اقتصاد ایران وارد فاز و مرحله جدیدی شده است که کاملا با گذشته متفاوت است .

قلب مسئله یک نکته است :

دلار نسبت به اختلاف تورم ایران با جهان با افزایش قیمت واکنش نشان داد ، اگر از تورم ایران ، تورم خارجی کسر شود نسبت به سال ۱۳۷۱ یعنی ۲۷ سال قبل ، دلار باید ۹۷۰۰ تومان باشد.

دلار نسبت به کاهش قابل ملاحظه صادرات نفت؛ واکنش ضعیفی نشان داد ، افزایش نرخ دلار تا ۹۷۰۰ تومان به سبب اختلاف تورم ایران و خارج بود و اختلاف نرخ دلار از ۹۷۰۰ تومان تا نرخ کنونی ، واکنشی نسبت به کاهش سنگین صادرات نفت بود ، دلار باید افزایش بیشتری پیدا می کرد.

کاهش صادرات نفت می توانست با تورم یا با کاهش سرعت گردش پول خنثی شود، ظاهرا بخش عمده آن با کاهش سرعت گردش پول و بخشی کوچکی از آن با تورم خنثی شد و این روند فعالین اقتصادی در ایران را غافلگیر کرد.

به سبب نزولی شدن قیمت دلار ، ۸۰ درصد از فعالین اقتصادی از ۱۶ اردیبهشت ( آغاز تحریم ها ) تا کنون ضرر کرده اند در حالیکه عده زیادی تصور می کردند با آغاز رسمی تحریم ، فصل بره کشان نوسان گیران از تحریم است.

کاهش صادرات نفت ، باعث کاهش عرضه دلار به اقتصاد میشود و عده ای تصور کردند با کاهش عرضه دلار و رشد ۲۵ درصدی نقدینگی ، باید تورم شود ، کاهش عرضه دلار و همزمان افزایش عرضه پول باید باعث افزایش قیمت دلار می شد اما این اتفاق نیفتاد .

تورم مساوی است با نقدینگی ضرب در سرعت گردش نقدینگی .

اگر نقدینگی رشد کند اما سرعت گردش نقدینگی کاهش یابد ،رشد نقدینگی با کاهش سرعت گردش نقدینگی خنثی میشود و تورم نمیشود.

اصلا نقدینگی ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومانی یک خانه مقوایی است که مثل پادشاه عربستان سعودی است بیشتر از آنچه که زنده باشد مرده است .

بانکها فقط ماهی ۵۰ هزار میلیارد تومان وام می دهند یعنی فقط دو و نیم درصد از این نقدینگی در بانکها ماهانه حرکت دارد .رئیس قبلی بانک مرکزی بارها گفت نصف وامی که پرداخت میشود تمدیدی است و به شرکت هایی پرداخت میشود که نه می توانند اصل وام را پرداخت کنند و نه بهره آن را ، یعنی فقط نصف دو و نیم درصد از وام پرداختی وصول میشود ، رئیس شعبه های بانکی می دانند من چه می گویم ، یعنی به زبان ساده افراد برای افراد غیر بانکی ، از ۱۹۵۰ هزار میلیارد تومان سپرده بانکی ، فقط ۲۵ هزار میلیارد تومان آن در ماه به وامی تبدیل شده که وصول میشود و مجددا وام داده میشود ، این مطالب یعنی کاهش سرعت گردش نقدینگی .

معاملات مسکن در کشور تقریبا متوقف شده است از ۲۸ میلیون واحد مسکونی در کشور در مرداد حدود ۴۰ هزار واحد مسکونی معامله شده این یعنی توقف معاملات مسکن و این یعنی کاهش سرعت گردش پول ، این نقدینگی ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومانی وارد بخش مسکن نمیشود .

این نقدینگی وارد بخش دلار هم نمیشود این یعنی کاهش سرعت گردش نقدینگی .

در یک ماه گذشته ۲۰ هزار میلیارد تومان سهام خریده شده یعنی از ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی فقط ۲۰ هزار تومان آن وارد بورس شده که هر چند برای بورس خیلی بزرگ است و‌باعث رشد قیمت سهام شده اما در مقابل کل نقدینگی هیچ است ، به عبارت دیگر نقدینگی به سمت بورس نرفته است ، این یعنی سرعت گردش نقدینگی .

فروش عمده فروشان از حالت نقدی اول یک ماهه شده و به فهمی نه فهمی دارد فروش ها ۴۵ روزه میشود ،این نشان می دهد نقدینگی به سمت کالا هم نمی رود ، این یعنی کاهش سرعت گردش نقدینگی .

وقتی نقدینگی نه به وامی تبدیل میشود که ماهانه وصول شود و نه وارد بخش مسکن ، ارز و کالا میشود سرعت گردش نقدینگی کاهش یافته است .

کدام نقدینگی ؟ این نقدینگی کاغذی است و در قسمت واقعی اقتصاد فقط ۳۰ درصد آن جریان دارد ، نقدینگی که در قسمت واقعی اقتصاد جریان دارد ۶۰۰ هزار میلیارد تومان است.

به زبان ساده ، قسمت اعظم آثار کاهش صادرات نفت با کاهش سرعت گردش نقدینگی خنثی شد و نه با تورم.

کاهش سرعت گردش نقدینگی یعنی اگر سرمایه سالی چهار بار گردش داشت حالا سالی ۲ بار گردش دارد .

کاهش سرعت گردش نقدینگی یعنی برای فروش صد واحد کالا باید پول بیشتری نسبت به گذشته داشته باشید .

کاهش سرعت گردش نقدینگی یعنی افزایش خواب سرمایه .

کاهش سرعت گردش پول یعنی تولید کننده مسکن خانه می سازد اما کسی نمی خرد .

کاهش سرعت گردش پول یعنی بیزینس « پول ، پول می آورد ؛ تو هوا » .

این مقاله به معنای تایید نرخ موجود دلار نیست.

آکادمی ریسک بازار

تحلیل بازار و شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.

کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse

ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *