چهارشنبه سوری پس از بحران !
امروز بازار روز خوب و سرحالی را داشت بازار این اخر هفته با خوبی و خوشب سپری شد و حتی عرضه های دوباره بازار امروز که به نظر امری طبیعی و نوسانی برخی سهم هاست به خوبی جذب شده و بازار مسیر خوبی راطی کرد .
البته بازار هنوز به ان روال سابق و نقدینگی جذاب و روان و سیال برنگشته ولی بازهم خوب معامله می شود . بازار در حال جمع کردن انرژی خود است اما واقعا ارکان بازار هم این جمع شدن انرژی را حس میکنند ؟! هنوز بسیاری عقیده ای به برگشت بازار ندارند و حس می شود که این وضعیت موقت است و البته معتقدیم تردید هنوز وجود دارد ولی بحران را پشت سر گذاشتیم . شاید قبول کردنش سخت باشد ولی فقط ۱۶ روز کاری تا انتخابات امریکا داریم و به نظر همه روی این موضوع در حال زوم کردن و تصمیم گیری هستند . تازه از روزهای پایانی مهر و ابتدای ابان داستان های سیاسی بازار اغاز می شود …
این روزها بسیاری بازار سرمایه را به کویری از نقدینگی تشبیه می کنند که آب در چند قدمی او هست اما به این طرف سرازیر نمی شود و این کمبود نقدینگی درست در شرایطی رخ می دهد که جریان نقدینگی کشور در اوج خود است و به نوعی پول‌ها گوشه ای پارک شده و نقدینگی قوی و هوشمند و بزرگ فعلا سراغ بازار نمی آید طبیعی هم هست چون نسبت به رفتار دولت بی اعتماد شده و آن اعتماد قبل را از دست داده به نظر می رسد بخشی از موضوع این است و بخشی دیگر ناشی از همان تردیدی است که روزهای قبل گفتیم و ناشی از تردید در نتایج انتخابات آمریکاست از همین رو بود که دیروز این نکته را بیان کردیم که بعد از انتخابات فرصت‌ها برای بازار به هر شکلی می تواند بهتر باشد
اما در این کمبود نقدینگی ما نباید همه چیز را فراموش کنیم
منظور از ما سازمان بورس و بسیاری از حقوقی ها و حتی دولت است دوستانی که به حقوقی ها گلایه می کنند که رفتاری گله وار دارند به نظر باید از این شرایط نیز حداکثر استفاده را کرده و به فکر تغییر گسترده زیرساخت ها و شرایط بازار باشد به راستی امروز وضعیت این چنین است فردا ممکن است تفاوت‌ها طور دیگری باشد . از کجا معلوم چند وقت بعد دوباره بازار اتشین نشده باشد .
از خود پرسیده اید چند شرکت برای عرضه اولیه آماده شده‌اند مشکل دفعه پیش بازار مشکل عرضه بود مشکل این بود که در آن مقطع که باید عرضه میشد نشد و درست کار به جایی رسید و در شرایطی عرضه شد که نباید میشد در واقع مدیریت زمان در عرضه این بلا را سر بازار آورد حالا به نظر من باید از این استراحت پیش آمده حداکثر استفاده را کرد به عزیزان پیشنهاد می کنیم ۱۵ یا ۲۰ شرکت را اگر عرضه اولیه نمی کنند حداقل تا پایان مراحل عرضه اولیه شرایط را آماده کنند ایجاد زیرساخت های دیگر از جمله شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری و غیره از دیگر نکات است تشویق به حضور مردم در صندوق ها و آموزش موارد دیگر اینها همه چیزهایی است که نباید از آن غافل شد .امیدواریم این طور باشد و در خواب غفلت نمانیم …
اما نکته دوم بحث دیگری است
همه جا پیش خودم گفتیم دوران بزن دررویی تمام شده اما بسیار راحت دولت آمد و زد و رفت البته اینکه حمایتی هم در این دوران با هزار منت از بازار کرد. به نظر هر چه گذشت تجربه خوبی بود برای رفتار شانسی دولت در بازار به خاطر حرکاتی که انجام داد و حالا هم از بازار سرمایه دور است اما معتقدیم کم کم تصمیم و تشویق به حضور در بازار خواهد داشت چرا که کسری بودجه او را تحت فشار قرار داده و این اتفاق مهم ایست که رخ میدهد و کم کم خود را در تمایل دولت به حضور دوباره در بازار نشان می دهد اما این بار حضور باید قانون مند منطقی و دوطرفه باشد. ان ممه قبلی را لولو برده برادر … تازه نه این که تفنگ نرخ سود را بالای سر بازار بگیری و مدام او را تهدید کنی این بازار دیگران بازار قدیم نیست …
