گزارش بازار امروز یکشنبه ۳۰ شهریور ۹۹
و باز منفی …
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که فکر میکردیم فضای بازار سرمایه با توجه به اخبار و اتفاقات خوب و مناسب باشد اما نشد و بازاری که با امیدواری و حتی صفوف خرید آغاز به کار کرده بود ناگهان آب رفت و عقب نشست و ترسید و فقط نظاره کرد و دوباره سر بازار را بریدند !
انچه بازار را میتواند رونق ببخشد خوش بینی است و انچه امروز در بازار میبنیم موج ابهام و ترس است . بازار به خوش بینی نیاز دارد درست همان چیزی که بازار را اخیر رشد میداد
نمیدانیم واقعا در مورد بازار سرمایه چه بگوییم ولی جو منفی شده است و این بازار هم شرایط خاصی را سپری کرده و حالا به نقاطی رسیده که بی اعتمادی در ان موج میزند ولی این بی اعتمادی چطور به وجودآمد .چرا به وجود آمد . شاید این روزها گفتن و نوشتن این چیزها سخت باشد ولی مجبوریم بگوییم این درد را نگوییم مسیر فعلی را هم گم میکنیم .
شک نکنید یک سری اتفاقات و رویداد ها باعث این جریان شده امروز دو موضوع را کمی باز میکنیم
بازار منفی است بهتر است در این روزها در مورد این موارد صحبت کرد وگرنه بازار که بحث دلار و شرایط را خوب میداند نمادی هم که باقی نمانده متوقف است و یک شستا مانده و ان هم سروقتش می رسد . ولی دو موضوع را بیان میکنیم یکی خیلی سربسته و دربسته برای کسانی که میدانند و البته نمیدانند و بهتر است هوشیار باشند و دیگری یک برگشت به عقب است و نگاه به آینده
در این که در این مدت ۶ ماه اخیر اتفاقات عجیبی برای بازار رخ داده شک نکنید . در این که این بحران هم مثل همه بحران ها می آید و می رود هم شک نکنید . پس ما قرار است در این زمین بازی بمانیم و کار کنیم . ممکن است بخشی از فعالین این بازار احترام کسب و کار ما را نگه نداشته و به هر حال مرتکب برخی اشتباهات شدند . قطعا باید با این عزیزان برخورد شود ولی یک حرف را میگوییم مشکلات خودمان را خودمان باید حل کنیم .
مدتها بود که واژه پروژه یا پروژه بازی وارد بازار شده بود اما در هر دوره شاید چند سهم بیشتر مورد شمول این موضوع قرار نمی گرفت و این شرایط را نداشت و بقیه بازار مسیر خود را می رفت اما اتفاقات بهمن ۹۸ تا ۲۰ مرداد ۹۹ شرایطی را طوری رقم زد که تقریباً اکثر فعالان تازه وارد و حتی قدیمی بازار به جای درگیر شدن در تحلیل درگیر پروژه بازی شدند. در واقع این تاریخ عصر پروژه بازی بازار بود …
البته قبل از هر چیز این ایراد به عزیزان در سازمان بورس بر می گردد که آموزش درستی را در اختیار این افراد قرار نداده و ابزارهای جدید و سهم های جدید هم وارد کارزار نشدند و آنها هم وارد چنین بازی شیرینی شدند که ابتدای آن بسیار شیرین و انتهای آن بسیار تلخ بود …
تقریباً اوایل سال بود یکی از اقوام که به اصطلاح نقی معمولی هد فامیل بود درخواست داشت هر طور شده حقیر را ببیند پولی در اختیار او بود و مثل همه این اتفاقات می خواست سهام بخرد آدم خاصی بود و در هر کاری با چندین نفر مشورت می‌کرد تا بتواند بهترین نتیجه را بگیرد.
از چند بار پیچاندن این بنده خدا راه به جایی نبردم .چون علاقه‌ای به این طور مسائل و ارائه چنین مشورت‌هایی ندارم به هرحال گیر افتادم و برحسب عادت معمول ۵ تا ۶ سهم بنیادی و خوب بازار را روی کاغذ نوشتم و گفتم این ها را بخر و برو ۳ الی ۴ ماه بعد دوباره نگاه کن.
ایشان بعد از من سراغ یکی از از دوستان دیگر که بنده هم نمی شناختم رفته بود که از قضا شش هفت ماه بود که وارد بازار شده بود نمودار ها را مثل آب خوردن می کشید و نقاشی می کرد گروه تلگرامی داشته و استاد بود . خلاصه همه شواهد و قرائن نشان میداد ایشان استاد بلامنازع بازار بود. کاغذ را نشان ایشان داده بود و گفته بود این سهم ها چرت و پرت است ! دوران این آدم ها و این نوع سهم خریدن ها تمام شده دیگر کسی روی صورت های مالی و این موارد سهم نمی خرند خدا را شاهد می‌گیرم که این جمله را به کار برده بود گنج در خانه خرابه است گنج از دل شرکت‌های بزرگ بیرون نمی آید باید در آشغال ها و خانه های خراب دنبال گنج بگردیم !!
