بی اعصاب ها !
صدای ناخون کشیدن به تخته ! قریچ و قروچ درآهنی و هزار صدای اعصاب خرد کن دیگر … این روزها دیدن بازار سرمایه شبیه شنیدن این صداها شده که تحملش سخت و دشوار است . تازه تحملش وقتی دشوار تر می شود که بازار برق بازارهای جهانی را می بیند و به حال خود حسرت می خورد !
امروز بازار شروع خوبی داشت و روشن بود که بازار با توجه به قیمت های جهانی و قیمت های آخرین معامله و شرایط جمع‌آوری برخی سهم ها در روز قبل معاملاتی شرایط بهتری را داشته و فضای بهتری را تجربه میکند اما هنوز ته ذهن برخی افراد و چهره تردید و ترس موج میزند این تردید و ترس باعث شده تا بازار یک نیمه هم نتواند دوام بیاورد و زود وا رفت . بازار هنوز آن حجم لازم و کافی برای آغاز یک روند صعودی را نداشته باشد و بسیاری فقط تماشاچی بازار هستند.
بیایید کمی به عقب برگردیم و مفروضات ذهنی و خیالی را که دستها و پاهای پشت پرده باعث این شرایط شدند را کنار بگذاریم کمی اگر به عقب برگردیم باید اذعان داشت که پیش از این گفته بودیم سه ترس عمده برای بازار و یا بهتر بگویم سه ریسک عمده برای بازار وجود دارد اول نرخ ارز ریسک دوم بازارهای جهانی و ریسک سوم تصمیمات دولت و کابینه…
از ابتدای سال مدام این جمله و این ۳ ریسک را تکرار کردیم دقت کنیم در دوتای اول چه اتفاقی افتاده تقریباً امروز کسی نمی تواند روی کاهش نرخ ارز مانور دهد و حتی فکر می‌کنیم هرچه پیش برویم افزایش نرخ نیما می تواند کمک بیشتری به بازار نماید در مورد بازارهای جهانی به نظر خیال بازار کمی از این بازارها راحت شده و به واقع اگر این قیمت‌ها دوام داشته باشند شک نکنید سودهای عجیبی در انتظار شرکت های صادرات محور و کالایی بازار خواهد بود.
اما تمام ریسک های بازار شاید به عامل سوم گره بخورد یعنی تصمیمات دولت و کابینه به قول شاعر هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد … دل برد و نهان شد !! والله که همو بود که میگفت به بازار کمک می‌کنیم و امروز در کنار ریسک های مختلف نظیر نرخ سود و تصمیمات دولت و مواردی از این دست سکوت کرده و تماشا میکند .
حالا همه اینها به کنار از امروز باید ریسک جدیدی را پیشروی بازار ببینیم و آن بودجه است این مطلب را چرا در حال حاضر مینویسیم به این دلیل است که بتوان جلوی اتفاقات احتمالی منفی و اثر گذار منفی در بازار گرفته شود دولت بی پول همچون پلنگ زخم خورده پنجه در صورت هرکسی می اندازد تا بی پولی خود را جبران کند.
حتی کسی که زمانی منافع او را تامین کرده و او را نجات داده است نگاه دولت به بازار سرمایه آن شعار هایی که ابتدای کار می‌داد نیست و به کلی متفاوت شده و حالا باید به شدت مراقب بود تا تصمیمات عجیب دامنگیر بازار نشود شاید امروز وظیفه رئیس سازمان و ارکان مختلف بازار بیش از هر چیز دیگری در این حوزه روشن است که باید شمشیر و کلاه بر سر گذاشته و از منافع بازار دفاع کنند که اگر این سنگر فرو بریزد فتح قلعه بازار توسط فروشندگان آسان خواهد شد
این موارد را عرض کردیم که بازار از فضای بودجه بهتر رد شود و امیدواریم که عقلانیت که تا به امروز انصافاً فضای خوبی در بازار ایجاد کرده همچنان وجود داشته باشد اما در هر صورت بازار باید مراقب تصمیمات عجیب و خاص دولت که بی پول است و منتظر تامین پول باشد
و شک نکنید هر چه این ابهامات توسط بازار بیشتر برطرف گردد سرعت ورود جریان پول بیشتر خواهد شد و غضنفر های بازار که همیشه موارد را بزرگنمایی می کنند نیز کم کم عقب نشینی می کند فرض کنید این افراد در بازار ملک حضور داشتند با خبر احتمالی مالیات بر خانه های خالی رنج منفی را روی املاک می کشیدند و خارج می شدند !!به هر حال این خاصیت بازار سرمایه است و نمی‌شود آن را نادیده گرفت .
