گزارش بازار امروز شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳

کابوس بی پایان  …

امروز بازار را در حالی پیش بردیم که دوباره یک روز سخت و یک کابوس تمام نشدنی از ریزش پیش روی بازار سرمایه بود

نکته‌ای که بسیار مهم است این است که از آنچه می‌ترسیدیم و بارها اینجا هشدار دادیم سرمان آمد و حالا شاهدیم که بازار نیز واکنش درست و منطقی را نشان داده است وقتی بسته نجات بازار تدوین می‌شد بارها و بارها به تمامی دست‌اندرکاران موضوع هشدار دادیم و خواهش کردیم که تا وقتی موضوع رسمی نشده از بیان رسمی آن خودداری کنید اما توجه نشد و باز هم موضوع تکرار شد و بازار دوباره در حال حاضر به این نتیجه رسیده که آن اتفاقات بسته نجات نبود و عملیات فریب و خبر درمانی بوده و واکنش او را به این موارد می‌بینیم .البته که معتقدیم با توجه به شنیده‌هایی که داریم رویدادها واقعی بوده اما اخبار آن زودتر اعلام شده و هنوز هماهنگی‌ها برای آن صورت نگرفته البته در مورد اقدامات بانک مرکزی ماجرا کمی متفاوت است که در ادامه توضیح می‌دهیم…

اما بسیاری هم امروز نظر دیگری را داشتند و همه چیز سر دامنه محدود خراب شد …

یک سلسله نکات را در مورد دامنه نوسان بیان کنیم… و اینکه بسیاری امروز معتقدند باز شدن دامنه نوسان به بازار کمک خواهد کرد و دامنه نوسان فعلی و محدود مشکل بازار است… امیدواریم این پیش بینی شبیه آنکه الگوریتم‌ها را مقصر ریزش بازار می‌دانستند و یا بازارگردان را عامل ریزش بازار می‌دانستند نباشند… اما

دامنه نوسان محدود یک حرکت خاص برای محدوده زمانی خاص و در روند فعلی خاص است و صد البته ایراداتی دارد اما هزینه فایده آن را در حال حاضر باید بررسی کرد .همه از جمله خود ما اذعان داریم دامنه نوسان محدود مشکلاتی برای بازار ایجاد کرده اما از سر ناچاری است و آن طرف ماجرا چیزی نیست که بتوان به آن دل بست و این موضوع را کنار گذاشت…

چند نکته را در نظر بگیرید حتماً موضوع دامنه نوسان پدیده غیر قابل قبول خواهد بود که بلند مدت قطعاً مشکلاتی را برای بازار ایجاد می‌کند ونباید ابزار بلند مدتی باشد … اما به چند سوال پاسخ دهید اگر فکر می‌کنید فضای فعلی کشور بعد از فوت یک رئیس جمهور و نابسامانی تمام عیار سیاست‌های اقتصادی عادی و روی روال است که خب هیچ بحثی نداریم …

اما مشکل اینجاست که اوضاع کاملاً برعکس است همین حالا بسیاری از هیئت مدیره شرکت‌های شبه دولتی و دولتی و حتی خصوصی به ارکان و مدیران سرمایه‌گذاری اعلام کردند که در بازار تماشاچی باشند و فعلاً صبر کنند تا سیاست‌های اقتصادی دولت جدید روشن شود .این چیزی جز ادامه دار بودن سیاست‌های فعلی در قبال بازار نخواهد بود… چه در دو درصد منفی و چه در ۵ درصد…

در حال حاضر همه اذعان دارند بازار در دامنه ارزنده‌ای قرار دارد یعنی مشکل بازار ارزندگی نیست. دامنه نوسان وقتی می‌تواند کارکرد درست خود را داشته باشد که مشکل عدم ارزندگی بوده و بازار باید اصلاح کند شاید دامنه نوسان بتواند جایی مرز تعادل را حفظ کند اما هزینه‌های آن را نیز در نظر بگیرید این را چند بار نوشتیم و گفتیم هیچ تفاوتی بین دامنه نوسان ۲ و ۵ در ریزش نخواهد بود و همین شدت ریزش را با دامنه ۵ درصد هم خواهیم داشت چرا این را عرض می‌کنیم چون جریان پولی که قرار بود در بازار حاضر شود امروز به هر دلیلی با هر شکلی فقط تماشا چیست

یا به عبارت دیگر اگر مطمئن بودیم که جریان پول اعم از حقیقی و حقوقی با تعدیل قیمت می‌توانست دوباره در بازار حاضر شود شاید این موضوع منطقی بود و پذیرشش راحت‌تر اما فضای فعلی کشور فضای قفل شده و پرهیز از هرگونه تصمیم گیری است و همین موضوع به بازار سرمایه نیز سرایت کرده است

نکته بعد اجرای دامنه نوسان ۵ درصد و بی‌تفاوتی فعلی سیاستگذاران نکته‌ای است که سابقه داشته و ما در این سه سال بارها و بارها شاهد آن بودیم اینکه برخی یک بار دیگر می‌خواهند این موضوع را تست کنند عجیب است آن موقع که دولت سر کار بود و همه چیز را تحت کنترل خود داشت بازار سرمایه به کتفش هم نبود حالا که مطمئن است چند هفته دیگر می‌رود…

موضوع بعد موضوع حرکت دومینو وار دامنه نوسان ۵ درصد است. به چه معنی به این معنی که این حرکت دومینووار یعنی ادامه دامنه نوسان ۵ درصد و ریزش ادامه‌دار آن چالش‌های بزرگ‌تری را ایجاد می‌کند و زمینه‌ساز بحران‌های دیگری خواهد شد و بحران در بازار می‌چرخد و بر شدت اثرگذاری آن افزوده می‌شود و مهم‌ترین بحث این است که در آن بحران نیز دوباره کسی نیست که به بازار کمک کند و به داد بازار برسد

و نکته آخر در مورد این دامنه نوسان این است که بارها گفته شد چاره‌ای نداریم جز اینکه فعلاً زمان را بخریم و زمین بازار را بدهیم همه می‌دانیم این دامنه نوسان قربانی‌های خود را می‌گیرد و منجر به قفل شدن و حتی عدم نقدشونگی بازار می‌شود اما چاره‌ای نیست جریان پول تا روشن نشدن شرایط حاضر به حرکت نیست

و نکته دیگر اینکه قطعاً همه ریسک‌های بازار پیش روی ما نیست و موضوع احتمالاً صندوق‌های تثبیت و توسعه و وضعیت آنها ،موضوع کال مارجین کارگزاری‌ها و موارد دیگر همه و همه باید در مورد این موارد لحاظ شود
این چیزیست که فعلاً بخش واقعی ماجرای بازار است و کسی به آن توجه نمی‌کند و همه فکر می‌کنند دامنه نوسان ۵ درصد راه حل متعادل شدن و برگشت بازار خواهد بود .خیر این چنین نیست و نخواهد بود و کماکان چه در جایگاه یک مدیر دارایی و چه فعال بازار، معتقدیم یکی از تصمیمات درست به خصوص در مقطع فعلی است که جلوی عمیق‌تر شدن بحران را گرفته و مانع از آشفتگی بیش از پیش شرایط فعلی شده است

بگذریم … به هر حال بازار سرمایه را در حالی در این هفته و شنبه  آغاز می‌کنیم که به نظر وارد فاز عجیب و غریبی از انتظار شده تقریباً وارد مرحله‌ای شده است که صبر کردن و تماشا کردن بازار را به هر چیزی ترجیح می‌دهد و این دقیقاً خاصیت روش‌های قبل از تحولات سیاسی بزرگ است این تجربه را ما بارها در روزهای قبل از انتخابات‌های ریاست جمهوری و یا قبل از انتخابات امریکا تجربه کرده‌ایم و حالا هم چیز جدیدی نیست و با توجه به ۱۲ روز باقیمانده کاری تا انتخابات طبیعی است که جریان پول به خصوص پول‌های بزرگ و حقوقی‌ها دست نگه داشته و خریده آنچنانی را نداشته باشند .

فضای فعلی نیز فضای متفاوت و خاص و ویژه است که اگر بعد انتخابات را از دل آن بیرون بکشیم چشم بازار همچنان به تحولاتی دوخته شده که تحرکات قطعی خبری از آن به گوش نمی‌رسد و فقط زمزمه‌ها و حرف‌هاست که آن را پیش می‌برد

مثلاً در مورد خودرویی‌ها همه خبردار شدند که قرار است تجدید از ۵ به ۳ کاهش یابد اما هنوز خبر قطعی در مورد آن نرسیده و یا در مورد نرخ سود و نرخ بهره و یا دلار نیما ما کماکان شاهد تحول بزرگی نیستیم

البته یک موضوع به وقوع پیوسته که در مورد آن امروز صحبت می‌کنیم و آن همین است که آقایان در بانک مرکزی تازه از خواب غفلت بیدار شده و در مورد نرخ سود سیاست‌های جدیدی در پیش گرفته‌اند حالا که طبل رسوایی نرخ سود با صدای بلندتری گوش همه را کر کرده همه از معایب و مخاطرات آن صحبت می‌کنند و حالا کسی نیست که سیاست نرخ سود را گردن بگیرد

در نرخ دلار نیما نیز زمزمه‌هایی از تغییرات به گوش می‌رسد اما در هر دوی این موارد یعنی هم نرخ بهره و هم نرخ دلار نیما فعلاً فقط حرف زده شده و کسی صحبت از عملیات و اثرات اجرایی این ماجرا ندارد همه از نرخ بهره بالا انتقاد می‌کنند اما اقدام عملی که سیگنال قوی برای کاهش نرخ سود باشد دیده نمی‌شود .

همه از سیاست‌های تخصیص ۱۳ میلیارد دلار بی‌زبان و کسری سنگین تجاری صحبت می‌کنند اما کسی تغییری  در سیاست‌ها نمی‌بیند و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که بازار سرمایه منتظر یک واکنش است بسیاری بر این عقیده‌اند حتی اگر با در نظر گرفتن شرایط سیاسی و تحولات انتخابات پیش رو به ماجرا نگاه کنیم هر تغییری در دو عامل بالا می‌تواند حتی در کوتاه مدت هم وضعیت بازار را بهبود بخشد اما چنین چیزی دیده نمی‌شود و همین موارد است که باعث شده بازار سرمایه به چنین روزی گرفتار شود …

به هر حال این چیزیست که در حال حاضر شاهد آن هستیم و بازار روی همان چهار چرخ معروف که قبل‌تر هم صحبت کرده بودیم پیش می‌رود منتها برخی اوقات سرعت آن کمتر و آهسته و برخی اوقات بیشتر است مثلاً در شرایط فعلی شاید چرخ صنایع و خبرها و رویدادهای آن سریعتر بچرخد اما اوضاع و احوال انتخابات و رویدادهای آن و همچنین شرایط خاص نرخ بهره و نرخ دلار نیما قابلیت تغییر آنچنانی را در بازار گرفته است … البته که از صنایع نیز خبری هنوز نرسیده است …

با این تحولات و رخدادها و رویدادها سراغ این هفته می‌رویم که مطابق روال ابتدای هفته اخبار و رویدادهای مهم پیش رو را بیان می‌کنیم به نظر مهم‌ترین رویداد این هفته باز هم تحولات انتخابات است و در میانه‌های هفته و انتهای آن اسامی نهایی کاندیدا اعلام شده و صحنه اصلی انتخابات چیده خواهد شد و بازار سرمایه شرایط ویژه خود را می‌شناسد پس از این به نظر اخبار نرخ بهره و نرخ دلار نیما و همچنین رویدادهای مهم سیاسی اعم از واکنش ایران به آژانس و کشورهای دیگر از مهم‌ترین این اتفاقات است .

البته در مورد انتخابات همین حالا نیز غیررسمی چیزهایی شنیده می شود که به نظر دو طیف روبروی هم  قرار میگیرند. یک  طیف قالیباف و لاریجانی و طیف دیگر طرفداران وضعیت فعلی و موجود اعم از جلیلی و هیئت دولت … روزهای بعد این آرایش مشخص تر خواهد بود  … اما در مجموع به نظر می‌رسد که تحولات اخبار سیاسی کماکان مهم‌ترین رویداد هفته خواهد بود و چشم بازار سرمایه به آن‌هاست …

و اما در بخش پایانی گزارش بازار به این موضوع بپردازیم که چه تحولات و اتفاقاتی در انتخابات پیش روی ماست ما قبل از بیان این موضوع به یک موضوع مهم‌تر بپردازیم و آن هم بحث همیشگی و قدیمی که چه فرقی می‌کند چه کسی رئیس جمهور باشد

بسیاری در این چند روز برای ما نوشته‌اند که واقعاً چه فرقی می‌کند ؟!  رئیس جمهور بعدی هم با موضوع تحریم‌ها مواجه است .  کسری بودجه را دارد . مشکلات برق و گاز و قطعی آن سر جایش است و خلاصه همه مشکلاتی که در حال حاضر به عنوان چالش مطرح است ریاست جمهور بعدی هم با آن مواجه است او هم احتمالاً دیدگاه پوپولیستی را رها نخواهد کرد حرف از مهار تورم و تنظیم بازار خواهد زد ژست کمک به طبقه فرودست و محروم را می‌گیرد در ظاهر و البته در اصل جیب آنها را خالی می‌کند پس چه تفاوتی وجود دارد ؟! به نظر این سوال درستی است  …

ببینید تا حدودی این صحبت‌ها درست است اما یک موضوع را این میان فراموش کرده‌ایم اول که انسان با امید زنده است امید به عاقل شدن ، امید به سر عقل و منطق برگشتن، امید  به فهمیدن و درک  درست مسائل ، امید به اجرای درست سیاست‌های اقتصادی … این امید را که نمی‌شود از ما گرفت ما همیشه امیدواریم که حداقل در این موارد فضای دولت بعد فضای متفاوت‌تر و عاقلانه‌تری باشد اما نکته بعد اجرای سیاست‌هاست.

ببینید اگر واقعاً معتقدید تفاوتی بین افراد وجود ندارد به نظر بهتر است کمی به رویدادهای مهم سیاسی اقتصادی کشور توجه کنید اتفاقاً معتقدیم تفاوت‌های زیادی در نحوه اجرای سیاست‌های اقتصادی وجود دارد به خصوص برای بازار سرمایه این تفاوت‌ها قابل لمس‌تر است چرا که کوچک‌ترین تغییرات سیاسی و سیاستگذاری‌های اقتصادی هم در بازار موثر است و به سرعت  اثر میگذارد  …

نکته بعد اینکه شلختگی و بی‌نظمی و اجرای هماهنگ سیاست‌ها بحث دیگریست گاهی اوقات همه یک هدف را دارند اما یکی راست می‌رود یکی چپ می‌رود و هیچکس نمی‌داند ته ماجرا چیست و یک انسجام ویژه و جدی وجود ندارد و فقط حرف زده می‌شود چیزی که در دولت فعلی به وفور آن را مشاهده کردیم امید به همین انسجام است.. در حال حاضر هیچ انسجامی در تصمیم‌گیری‌ها دیده نمی‌شود حرف از حمایت از تولید زده می شود  و سیاست‌های  برعکس آن اجرا میکنند …

و در نهایت فرق است بین کسانی که اندک الفبای اولیه علم اقتصاد را نمی‌دانند و تا به حال یک نانوایی را اداره نکردند با کسانی که حداقل نیمچه فضای اجرایی را در کشور لمس کرده و چشیدند حکایت برخی از اقتصادیون و صاحب نظران فعلی در دولت حکایت آموزش تئوری شنا ست  که روی تخته سیاه  آن را خوب اجرا می‌کنند و خوب حرف می‌زنند اما به محض اینکه آنها را به آب بیندازید هم خود را غرق می‌کنند و هم بقیه را با خود پایین می‌کشند شاید این نظر ما مورد اقبال و قبول بقیه واقع نشود اما حداقل برای ما بورسی‌ها و کسانی که کار اقتصادی می‌کنند بسیار تفاوت است که چه کسی سکاندار امور اجرایی و اقتصادی و سیاستگذاری‌ها خواهد شد … حداقل این  ۳ سال نشان داد چه تفاوت هایی وجود دارد  …

پس انقدر بحث انتخابات را بی تفاوت در محاسبات بازار لحاظ نکنید و نگویید چیزی نیست . همین  سیاست ها میتواند از نرخ بهره با نرخ دلار نیما و ارکان مدیریت  شرکت ها را با تغییر مواجه سازد از همین روست که هنوز برخی درک نکرده اند چه اتفاقی پیش روی  بازار است و این بی رمقی و بی حرکتی ناشی ازچیست …

 

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *