گردنه رکود و رونق …

بازار سرمایه امروز اگر کمی پر عرضه بود به نظر با توجه به فضای این چند روز و تحولات پیش رو طبیعی بود و البته این حس را دوباره در برخی تقویت کرد که ایا دوران جدیدی اغاز شده یا در همان مسیر قبل هستیم . بازار سرمایه به این نتیجه باید برسد که این روزها گذر از یک پیچ حساس برای یک فرار بزرگ است و یا همچنان در دست انداز بحران گذشته قرار داریم …

فارغ از بحث هایی که دیروز داشتیم به نظر برای تحلیل بازار این روزها و اینکه بتوان بر آن تردیدی که بر ذهن بسیاری از سهامداران غالب است غلبه کرد باید به این سوال پاسخ داد که بازار در شرایط فعلی از چه مدلی پیروی می کند . این منفی و مثبت ها و سرد و گرم ها بسیاری را کلافه کرده و همه از خود میپرسند چه باید کرد ؟ دل به دریا بزنیم و لباس از تن دراوریم و لخت شویم یا همچنان با عینک ری بنی به چشم بیشتر نظاره گر باشیم ؟!

برای پاسخ به این سوالات بگذارید کمی ساده تر صحبت کنیم و البته خودمانی تر …

تقریباً می‌توان گفت از اسفند ۹۸ تا مرداد ۹۹ بازار همه الگوها و رفتارهای گذشته را فراموش کرد و دل سپرد به بازی پول و این پول پاشی و پول بازی در بازار به مدل اصلی رشد قیمت ها تبدیل شد کسی نگاه نمیکرد چه سهمی با چه مختصاتی با چه سود آوری میخرد ! همین که جریان پول پشت آن بود کافی بود .درواقع این مدلی بود که شاید قبل‌تر هم تجربه آن را داشتیم اما نه به این شکل هم گیر و پرقدرت و قوی ! در همه دوار در چند نماد این حرکات محدود می شد و البته رشد آن هم محدود …

ان دوران خوشی سپری شد و تقریباً از مرداد تا اسفند بازار سرمایه بازهم با حس سرخوردگی بسیار زیاد هیچ مدل و هیچ رفتاری را الگو قرار نمی داد و همه چیز را پس میزد درست مثل بیماری که برای کمک به او پیوند های متعددی می زنند اما بدن او پس میزند . یعنی از اسفند تا اسفند بازار مثل یک چریک رفتار کرده و بی هدف فقط تیراندازی میکرد …۵ ماه اول پیروز بود و پیشروی میکرد و ۶ ماه بعد عقب گرد … اما تقریباً از اواخر بهمن و اوایل اسفند جریان بازار کمی به مدار قدیمی خود برگشت…

برای رشد طبق معمول ۲ الگو داشتیم

الگوی اول الگویی بودکه همین چند ماه قبل طی کرده بود یعنی بازی پول… مدل دیگر مدلی بود که می گفت باید به اطلاعات و اخبار و تحولات شرکت توجه کرد در واقع اخبار بنیادی … به نظر می رسد در شرایط فعلی که بازار در کویر نقدینگی قرار دارد الگوی اول خود به خود جواب نخواهد داد و حتی به محض اینکه همین پول های اندک نیز از بازار قطع شود کل بازار ممکن است با چالش مواجه شود . در شرایط فعلی و در کمبود نقدینگی پول های فعلی محافظه کارانه تر و هوشیارتر حرکت می‌کنند و سراغ آنهایی می‌روند که جریان سودآوری و چشم انداز تحولات آتی بتوانند توجیه کننده قیمت فعلی باشد .

و اما کمی در مورد الگوی دوم توضیح بدهیم …

میدانیم ممکن است بسیاری از عزیزان با این موارد غریبه باشند ! ولی باید کم کم انگار چشم هارا شست و جور دیگر دید … دیروز که مطلب را نوشتیم برخی گفتند باز دوباره در حال تشویق به سمت سهم های بزرگ هستید … اما واقعا هدف این نبود … ذکر یک نکته مهم است ذهن خود را از هر چیزی از گذشته پاک کنید فارغ بزرگ یا کوچک بودن ! فقط به این موضوع توجه کنید آیا شرایط فعلی و تحولات بنیادی می تواند توجیه کننده قیمت فعلی سهم باشد یا خیر اگر پاسخ به این سوال بله بود بی شک هر سهمی دولتی یا خصوصی بزرگ یا کوچک پروژه یا غیر پروژه می‌تواند مورد توجه بازار قرار گیرد و درست در نقطه مقابل سهم هایی که نتوانند با شرایط فعلی قیمت خود را توجیه کنند حتی هرچقدر هم اصلاح داشته باشند باید جریان پول به کمک آنها بیاید وگرنه همان خاکند که هستند.

