آیا «امیدی» هست؟

آیا «چشم‌اندازی مثبت» در افق دیده می‌شود؟ آیا رسیدن به «زندگی بهتر»، که برای مثال زمانی در شعار فرزند کمتر و مدتی بعد در فرزند بیشتر، از سوی حاکمیت به مردم وعده داده می‌شد، قابل تحقق است؟ بدون تعارف مردم ایران شرایطی بسیار سخت را پشت سر می‌گذرانند و همگان به‌دنبال پاسخی به پرسش‌های بالا و راهی برای برون‌رفت از وضعیتی هستند که گویا سر باز ایستادن ندارد.

اگر بخواهیم پیش‌شرط‌ هایی برای بهبود وضع بیاوریم آنها چه می‌توانند باشند؟

در حد این نوشته و خلاصه‌وار به ۳ پیش‌شرط اشاره می‌شود که در بازه زمانی کوتاه، میان و بلندمدت باید محقق شوند: (۱) ایجاد ثبات و آرامش، اعتماد و اطمینان در کل جامعه، (۲) تغییر نگاه به‌سمت گسترش مراوده و تبادل با جهان به منزله ثبات‌ساز اقتصاد داخلی و (۳) تقویت جامعه و نهادهای مدنی مستقل از حکومت به‌عنوان وزنه و سکان هدایت کشتی که جلوی انحراف از مسیر توسعه را می‌گیرد.

۱٫ هر کشوری به استثنای کشورهای متکی به منابع و سرمایه‌های خدادادی و موهبت طبیعی (مانند نفت و گاز وسایر منابع زیرزمینی)، ابتدا دغدغه رونق تولید و خلق ثروت دارد. کشور ایران، خوب یا بد، در چند دهه گذشته چنین دغدغه‌ای را به طور جدی احساس نمی‌کرده است و وابستگی به نفت، حکومت نفتی و اقتصاد نفتی را آفرید.

اما هم امروز و صد البته در دنیای فردا، سوخت‌های فسیلی ارج و قرب گذشته را نداشته و روزهای درماندگی کشورهای نفتی و بویژه کشورهای خاورمیانه شروع شده است.

پس با برگشتن ورق، لازم است مقامات عالی و برنامه‌ریزان کشور، توجه خود را به سمت ایجاد زمین بازی مسطح و هموار (بدون تبعیض) برای فعالیت اقتصادی همگان معطوف دارند. اگر خواهان رونق تولید و عملکرد خوب اقتصادی هستیم، لازمه آن سیاست‌های خوب اقتصادی است سیاست‌هایی که پشتیبان ثبات و اطمینان‌بخشی به همه عاملان اقتصادی باشند تا انگیزه برای سرمایه‎گذاری ایجاد شود. اعلام و اجرای سیاست‎های شل‎کن سفت‎کن الاکلنگی و اصطلاحاً یکی به میخ و یکی به نعل زدن و ابهام‌افزایی به محیط کسب‌وکار در ضدیت با هدف تولید و مشوق سرمایه‎گذاری است. همت‎گماردن به ایجاد و تقویت نهادهایی که التزام و اطمینان به پرهیز از چنین رفتارهایی می‌دهند باید سرلوحه برنامه‌های کل حاکمیت قرار بگیرد.

۲٫ یکی از ابزارهای ثبات‌بخشی در هر کشوری، استقبال از مراوده و تبادل فکری و تجارت و سرمایه‌گذاری با دنیای خارج است که به منزله لنگر ثبات‌ساز عمل می‌کند.

تلاش برای عضویت ایران در انواع پیمان‌ها و معاهدات منطقه‌ای و بین‌المللی و توافق‌های دوجانبه و چندجانبه هر کدام به تنهایی موجب ایجاد تعهد و زمینه هماهنگی می‌شود که مدیریت هر حوزه از اقتصاد کشور را از هوی‌و‌هوس و تصمیمات عجولانه و بی‌رویه مسئولان داخلی مصونیت می‌بخشد. افزون بر این، ارتباطات خارجی باعث اقتباس و انتقال نهادهای خوب عامل ثبات می‌شود و یادگیری اصول و قواعد و شیوه‌های مدرن‌تر و اثربخش‌تر حکومت‌داری و حکمرانی خوب را ممکن می‌سازد.

۳٫ اقتصاد نفتی، حکومت را از جامعه بی‌نیاز و در عوض جامعه را ضعیف و به حکومت وابسته می‌کند.

اگر قصد تقویت اقتصاد غیرنفتی و رهایی از وابستگی به رانت نفتی داریم باید جامعه را قوی کنیم. طبق دیدگاه عجم اوغلو و رابینسون در کتاب «راه باریک آزادی»، برای رونق و شکوفایی اقتصادی، هر دو حکومت و جامعه باید دائم قوی و قوی‌تر بشوند. پس باید فضای آزاد و باز برای همه سلیقه‌ها و عقاید متنوع ایجاد کرد تا با بروز افکار جدید و تبلور نوآوری‌های بازارآفرین بتوانیم به شکوفایی اقتصادی ماندگار برسیم. اما تحمیل یکسویه عقاید و افکار خاص، جامعه‌ای لرزان و کم‌عمق با افکار منجمد به‌وجود می‌آورد. تغییر نگاه ارگان‌های حکومتی و امنیتی به بخش خصوصی و فعالان جامعه مدنی و سازمان‌های غیردولتی و احزاب و تشکل‌ها از حالت بدگمانی و سوءظن به شریک و همراه ضروری نیز از پیش‌شرط‎های مهم دیگر برای بهبود شرایط اقتصادی کشور در بلندمدت است.

جعفر خیرخواهان

مجمع فعالان اقتصادی

 

تحلیل تصویری تکنیکال را در کانال تلگرام و آپارات ببینید:

کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse

ما را در آپارات دنبال کنید: aparat.com/kargozari.org

تحلیل بازار و شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.

حاکمیت حاکمیت  حاکمیت  حاکمیت 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *