را زده بود و یا اتفاقی بیرون از محیط این بازی را تغییر داده بود چه بحران جهانی سال ۸۶ باشد چه اتفاقات سال ۹۲ ! آنها که مار گزیده های این بازی بودند به خوبی و با گوشت و پوست خود ریزش و صف فروش و بحران را حس کرده و همین باعث شد جریان پولی که به سمت بازار می اید را نادیده بگیرند و البته فکر نمیکردند دولت این طور پشت بازار سرمایه در بیاید . آنها همیشه دیده بودند که بازار در اوج مغلوب حقوقی ها شده و عرضه انها بازار را کنترل میکند ولی این بار حکایت جور دیگری رقم خورد و حقوقی ها هر بار فروختند قدرت پول وارد شده آنها را مغلوب کرد .

این جریان پول و تلگرام و بازیگران جدید و خاص دست به دست هم دادند تا بخش هایی از بازار با رشد های عجیب همراه شده و در حال حاضر که با هم صحبت میکنیم بسیاری با توجه به گزارش شرکت ها و حتی اخبار مختلف تجدید ، اذعان دارند بازار از نظر بنیادی شرایط خاصی گرفته که جریان پول آن را هدایت میکند بحث امروز و ۲ روز اتی ما همین است . جریان پول تا کجا و بازار سرمایه به چه مرز بندی رسیده است ؟!

اگر بخواهیم برای اولین بار واضح و روشن بحث کنیم بازار را به ۳ دسته باید تقسیم کرد

که معتقدیم دسته اول و دوم در شرایط خوب و دسته سوم در وضعیت قرمز و بحرانی قرار دارد . ابتدا از دسته سوم آغاز میکنیم شرکت هایی که با هیچ منطقی سازگار نیستند سود محاسبه میکنید نمیخواند ، مدل پی به ای ، مدل ارزش بازار ، جایگزینی و مارکت کپ و … هر چه پیش می روی این قیمت ها با ارزش واقعی سهم همخوانی و همراهی ندارد شاید بشود گفت که ۳۰ تا۳۵% بازار یا بهتر بگوییم نزدیک به ۲۰۰ نماد در این حالت هستند که عمده انها نیز شرکت های کوچک و پر ابهامی هستند که فازهای عجیبی را نیز در سهامداران شاهد هستیم . بی منطقی و نبود تحلیل مشخصه بارز سهامداران و بازیگران انهاست و بی تعارف باید گفت سرنوشتی شبیه واوا و برخی دیگر در انتظار انها خواهد بود . دیر یا زود این موضوع رخ میدهد و می بینید که اصلاح هم دردناک خواهد بود .

در هفته پیش رو سعی میکنیم این ۳ دسته را بررسی کنیم و طی این ۳ روز این مطالب را کامل تر کنیم ولی قبل از این موارد یک نکته را باید یاداور شویم

که شاید از امروزی که این نوشته را می نویسیم بسیاری از شرکت های حاضر با پوزخندی از کنار مطالب رد شوند و برخی عزیزان هم مدام بگویند شما کمی قدیم تر ها قوانین جدید را نمی فهمید ! اما بگذارید ما همین فهم اندک خود بررسی کنیم که شاید جایی بازارکمی به آن بیشتر فکر کرد .

این دسته سوم که از دید ما حدود ۲۰۰ نماد بازار است (بورس و فرابورس و پایه ) هر طور بالا و پایین میکنیم با منطق سازگار نیست درست شبیه ان سهمی که چند برابر ارزش ذاتی خود حرکت میکرد و حالا که گرفتار شده کار به قسم ایه و حضرت عباس کشده که مانع از ریزش ان شود . اتفاقا به عزیزان که به این بازی ها و این نوشته ها اعتقادی ندارند توصیه میکنیم به روند رفتاری این گونه سهم ها توجه کنند روزی که بازی تمام شود کار عجیب و سخت خواهد بود فرصت خروج در قیمت های اوج به شما داده نخواهد شد و استاد و لیدرو بازیگر اصلی هم احتمالا از بیرون تماشاچی شما بوده و سوت میزند …

آخر این نوشته این را عرض کنیم قصد نداریم بگوییم بازار تمام شدو این حرف ها خیر .

اتفاقا بعد از پایان بررسی ۳ گره متوجه میشوید بازار هنوز جذابیت های زیبایی دارد و هنوز بازار سرمایه به خصوص در مقابل سایر بازارها حرف های زیادی برای گفتن دارد ولی احساس میکنیم بازی بازار به خصوص در برخی سهم ها به دورانی رسیده که ریسک به ریوارد آن جذاب نیست و باید از این دسته دوری کرد هدف همین است وگرنه بیش از ۱۲۰ الی ۱۳۰ سهم در بازار وجود دارند که هنوز در قیمت های منطقی و مناسبی قرار دارند و ارزندگی انها با مختصات فعلی اقتصاد بالاست .

هدف این است که هشدار بدهیم در خرید سهم هایی مه در انها بازی جریان دارد فقط معاملات امروز و روز انها را نگاه کنید کمی روی سهم عمیق تر شوید صورت های مالی را بخوانید از بزرگان کمک بگیرید روند خرید و فروش ها را دقت کنید . باور کنید ما بخیل سود کسی نیستیم از ضرر و زیان و بورس زدگی این افرادی که با هظار ذوق و شوق به بازار امدند می ترسیم چرا که اول و اخر در بد وخوب بازار ما اینجا هستیم و میخواهیم آنها هم حضور داشته باشند و یک حضور زودگذر نباشند . این دسته اول که سعی کنید از حضور در ان کمی دور کنید و یا شناسایی سود را در پیش داشته باشید …

بتا سهم