گزارش بازار امروز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
جنایت و مکافات !

این تابلو دقیقا هنر نمایشی جنایت و مکافات است … جنایت دولت در حل اقتصاد و سیاست گذار و مکافاتی که بر بورسی ها می رود …

چه فکر میکردیم و چه شد ! روز اول بهارو بازاررا به خاطر می آوریم و روزهای خوب و ارزوهای قشنگ و زیبا و حالا که فکر میکنیم می بینیم چه فکر میکردیم و چه شد! چه  بهاری شد ! بهاری جهنمی با روزهایی تلخ و زجر آور که هر روزش برزخ تر از دیروز گرم تر از جهنم است ! بهاری جهنمی برای بازار … بورسی و سهامدار چه گناهی دارد و ای چه جنایتی است که در حق او وسرمایه های او می شود  …

بازار امروز را در حالی آغاز کردیم که مشکلات کم بود و حالا چالش افت نرخ ارز و بدبینی به شرایط نیز به حال و هوای بازار اضافه شده و البته همچنان آنچه قربانی می‌گیرد ویروس یأس و ناامیدی است که هم تکنیکالیست‌ها و هم بنیادگراها را درگیر کرده و باعث شده است آنها هر آنچه نسبت به بازار فکر می‌کردند و می‌اندیشیدند فراموش کنند و یا بازار را رها کرده و تماشاچی هستند و یا فروشنده …

امروز کسی حتی اگر از سر خوشبینی و پذیرش ریسک به ریوارد بالا به سراغ بازار بیاید و بخواهد خرید کند همه با دیده تردید و به چشم یک دیوانه به او نگاه می‌کنند صد البته گذر زمان عاقل و دیوانه را مشخص می‌کند اما فضای فعلی در کلیات بازار طوری عمیق و گسترده به بحران و رکود رسیده که هیچکس فکرش را نمی‌کند و نکته منفی آنجاست که جایی که باید بحران پذیرفته شود و فکری به حال حل آن شود شاید بحران را پذیرفته باشد اما از حل و درک آن عاجز است و او هم به مانند سهامداران رفتار تماشاچی گونه را در پیش گرفته .

حتی سازمان بورس که به عنوان نهاد ناظر وظیفه اصلی اش حمایت و صیانت از سرمایه سهامداران خرد است او هم این روزها تماشاچی محض بازار شده و حتی نیمچه تلاش‌های قبلی در جهت حمایت را نیز برداشته است و این جمع‌بندی‌ها صحنه‌های دردناک و خونریز بازار امروز را رقم زد که نه تنها رکود که افت سنگین قیمت‌ها را در آن نشان می‌دهد …

یک نکته را دقت کنید آنچه در حال وقوع است کم سابقه بوده که پشت سر هم و به شکل متوالی این حجم کندل‌های منفی و روزهای ریزشی را داشته باشیم همیشه فرصت نفس کشیدن را بعد از چند روز زیر آب بودن به سهامداران می‌دادند این بار با تمام توان سر را در زیر آب فرو کرده و اجازه نفس کشیدن به او نمی‌دهد و البته این کندل‌ها و این نمایش خود نمایش گسترده‌ای از یاس و ناامیدی در بازار است

امروز البته دو موضوع جدید به چالش‌ها و ریسک‌های بازار اضافه شده بود که می‌تواند سرعت رشد و تحولات را به جد دوباره تحت تاثیر خود قرار دهد در کنار عدم افزایش نرخ دلار نیما و رفتار غیر منطقی بانک مرکزی و همچنین سگ هار و ول و رها شده نرخ بهره و اثرات آن در بازار ، موضوعی را شاهدیم و آن هم افت نرخ ارز و سیاست‌های سرکوبگرایانه در برابر نرخ ارز است …

به هر حال سقوط نرخ ارز خود را در عطش معاملات مختلف بورس کالا و همچنین رکود احتمالی در بازارها نشان می‌دهد نرخ ارز معمولاً به واسطه دو جریان افت می‌کند یا به واسطه سرکوب نرخ توسط دولت است و یا افت جریانات ریسک‌های سیاسی که البته بسیاری معتقدند در مقطع فعلی هر دو عامل دست در دست یکدیگر در فضای فعلی در پی کاهش نرخ هستند .

منتها اگر موضوع فقط سرکوب باشد و ریسک‌های سیاسی در آن دخیل نباشد موقتی بوده و دوباره به بهانه ای سر باز می‌زند اما دیدگاه دولت این است که اتفاقی برای نرخ ارز رخ نداده فروش نفت در بهترین حالت خود است گشایش‌های خوب ارزی و نفتی رخ داده و ریسک جنگ که فروردین وجود داشت به پایان رسیده و این افت نرخ ارز نیز طبیعی است

اگر این اتفاقات و این رفتار درست باشد به نظر بازار کمی جنبه احتیاط را خواهد گرفت اما اگر به ماجرا به شکل دیگر و با دیده خوشبینی نگاه کنیم و کمی هم اخبار را دنبال کنیم می‌بینیم که احتمالاتی است یک مذاکره مجدد وجود دارد و همین موضوع کافیست تا نرخ ارز واکنش خود را نشان دهد

البته بازار ما هنوز آنقدر گیج و منگ و مست و خواب زده اتفاقات مختلف است که حال و حوصله وزن دادن به تحولات سیاسی مثبت را ندارد اما به نظر آنچه تنها بازار سرمایه که اقتصاد کشور را می‌تواند از این بن‌بست خارج سازد چیزی جز یک توافق همه جانبه با دنیا نیست بسیاری حالا متوجه شدند که توافق با دنیا تنها مسیر بهبود اقتصاد است و باید مسیر را جور دیگری طی کرد

به هر حال موضوع کاهش نرخ ارز چالش جدیدی است که به چالش‌های بازار اضافه شده و البته بازار بعد مثبت آن یعنی تحولات سیاسی و آرامش سیاسی را فعلاً نگاه نمی‌کند اما از دید بسیاری بزرگترین و مهم‌ترین چالش بازار چیزی نیست جز نرخ بهره.

جنگ نرخ بهره هر روز تلفات خود را می‌گیرد و به نظر این جنگ همچنان ادامه دارد و حالا به عقیده بسیاری ثبات و عدم افزایش نرخ نیما و رشد هر روز نرخ بهره عامل و باعث این بحران در بازار شده است و تازه جنگ نرخ بهره هر روز برای ما سورپرایزهای جدیدی دارد

بگذارید کمی دقیق‌تر به ماجرای نرخ بهره بپردازیم در مقطعی که این پیشنهاد برای نرخ ۳۰ درصد وجود داشت استدلال این موضوع آورده شد که برای جلوگیری از رشد نرخ ارز و کنترل تورم اجازه داده شود به شکل محدود نرخ سود به ۳۰ درصد افزایش یابد و آن هم در قالب گواهی‌های ۳۰ درصد و آن ماجرای بانک‌ها باشد.

بسیاری از افراد هشدار دادند دلسوزانه توصیه کردند که این کار نشود اعلام نرخ رسمی ۳۰ درصد بازار تامین مالی و اوراق و همه موارد را به هم می‌زند اما گوش کسی بدهکار نبود عاقلان به اصطلاح اقتصاد خوانده در قامت نئولیبرالیسم ظاهر شده و بدون در نظر گرفتن شرایط کشوری که تحریم است و تورم ساختاری دارد و مشکلات عجیب و غریبی دامن او را گرفته به این موضوع اصرار کرد که اجرایی شود

و ماجرا و اختلاف از آنجا بالا گرفت که بعد از فروش این اوراق و گواهی‌ها بانک‌ها اعلام کردند که آقا جان من این نرخ ۳۰ خیلی تاثیری در جذب سرمایه‌ها نداشته و فقط برخی سپرده‌های قبلی را به نرخ ۳۰ درصد تبدیل کردند اینجا بود که وزیر اقتصاد وارد شد و از محدود بودن آن گرفت و داشت ماجرا و بحران را کنترل می‌کرد که ناگهان بانک مرکزی دوباره در صحنه ظاهر شد و همچون زرافه‌ای که قرار بود فیل‌ها را از شهر دور کند گفت ۳۰ درصد موثر بوده و ادامه خواهد داشت و همین حرف و چکاندن ماشه نرخ بهره کافی بود تا همه چیز از دست خارج شود

البته کسی از بی‌اثر بودن آن صحبت نمی‌کند همین حالا اثرات نرخ بهره را در رکود و یخ زدگی بازارها و کاهش سرعت جریان پول شاهدیم اما آیا تورم هم به این واسطه کنترل شده خیر کافیست کوچک‌ترین لغزش سیاسی دوباره رخ دهد تا آثار تورمی در همه چیز خود را روشن و نمایان سازد اما تبعات نرخ بهره هر روز قربانی خود را می‌گیرد

روزهای گذشته کار بیخ پیدا کرده و دولت به عنوان بزرگترین فروشنده اوراق بزرگترین متضرر این ماجرا شده و صدایش درآمده است و البته بازار سرمایه نیز زیر شدیدترین فشار ممکن قرار گرفته و تازه برخی پیش‌بینی می‌کنند هنوز قربانی‌های دیگر در راه است اخزاها به پیمانکاران و نیروگاه‌ها و برقی‌ها تخصیص داده شده و کم کم قربانی و داس جدیدی تبر جدیدی به نام نرخ اخزا روی سر بازار علم می‌شود و یک دور هم احتمالاً ترس و لرز بازار از نرخ اخزاها باعث بروز چالش‌های ریز و درشت می‌شود…

به نظر اگر بانک مرکزی و یا بانک‌ها در این چرخه ورود نکنند دوباره نرخ بهره قربانی‌های دیگری را خواهد گرفت در واقع می‌توان گفت نرخ بهره نیز به دوراهی حساس خود نزدیک می‌شود یا بانک مرکزی و به طور کلی دولت و حاکمیت و بانک‌ها به این نتیجه می‌رسند که باید این بازی متوقف شود مداخله می‌کنند و با هر شکل ممکن نرخ‌ها اصلاح می‌شود و آتش بس در جنگ نرخ بهره رخ می‌دهد و یا مسیر تلخ دوم رخ می‌دهد و این بازی ادامه پیدا خواهد کرد و گردباد نرخ بهره هرچه سر راهش است تخریب می‌کند

جایی این موضوع قابل کنترل کردن است ولی قطعاً هرچه زمان بگذرد از کنترل خارج خواهد شد و باز هم این حاکمیت است که باید در مورد این موضوع تصمیم بگیرد اما چرخه تصمیمات مدت اخیر به خوبی نشان دهنده این است که خرد و عقلانیت وآتی اندیشی در این موضوعات به چشم نمی‌خورد

و طبق معمول اقتصاد کار خود را می‌کند و بازی‌های خود را دارد و باز هم همان داستان معروف سیلی و صورت و جای انگشتان است. منتها این بار یک بار این ماجرا را قبل‌تر تجربه کردیم زمانی که در دولت روحانی با آن همه امکانات و توافق‌های سیاسی میل بر این انجام صورت گرفت و مسیر نرخ بهره به این شکل پیش گرفته شد که به خوبی به یاد دارند که یخ زدگی بازارها و رکود عمیق شکل گرفت که البته فکر می‌کنیم با توجه به چوبی که در حال حاضر بازار سرمایه خورده است از این پس رکود و سکون سایر بازارها بیشتر از بازار ما خواهد بود و بازار سرمایه می‌تواند خود را با گزارش و سود نقدی و فصل مجامع کمی سبک بالانه‌تر به روی آب برساند

اما قصه تلخ ماجرا زمانی تلخ‌تر می‌شود که ناگهان طرف مقابل یعنی دشمن ما که می‌داند چه بلایی بر سر اقتصاد آورده با یک تلنگر سیاسی همه چیز را بر هم می‌زند اگر کسانی این موضوع را قبول ندارند و یا احساس می‌کنند فکر و خیال و سناریوهای واهی را بیان می‌کنیم کمی به روزهای انتهای برجام و روزهای پس از پاره کردن برجام توجه کنند جایی که نرخ بهره بالا و افزایش پایه پولی به واسطه این اتفاقات و رویدادها ناگهان با یک تشر سیاسی خود را در نرخ ارز و جهش تورم و فضای این چنینی نشان داد و تازه ان روزها ،روزهای خوشمان بود وضع فعلی با این کسری بودجه و شرایط دلار نیما و آزاد و دسته گل‌هایی که دولت به آب داده کاملاً روشن و مشخص است…

همانطور که روزهای قبل نیز گفتیم کار به جایی رسیده که تعیین تکلیف و مشخص کردن سیاست‌های اقتصادی باید دقیق‌تر و شفاف‌تر پیش برود و سهامداران هم در بازار این موضوع را درک کردند و حالا همه می‌دانند این شترسواری چه در بازار سرمایه چه در فروش اوراق و چه در اداره اقتصادی مملکت دولا دولا نمی‌شود

بتا سهم

#گزارش_بازار

بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی بورسی  بورسی 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *