✍️ برای یک فعال اقتصادی تفاوتی نمیکند اعتبار مالی که توانسته بهدست آورد و با آن کارش را ادامه دهد، بهراستی سرمایه مالی است یا اعتباری است که بهطور مستقیم از خلق پول زاده شده است.
✍️ اما برای اقتصاد کلان کاملا متفاوت است که بنگاه تولیدی کار خود را با کدام یک از این دو به پیش میبرد. نکته کلیدی آن است که سرمایه از پسانداز زاده میشود. در یک دنیای بدون پول، پسانداز میتواند ایجاد و تبدیل به سرمایه شود و موجب تولید بیشتر شود.
✍️ اما اگر اعتبار مالی بهدست آمده حاصل پسانداز نباشد، نمیتوان آن را سرمایه قلمداد کرد و بهطور کلی اثری بر انباشت سرمایه ملی نخواهد داشت.
✍️ وقتی انباشت سرمایهای رخ ندهد، تولید کل یا همان تولید ناخالص داخلی دستنخورده باقی خواهد ماند و رونق و اشتغالی نیز از آن ایجاد نمیشود. بنابراین اعتبار مالی تخصیص یافته تنها منجر به تورم میشود.
✍️ پس اگر این طور است، سر پا ماندن بنگاه دریافتکننده اعتبار و کسانی که در آن کار میکنند، چیست؟ ساده است، اعتبار تخصیصیافته باعث میشود تا بنگاه مشمول تخصیص به راحتی سرمایه مورد نیاز خود را بهدست آورد؛ اما به هزینه افزایش قیمت برای سایر فعالان؛
✍️ فعالانی که اگر تخصیص انجام نمیشد میتوانستند تجهیزات و تولید و اشتغال خود را داشته باشند اما حالا برایشان مقدور نخواهد بود، چون هزینه تولید برایشان بیشتر شده است. بهعبارت دیگر اعتبار مالی اولیه، بنگاه مشمول را زنده نگه میدارد به هزینه از رونق انداختن سایرین.
✍️ آنچه رونق تولید نیاز دارد، سرمایه است، سرمایهای که زاده پسانداز باشد. چه پسانداز ایرانیان و چه پسانداز خارجیان. اما آنچه در نهایت نمیتواند ایجاد رونق کند، پول و اعتباراتی است که موجب افزایش پایه پولی میشود.
دنیای اقتصاد
تحلیل بازار و شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org