باید یک تغییر پذیرفت آن پول ها که هر روز می زد و می رفت و به هیچ چیز نگاه نمی کرد امروز یا پولی ندارند یا سرخورده شده و حاضر به حضور در بازار نیست و آن اساتیدی هم که هر روز از پشت این تلگرام فرمان حمله به هر سهم را صادر می کردند امروز خود را بازنشسته کرد و برخی پشت فر نانوایی قبل خود برگشتند!! بازی بازار کم کم دارد به روال قبل باز می‌گردد و روال گذشته قوانین خاص خود را دارد که بخشی از آن این است که در کنار رصد جریان پول به طور مداوم به جریان درآمدزایی شرکت‌ها نیز باید توجه شود . این موارد را برای این می نویسیم که باید اذعان کرد در سال ۱۴۰۰ انچه میتواند دستاویز حرکت قیمت سهم ها باشد همین موارد است .مگر دوباره سر و کله ان پول کلفت پیدا شود و بازار را به حرکت دراورد …

و اما سراغ مرور ماه های قبل و این بار مهر برویم …

مهر که با بی مهری نسبی همراه شده و خیلی برای بازار سرمایه شرایط خاصی را نداشت ولی همچنان قیمت ها را به سمت اصلاح می برد .

مهر هم با سختی ریزش و اصلاح آغاز شد مهر فصل اغاز ایجاد برخی محدویت های خاص بود … بسیار امیدوار بود ولی نتوانست انطور که باید از دامن منفی ها و عرضه ها فرار کند و این فشار فروش همچنان ذهن برخی سهامداران را رها نمیکند.

البته شدت کوبه های بی امان این تبر اصلاح و ریزش به شدت مرداد و شهریور نیست ولی هر چه هست مهر هم با بازار بی مهری میکند . این بی مهری نه تنها در بازار که اهالی بازار را هم در برگرفته حتی بزرگان بازار معتقدیم در نهایت بازار باید به سمت حذف محدودیت ها حرکت کند و این اجتناب ناپذیر است و بهتر است بازار هم به این مسیر فکر کند ولی در کوتاه مدت برخی محدودیت ها براساس کاهش ترس فعلی شاید بد نباشد . ما هم معتقدیم کاهش حجم مبنا افزایش دامنه نوسان و حتی برگشت پیش بینی سود شرکت ها و اختیاری شدن ان میتواند به بازار کمک کند ولی هر یک باید در مقطع خود تصمیم گیری شود فعلا یک اولویت برای همه مهم ترین است و آن فرار از شرایط فعلی و از ترس ایجاد شده است.

بازار فکر میکرد در مهر شرایط کمی بهترمی شود ولی به هر حال هر چه رفت فقط امیدواری های موقت بود .

مثلا از متن فوق ان هم در نیمه های مهر این بر می امد : روزی که چندین و چند بار سرد و گرم شد و نقطه عطف ان زمانی بود که توانست تا حدودی بر موج عرضه ها غلبه کند و پیش برود . به نظر بازار وارد یک پروسه جالب شده به نام اعتماد و تنش زدایی . و در این پروسه قرار است طرفین به هم اعتماد کنند و از هم نترسند .

البهه بازار در همین شرایط هم با تردید در مسیر مواجه بود …

شاید موج بحرانی که داشتیم تمام شده ولی وارد مرحله ای به نام تردید شده ایم . تردید مرحله ای در بازار است که نسبت به رشد فعلی مردد بوده و وقتی فضا بیش از پیش ابهام آلود و متغیر ها زیاد می شود بروز میکند . همین تردید باعث بروز اتفاقاتی می شود که اولین ان عدم حضور پول سنگین و کاهش حجم معاملات در بازار و کوتاه شدن دامنه نوسان سهم هاست . در حال حاضر با بازاری مواجهیم که شاید از نظر ارزندگی شرایط خاصی داشته باشد اصلاح خوبی کرده اما جریان پول حاضر نیست بنا به هر دلیلی در این شرایط فعلی دل به دریا بزند ما امروز بخشی از این دلایل را ذکر می کنیم و توضیحات بیشتر را به روزهای بعدی می‌سپاریم

در نیمه های مهر بود که کم کم ریسک انتخابات امریکا هم به ان اضافه شد …

فقط ۱۶ روز کاری تا انتخابات امریکا داریم و به نظر همه روی این موضوع در حال زوم کردن و تصمیم گیری هستند . تازه از روزهای پایانی مهر و ابتدای ابان داستان های سیاسی بازار اغاز می شود …این روزها بسیاری بازار سرمایه را به کویری از نقدینگی تشبیه می کنند که آب در چند قدمی او هست اما به این طرف سرازیر نمی شود و این کمبود نقدینگی درست در شرایطی رخ می دهد که جریان نقدینگی کشور در اوج خود است و به نوعی پول‌ها گوشه ای پارک شده و نقدینگی قوی و هوشمند و بزرگ فعلا سراغ بازار نمی آید طبیعی هم هست چون نسبت به رفتار دولت بی اعتماد شده و آن اعتماد قبل را از دست داده است.

به نظر می رسد بخشی از موضوع این است و بخشی دیگر ناشی از همان تردیدی است که روزهای قبل گفتیم و ناشی از تردید در نتایج انتخابات آمریکاست از همین رو بود که دیروز این نکته را بیان کردیم که بعد از انتخابات فرصت‌ها برای بازار به هر شکلی می تواند بهتر باشد

بازار فعلی هنوز تن نحیفش بعد از ان ریزش اخیر انقدر قوی و محکم نشده که دوباره شلاق عرضه های مختلف را بتواند طاقت بیاورد به نظر در عین این که از دست به دست شدن بازار و حجم گرفتن ها باید استقبال کرد ولی به نظر عرضه های جنون امیز به عنوان یکی از رخداد های خاص بازار باید کنترل شده تر رفتار کرده و شرایط ارام تر و متعادل تری را داشته باشد . البته هنوز بسیاری از عزیزان با توجه به تمامی تحولات نسبت به بازار تردید دارند

و جالب است از اخر مهر شرایط بنیادی بهبود داشت ولی دل و جرات خرید نبود … انصافا باید پذیرفت در شرایط بنیادی از نظر دلار نیما در بهترین حالت خود هستیم جایی که دلار نیما به ۲۶۴۰۰ رسیده و از دید حقیر حتی میانگین کل سال ۹۹ و سال ۱۴۰۰ همین عدد باشد قیمت ها ارزندگی جالبی را دارند ولی بازار فعلا به این موضوعات توجه ندارد بازار حتی به گزارش ها نیز توجه ندارد البته گزارش ها برای بازار یک چاقوی دو لبه و یک ابزار خاص خواهد شد که در ادامه دلیل این موضوع را عرض میکنیم .

در روزهای پایانی مهر هم که بازار به طور کلی درگیر دلار و سیاست بود …

این روزها در بازار سرگیجه عجیبی در جریان است یکی به دلار بالا اعتقادی ندارد ،یکی دلار میخرد. یکی سهم دلاری می خرد یکی میفروشد یکی چشم به انتخابات دارد یکی بازار را ارزان می بیند … ! سرگیجه عجیبی است و این نوسانات بازار هم ناشی از همین است .البته این میان بازی های سهام عدالت و برخی عرضه ها نیزبه ان اضافه شده است .

با توجه به تمامی جهات دو ابهام پیش روی بازار سرمایه قرار دارد که تا به امروز او را رها نکرده یا به اصطلاح باعث روزهای نوسانی این روزهای بازار شده و یک روز مثبت و یک روز منفی را در بازار شاهدیم البته نمی توان از این موضوع گذشت که حجم معاملات نشان دهنده اتفاقات خوبی برای بازار است و این سومین هفته ای است که سیگنال خوبی از حجم در یافت میکنیم اما تردید و ابهام در این دو هم چنان مانع از رشد خوب بازار و حرکات قوی است این با وجود رشد دلار به اینجا رسیده است .

و اما اخرهای مهر شده بود و دوباره شرایط انتخابات امریکا خود را بیشتر نشان میداد . : درست یا غلط بازار سرمایه نسبت به انتخابات امریکا شرطی شده حالا ممکن است آنطرف ۱۳ ابان هم هیچ اتفاقی رخ ندهد ولی حکایت این روزهای بازار شبیه حکایت زندانی است که روی دیوار خط میکشد و برای ان لحظه موعود آزادی لحظه شماری میکند … امید چیز خطرناکی است ولی به هر حال بازار منتظر ایستاده و امیدوار …

همین اتفاق باعث شده بازار سرمایه این طور به هم بپیچد و مسیر محکمی را نداشته باشد . خریداران مردد و فروشنده ها مصمم باشند .

با چهره ای مردد و شرایطی خاص مهر را تمام کردیم به سراغ انخابات امریکا رفتیم ولی به وضوح روشن است که بازار حالا منتظر نتایج ان است و خود را به دل این دنیای سیاست سپرده است
(یک چیز را نگاه کنید ان مقطع چقدر به امدن بایدن و خوش بینی تحولات پس از او وزن میدادیم و امروز چقدر … )
این هم مهر که در مهر هم بی مهری های زیادی را دیدیم و خلاصه بازار ماه خوبی را نداشت ولی دقت کنید هر چه پیش رفتیم بر بی اعتمادی بازار افزوده شد و تلاش برای نجات بازار سخت تر …

بتا سهم

#گزارش_بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *