گزارش بازارامروزیکشنبه ۷آذر ۱۴۰۰
هفت خوان !
بازار امروز داشت کم کم تلاش میکرد که فضای بهتری را رقم بزند ولی نشد و خیلی نتوانست موثر باشد البته بسیاری معتقدند انقدر ابهامات و ترس های بازار زیاد و گسترده شده که حتی کسانی که بر ارزندگی بازار واقف اند و دیدمثبتی به بازار دارند هم این روزها تشویق و ترغیب به تماشاچی بودن شده اند …
بازار به یک همت بلند برای غلبه بر این ترس و ابهامات نیاز دارد و با این اب باریکه نقدینگی در بازار نمی شود روند ایجاد کرد …و چه سخت که امروز هم ارزش معاملات کمتر شده بود و نشان میداد این نظرات و اتفاقات خود را روی تابلو هم نشان میدهد …
این روزها بسیاری معتقدند بازار اگر میخواهد به معنای واقعی کلمه بازار شود و فضای نشاط و رشد قیمت و مثبت ها را لمس کند ناگزیر خواهد بود که از مرحله‌ای که تقریباً عمده آن در همین چند هفته مشخص میشود عبور کند ..مرحله ای که اسمش را هفت خوان میگذاریم و رمز بهبود بازار غلبه بر این هفت خوان است !
و به نوعی بازار باید تکلیف خود را با ۷چالش بزرگ پیش رو تا حدودی روشن کند به واقع بازار تا نتواند ابهامات پیشروی خود را برای این چالش ها برطرف کند خیلی حجم قوی را نخواهد گرفت و با وجود ارزندگی ناشی از گزارشهای مالی تن نحیف او طاقت ضربه های کوچک بیرونی را نخواهد داشت…
به طور خلاصه بخواهیم بگوییم ۷ چالش عبارتند از تحولات بازارهای جهانی ، بودجه ۱۴۰۱ ، تحولات پیشروی سیاسی ، ابهامات نرخ ارز ، سیاست های دولتی وقیمت گذاری دستوری، نرخ سود و اوراق و چالش های قطعی گاز و برق و مشکلات صنایع …
به نظر بازار اگر بتوانند بر این ۷ چالش عمده غلبه کند و یا حداقل تکلیف خود را با آنها روشن کند میتواند انتظارات بهتری از بازار داشته باشد . این ۷چالش از یک جنس نیستند برخی از جنس ابهام و برخی دیگر از جنس ترس بوده که رفتار سهامداران در تعیین تکلیف و برخورد با آن را متفاوت کرده است به عنوان مثال چالش نرخ ارز و تحولات سیاسی بیشتر ابهام بازار بوده اما بودجه ، قطعی گاز ،نرخ سود ، قیمت گذاری دستوری و بازارهای جهانی ترس بازار هستند
بازار هم باید ابتدا بر ترس خود و سپس بر ابهامات خود غلبه کند و قطعاً اولویت با ترس زدایی است تا ابهام زدایی چراکه عواملی که ابهام دارند و مبهم هستند بخشی در اختیار بازار نیست و چاره ای نیست که آن را به گذر زمان سپرد و نظاره گر بنشیند مثلا در مورد مذاکرات هسته‌ای که خبرهای آن از امروز و فردا بیشتر روشن می شود این حس وجود دارد و البته این را هم بگویم بازار ارز ، به‌خصوص رفتار این دور مذاکرات را بسیار زیر نظر می گیرد و اگر در پایان این دور نوعی ناامیدی و اختلاف نظر و به زمان سپرده شدن دیده شود کار بسیار دشوار خواهد شد . در مورد ابهامات ارزی قطعا یک چشم بازار به تحولات سیاسی است
اما در ۵ عامل دیگر به نظر باید هرچه میتوانیم فضا را به سمت برطرف شدن و رفع آن برداریم که البته بخشی از آن با گذر زمان حل میشود بخشی د دیگر با اعلام سیاست ها از سوی دولت و چه عجیب است که هیچ یک از این ۵ عامل در اختیار فعالان بازار نیست که این را مفصل توضیح میدهیم
دولت هنوز تکلیف خود را با نرخ گذاری دستوری روشن نکرده . یک قلم کوچک آن درخودرو ر شاهد بودیم که دل و جگر تصمیم منطقی گرفتن هم ندارد و این کمی بازار را بدبین کرده
در مورد بازارهای جهانی البته گذر زمان قاضی خوبی است و باید کمی صبور بود ولی به یکی از عمده ترس های فعلی بازار تبدیل شده و در سوی دیگر وقتی صحبت از بودجه می شود چالش های بازار بیشتر و بیشتر می شود که بحث هزینه ها و رفتار دولت با بازار و شرکت ها مهمترین موضوع پیش روست امیدواریم منطق جایگزین احتیاج آنها در بازار شود ولی فعلا خبرها و شنیده ها چیز دیگری بوده …
نرخ سود و اوراق و اتفاقات ان هم که دیگر هیچ ! شده مثنوی هفتاد من که کسی هم به روی مبارک خود نمی اورد !
و مورد آخر قطعی گاز هیچ وقت فکر نمی کردیم در مملکتی که روی گاز خوابیده و جالب است ما صادر کننده گاز هستیم شرکت های پتروشیمی و فولادی ما باید نگران این ریسک بزرگ برای دو ماه پیش رو باشند هر ساله در بهمن ماه اتفاقاتی از این دست رخ میداد اما آغاز این بحران در آذر خود عمق فاجعه را نشان می دهد …
واقعاً به کجا میرویم از ۱۲ ماه ۴ ماه آن درگیر قطعی برق و قطعی گاز هستیم و ژست میگیریم که میخواهیم به قدرت اول اقتصادی تبدیل شویم …
به هر حال قطعی گاز را نباید دست کم گرفت چرا که یکی از ریسک های بزرگ بازار و سرمایه گذاری ها خواهد شد و از بد حادثه این قطعی جایی را هدف گرفته که به نوعی قلب بازار و ارزش بازار بالایی را دارد صنایعی مانند فولاد سنگ آهن پتروشیمی فلزات که علاوه بر تولید جریان نرخ ارز کشور در بازار سرمایه نیز اهمیت بالایی دارند امیدوارم روزهای پیش رو اخبار بهتری از قطعی گاز بشنویم
وقتی موارد را با هم مرور می‌کنیم می‌بینیم هر۷ عامل رویداد هایی هستند که سهامدار بیچاره در آن نقشی نداشته و حتی نمی تواند ریسک خود را با تصمیمات تنظیم و کم و زیاد کند . بعد میپرسید چرا حجم کم شده ؟!!
وقتی برخی از روند بازار گلایه می کنند به نظر باید این موارد را ببینند که سهامدار با پول بزرگ حق دارد که با وجود این ابهامات تماشاچی بازار بوده و عطایش را به لقایش ببخشد و تازه این عیان ترین مشکلات است، داستانهای سازمان و شرکت ها و … بماند فعالان وقتی چنین چیزی را می‌بیند قاعدتاً تمایلی به خرید و حضور در بازار نشان نمی دهد و این افزایش ریسک های بیرونی منجر به این بی رمقی و کم حجمی بازار شده
اما راه چاره چیست؟ همه می دانیم بخشی از آنها در اختیار بازار نیست اما وظیفه روسای سازمان و دست اندرکاران و مسئولین این است که وقتی می دانند عاملی باعث ترس و وحشت و بازار می شود چرا در جهت کمرنگ تر کردن ان گام برنمیدارید ؟!
به بازار حق میدهیم که در عین ارزندگی تاکید می کنیم در عین ارزندگی بسیار واضح و روشن قیمتها با وجود این عوامل سعی می کند خود را دور از رخدادها و تنش ها نگه دارد و به جای بازی کردن تماشاچی باشد
حرف اخر بعد ازاین همه حرف یک نکته دیگر هم بگوییم …
این پیش‌بینی را هم داریم با این نرخ ارز و گزارش ها و شرایط بنیادی شرکتها ، وقتی این ابهاماتاز سر بازار برداشته شود فنر فشرده ارزندگی قیمت ها قابلیت بازشدن و جهش های خوبی را خواهد داشت از همین رو در کنار این که مپذیریم ریسک‌های متفاوتی در بازار وجود دارد ریسک به ریوارد و مزد ترس ان را نیز بالا می بینیم و این نشان می دهد اگر کسی حاضر به ریسک باشد جذابیت‌های زیادی پیشروی آنهاست درست شبیه رویدادهای دی و بهمن ۹۹ …
مقایسه کنید کسانی که ریسک کردند و در آن قیمت ها خریدار بودند چند ماه جلوتر پاداش و مزد ریسک خود را با بازدهی های بالای ۳۰ و ۴۰ درصد دریافت کردند
بگذریم حرف زیاد است و زمان کم … چشم بازار فردا به بازارهای جهانی است تا کمی او را از این وضعیت بیشتر خلاص کند و البته بازار در به در دنبال تحولات بهتری برای جبران میگردد …
تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش تلاش