اما برخی در پی دادن ادرس های عجیب و غلط هستند !
این روزها بازهم اخبار مربوط به معاملات الگوریتمی که یک بار در مورد آن صحبت کردیم دوباره بالا گرفته برخی عزیزان شرایط منفی فعلی بازار را گردن معاملات الگوریتمی می‌اندازند قبل تر هم نظر شخصی خود را گفتیم که معاملات الگوریتمی در نوع خود ابزار مفیدی برای بازار می‌تواند باشد اما نوع استفاده و کاربرد آن باید مورد بررسی بیشتر قرار گیردو از همه مهمتر نباید تبعیض بین برخی برای استفاده از این ابزار وجود داشته باشد و برخی دیگر آن را نداشته باشند یا به اصطلاح برخی تا بن دندان مسلح و برخی بی سلاح و بی دفاع …
اما برخی از عزیزان و دوستان که همه چیز را گردن این معاملات می‌اندازد به یک نکته فکر کردند اصلا فرض کنیم ایران خودرو را الگوریتم می فروشد و یا فلان سهم بازار را رنج الگوریتمی کشیدند ! به نظر بهتراست اول فکر کنیم که چرا باید کدی که این سهم را بالاتر خریده سهمی که اصلاح داشته و شرایط بازار نیز مطلوب است این طور بی رحمانه بفروشد. به نظر دشمن بازار الگوریتم نیست.
عزم فروش و انگیزه فروش این افراد است که چرا در این شرایط قرار گرفتند که حاضر به آتش زدن به مال خود شدند
امروز همگان بر این موضوع اذعان دارند که شرایط بنیادی بازار شرایط خوبی است ولی شرایط فروش ها وخیم است … حالا الگوریتم نفروشد یکی پیدا می شود دکمه ها را میزند و یا از پشت سیستم رنجی می فروشد اینکه همه چیز را گردن الگوریتم بیاندازیم به نظر مثل همان بهانه تراشی برای منفی های بازار است یک روز آن را گردن عرضه اولیه مینداخت و روز دیگر بهانه طیب و و هر روز یک بهانه ای جدید
به نظر بحث انگیزه فروش و انگیزه خرید با شرایط بازار گره خورده و باید این موضوع برطرف گردد باید ابهامات بازار رفع شود تا انگیزه و شجاعت خریدار افزایش یابد . چیزی که امروز شاهد ان هستیم نبود شجاعت در خرید است .
دیروز گفتیم که در مورد تغییرات احتمالی در سازمان صحبت خواهیم کرد این هم یکی از آن اتفاقاتی است که برخی آن را بهانه منفی و مثبت بازار می دانند به واقع معتقدیم این طور نیست و نبوده و رفت و آمد یک نفر نمی‌تواند دلیل مثبت و منفی بازار باشد اگر این را قبول ندارید امروز این سوال را از ده نفر از دوستان خود بپرسید از کسانی که به نوعی در بازار فعالیت می کنند …
تصور کنید فردا ساعت ۵ قرار است دو جلسه همزمان برگزار شود جلسه اول در مورد تغییرات احتمالی در سازمان است و جلسه دوم در مورد احتمال افزایش نرخ نیما و نزدیک شدن آن به دلار بازار آزاد و صرافی ملی به نظر شما از دید فعالان بازار کدام یک از این جلسات اثرات مهم تری در بازار دارد و برای فعالان بازار مهمتر است ؟ حداقل برای ما نرخ نیما !
معتقد این موضوع نیز بیش از حد بزرگ شده و صد البته قبول داریم تغییر برخی رفتارها و نگرش ها وجود دارد اما نمی تواند مسیر بازار را تغییر دهد در واقع شما فکر می کنید فردی جدید می‌آید و جلوی توسعه را می‌گیرد ؟! یا مخالف اعطای مجوز ها و انحصار زدایی است و یا شفافیت و موارد دیگر…
به نظر هرچه پیش می رویم این وضعیت بازار است که به عنوان ظرف بوده و مظروف را با خود همراه می کند بازار به سازمان شکل میدهد نه سازمان به بازار این را به عنوان یک نظر برای خودمان مطرح می کنیم برخی ممکن است خلاف آن را معتقد باشند
معتقدیم دست آقای بازار آنقدر قوی و قدرتمند است که این موارد را کنار میزند و یا بلند کرده و یا سیلی محکمی به تو میزند !
بتا سهم
بازار سرمایه بازار سرمایه