وقتی این جملات را برای اولین بار شنیدم چنان تکانی خوردم که باور نمیکردم برخی این نظرات را داشته باشند یعنی قرار است بازار سرمایه که محوریت آن صورتهای مالی و شرایط بنیادی و این موارد باشد و محرک اصلی ان باید جریان ارزندگی باشد و باید آن را حرکت بدهد و بر این طرز فکر پیش برود . به هر حال فن‌بیان بنده خیلی جالب نبود ولی فن بیان آن دوستان خیلی بهتر بود
القصه پول درگیر بازی شد به نام پروژه بازی …
البته توصیه های استاد هم موثر بود هر سهمی خرید بازار و شرایط پول بازی باعث میشد سهم رشد می‌کرد و ما انگشت به دهان بودیم طوری شده بود که من دنبال می کردم و کنجکاو بودم ببینم اوچه می خرد با خود فکر میکردم دوران من تمام شده آن بنده خدا درست می گفت بلاخره هرکسی دورانی دارد شاید واقعا دوران صورت های مالی به پایان رسیده . به این موارد که فکر میکردم میانه‌های راه به خودم می گفتم پسر جان این چه فکری است مگر می شود در بلند مدت جریان قیمت با جریان ارزندگی همخوانی نداشته باشد .
سر شما را درد می‌آوریم امروز که پیش روی هم قرار داریم آن استاد برای مدتی استراحت می کند و پاسخ کسی را نمی دهد پرتفوی این بنده خدا هم از۶ سهم ۴ سهمش صف فروش بزرگ بازار قرار دارد و اصلاح عجیبی را شاهد بوده …
نمی دانم کجای راه را اشتباه رفتیم که به چنین چیزی گرفتار شدیم
با خود فکر کنیم ریزش و اتفاقات اخیر ناشی از یک سلسه رفتار بود . ریزش اخیر یک نکته بسیار مهم را یادآوری کرد اگر نظم چیزی را به هم بریزید و سعی در بر هم زدن تعادل خاصرا داشته باشید شاید در کوتاه مدت موفق باشید اما در میان مدت چنان نظم جریان فعلی به هم ریخته می شود که پاسخ آن بی نظمی با بی نظمی بزرگ‌تری جواب داده میشود عزیزان و دوستان .
پروژه بازی اسم شیرینی دارد سود شیرینی هم دارد اما ۹۹% ته این بازی ها تلخی بسیاری داشته که دست کسانی را که گلوله آتش را آخرین نفر گرفته بوده بدجور می سوزاند و ریسک بزرگ پروژه ها این است که شما نمیدانید نفر آخر کیست و نقطه آخر کجاست … همین امروز هستند سهم هایی که بعد از ۵۰ تا ۶۰ درصد افت کردند ولی هنوز در صف فروش هستند. این از برکات همان پروژه بازی هاست. چندروز پیش نوشتیم برخی عزیزان ناراحت شدند ولی عین عذابی است که بر قوم لوط نازل شد …
بازار احتمالا خیلی زود خود را از ورطه و این شرایط بیرون می اید و دوباره بازی به شرایط قبل باز می گردد البته نه مثل قبل ولی به هر حال فضا تغییر خواهد کرد
این را برای این نوشتیم که در آن تغییر فاز که احتمالاً طی روزهای آتی خواهد بود دوباره مسیری که یکبار تجربه شده و درس های تلخ و شیرین زیادی داشت وارد نشویم وقتی بارها می گوییم ارزندگی دلیل همین است بزرگ و کوچک هم نمی‌شناسد حتی قوی ترین سهم بازار هم ممکن است اسیر این جریان عدم ارزندگی شود تا میتوانید روی موضوع ارزندگی و ارزش گذاری و قیمت کار کنید چون قطعاً آنچه شما را نجات خواهد داد همین موضوع است و هنوز هم شک نداریم بازار سرمایه بهترین بازار برای سرمایه های خرد و کلان است که روی این محور درست و منطقی حرکت نمایند
این را هم به عنوان بخش اخر اضافه کنیم دلار را می بینیم . تحولات سیاسی را می بینیم تحولات اقتصادی را هم همچنین . ان چیزی که ارزان شده قیمت سهم و تفکرات برخی از عزیزان است .
عزیزان ما ارزان فکر میکند و گران می پوشد ! کسی حاضر نیست تحلیل کند و بیشتر تماشاچی های مودب بازار شده اند که در دوران صف خرید میخندند و در صف فروش غم آلودند
بتا سهم