همچنان معتقدیم بازار سرمایه یکی از بهترین ابزارها برای تجهیز و جذب نقدینگی مردم است متاسفانه مسیری که دنیا طی کرده را ما نتوانستیم طی کنیم و شکل کاریکاتور وار بازار سرمایه و حضور مردم را امتحان کردیم و نتیجه شد آنچه می بینیم البته بازاربورس ما هم شترگاوپلنگی است که همه چیز آن به همه چیزش می خورد ولی به هر حال می شود شرایط را بار دیگر با معماری دیگر بنا کرد از حالا باید به فکر بود این مهمترین بحث چند سطر بالاست که روزمره نگر نباشیم از حالا به فکر شرایط بهبود بازار باشیم. البته این را باید همگان بخوانند و بدانند … همچنان معتقدیم بازار سرمایه بعد از انتخابات آمریکا می تواند شرایط بهتری را داشته باشد و مفصل در روزهای آتی توضیح خواهیم داد چرا بازار سرمایه در انتخابات آمریکا بازی برد برد قرار خواهد گرفت
و اما این اخرین روز هفته و یک دلنوشته خودمانی تر !
او از افتادن میترسد، من هم کم و بیش . او عاقل است و حسابگر من هم کم و بیش . او برای هر تصمیم هزار فکر میکند و من هم نه هزار ولی کم و بیش فکرهایی میکنم … در ریزش اخیر تقریبا اواسط و نه انتهای ریزش بود که گفت نقد میکنم و می نشینم کنار ولی این بار جواب من کم و بیش نبود . من بلد نیستم در صف فروش سهم بفروشم و از این کار هم هیچ لذتی نمیبرم همه چیز که سود نیست باید از کاری که میکنی لذت ببری .
در این روزهای داغ تابستانی که گذشت خیلی هاا مارو زدن ! حقوقی های مارادونا ، مدیرصندوق های نامرد و بی سواد ، پالایش و پخش با اون فروشش ، وزرا با اون ناهماهنگی ها ، خودت دولت از سهام عدالت و دارا و سارا … یادش بخیر بهروز وثوقی در فیلم کندو میگفت می دونی … همیشه بعدِ هر یه کتک خوردنِ مفصل یه جوری میشم … مثل آدمی که خارش داشته باشه و حسابی بخاروننش … از دردش خوشم میاد حکایت بچه هایی که ماندند و کتک خوردند هم همین است آنها با این نیش ها کندوی بازار سرمایه را رها نکردند . با اولین چک فرار نکردند و تا ته مسیر کافه ها را رفتند .امروز خونین و مالی یکی میگوید ززرررشک راه را اشتباه امدی …
این ماهیت بازار است. یکی خوش بین است و یکی بدبین .
یکی دل به بازار نمیدهد و دیگری دل و دین و پولش را به پای بازار میریزد . قشنگی بازار همین تفاوت هاست . یکی عاشق ریسک کردن می شود و دیگری ریسک را از خود دور میکند .ولی قرار نیست هر کسی با هر تصمیمی بازار ما را به حاشیه ببرد …
هنوز افراد بسیاری دل به این بازار نمیدهند و منتظر سپری شدن تحولات هستند ای کاش بشود چراغ سبزهایی را به این گوشه نشینان نشان داد و انها هم دل به بازار بدهند ولی از در و دیوار بازار کتک می بارد و بازهم برخی قصد زدن کردند … آدمای عبدل ارباب … سیاهی های مملکت سرخپوستا … فعلا کاری که دولت میکند این است که به جای چراغ سبز ، سیگنال های خطرناک قرمز را روشن کرده…
امیدواریم برای نرخ سود عاقل باشند و به فکر اعتماد سازی جهت جلب بازار بروند نه رها کردن و تیرخلاص زدن به بازار …
مشکل تورم با نرخ سود حل نمی شود ما به خوش بینی نیاز داریم و کاهش تورم انتظاری که جز در عالم سیاست نباید جای دیگری به دنبال ان گشت …
بتا سهم
