ترس و سود !

عجب بازاری بود… بازهم این جریان پول بود که در بازار جولان میداد و همه را اچمزر کرده است و البته این حس جالبی برای بازار شده . حسی بین نعشگی خاص سود کردن و ترس از دست دادن ناگهانی آن ! حس عجیب و غریبی است که خیلی ها از ترس خماری بعد این حس خوب ،ترس بر انها غلبه کرده و خیلی زودتر پای خود را بیرون کشیدند و در طرف دیگر خیلی ها ماندند تا ته ته لذتش را ببرند ! انصافا حس خوب و عجیبی است ! البته ترسناک هم هست و هر چه جلوتر میرود این حس سرخوشی بیشتر می شود و حس ترس هم قوی تر . روزی میرسد که جایی توازن این احساسات برهم میخورد و اتفاقات بعدی که دیگر خیلی نیاز به توضیحش نیست …

اما توازن همین احساسات را در شکل توازن قوای موثر بر بازار تعریف میکنیم …بارها این موضوع و این کلمه را در مورد مسائل سیاسی شنیدیم اما امروز می خواهیم در مورد بازار به کار ببریم قوای محرکه بازار…

تا بوده تقریبا می توان گفت ۴ عامل بوده است که باعث رشد بازار شده اند : اول نقدینگی که همین امروز هم اثرات آن را مشاهده می کنید طبق خبرهایی که دیروز گفته میشد از اول اردیبهشت تا به امروز ۸ هزار میلیارد تومان جریان نقدینگی بازار را به این نقطه رسانده پولی که در شش ماه اول سال ۹۸ به بازار وارد شده بود ،فقط در این چند روز وارد بازار شد .

اصلاً حرف رئیس قبلی هم همین بود وظرفیت این ظرف و آب جاری را میدید و می‌گفت آب پشت این بند را باید نگه داشت و صف خرید ایجاد کرد سرعت رشد بازار را کم کرد تا این پول در قیمت‌های بالا وارد این بازی نشود البته کاری با درست و غلط بودن این موضوع نداریم ولی به هر حال امروز نقدینگی به عنوان اقای بازار و فرماندار قوای محرک برای رشد بازار است

عامل دوم جریان بنیادی شرکت ها هستند .

در بسیاری از مواقع جریان پول هم نبوده اما شرایط بنیادی شرکتها جوری نشان داده شده است که افراد ترغیب به خرید سهم و سرمایه گذاری در بازار می شدند .عزیزان امروز که برای شما این طور قصه بازار را روایت میکنیم ! خیلی دور نبود روزهایی که خیلی از این شرکت‌ها با پی به ای تحلیلی ۳ هم خریدار نداشت اما همین سهم ها امروز قفل بازار هستند … بگذریم باید اعتراف کرد امروز قوای اثربنیادی تقریبا میشود گفت اثرگذاری خود را از دست داده و عاملی منعطف و تضعیف شده است

عامل بعد بازارهای رقیب است در شرایط فعلی که در پیش داریم بازار های رقیب بازار سرمایه در ضعیف ترین حالت ممکن تاریخی خود قرار دارند …

تکرار میکنیم ضعیف ترین حالت تاریخی !حتی سپرده بانکی هم آن قدرت همیشگی را ندارد بازار دلار و سکه سرکوب شدند بازار مسکن راکد است سیاست های مالیاتی اجرا می‌شود و یقه فعالان و دلالان را می‌گیرد و همه اینها باعث شده تا بازار سرمایه جذاب ترین بازار فعلی اقتصادی برای جذب سرمایه ها باشد .البته به خود مغرور نشویم و فکر نکنیم این موضوع را ما اختراع کرده ایم ! شاید ده ها سال پیش و حتی بیشتر همه اقتصادهای بزرگ دنیا در این مرحله گذار بودند منتها آنها اول چاله را کندند وبعد مناره را دزدیدند . اینجا در طلایی ترین دوران تاریخ بازار مشغول طرح نویسی برای کم کردن سرعت رشد بازار بود …

برای جذب سرمایه های مردم باید ظرفیت سازی صورت گیرد …

این روزها سرعت جریان پول ۱۰۰ و سرعت ظرفیت‌سازی ما ده است و این باعث می شود این اتفاقات خاص و نگران کننده در بازار رقم بخورد … صندوق ها را ببینید ۲۰تا۳۰% بالای ارزش ذاتی معامله میشود چرا چون ابزارهای جذب ظرفیت سازی نشده است.

عامل بعد تورم و در واقع دلار است

همیشه در فاز های تورمی بازار سرمایه موفقیت های زیادی را داشته باشد و در واقع همیشه تورم و رشد نرخ دلار خود را در بازار سرمایه با رشد قیمت ها نشان داده که در مدت اخیر نیز بعد از جهش ارزی ، استارت شروع رشد بازار از همین رشد دلار بوده است اما شبیه دو امدادی نقدینگی آمد و چوب را گرفت و در این دو امدادی چنان با سرعت دوید که همه رکوردها را جابجا کرده است در مدت اخیر نقدینگی چوب این ماراتن را از دلار گرفت …

منظور من از بیان این چهار عامل چیست ؟به نظر توازن قوا بین این چهار عامل به شکل عجیبی به هم ریخته نقشه تحولات بنیادی و نقش دلار و تورم دیگر خیلی اثرگذار نیستند و عاملی در حال وزن کشی در بازار بوده که تا حدودی به وضعیت شرکت ها ارتباط ندارد یعنی جریان نقدینگی و بازارهای رقیب یا شاید ساده تر بگویم مردم سهام می خرند چون گزینه دیگری برای سرمایه گذاری ندارند آیا این پول ها همیشه و به همین سرعت به این سمت هدایت می شود ؟؟!

در مورد بازار باید این نکته را بیان کرد

تا به امروز در این توازن قوا، جریان نقدینگی همه قوای دیگر را تحت تاثیر خود قرار داده و این هارمونی همیشگی را به هم ریخته است این برای دومین روز است که مینویسیم در صورتی که این توازن فقط کمی بر هم بریزد دو عامل دیگر قدرتمندتر شده و کار دوباره سخت می شود . شاید خرید سهم های بزرگ بازار به همین دلیل است که حداقل فضای تحلیلی قوی تری را داشته باشد .

یک نکته دیگر را بیان کنیم

نکته ای شاید عجیب اما مهم است و آن یادگیری و آمورش فرهنگ اصلاح است!! به نظر از حالا باید ذهن ها را برای دورانی حتی کوتاه در بازار سرمایه اماده کنیم که با اصلاح مواجه می شویم … کمی از این موضوع احساس خطر می کنیم چرا که احساس و غیرمنطقی رفتار کردن برخی سهامداران مشهود است و این رفتار آن مقطع بلای جان بازار می شود … کسانی که امروز صندوق ها را ۳۰ درصد بالای ارزش ذاتی می خرند قطعاً در ریزش هم به هیچ چیز فکر نمی کنند و فروشنده به هر قیمتی خواهند بود … به نظر بالا بردن فرهنگ اصلاح و اینکه اصلاح جز انکار ناپذیر از همین بازار است بسیار مهم بوده و از همین حالا باید گفت که اتفاقاً به روند صعودی کمک بیشتری می کند یکی از مهمترین کاربچه های رسانه همین است . البته اگر با چکش و میخ سراغ انها نروند !

بتاسهم