گزارش بازار امروز یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۰
در این سرای بی کسی ، کسی به در نمیزند
قدیم ترها عید برای خود جایگاه و ارج و قربی داشت ! کسی سیاه نمیپوشید . غم در این ایام در دل مردم راه نداشت یا کمتر راه داشت و خلاصه همه سعی میکردند لبخند را بر لب داشته باشند . انگار کرونا و شرایط بد اقتصادی این خنده را هم از لب عید گرفته و در این ایام اغاز سال باید این طور گرفته باشیم و منتظر … منتظر که کسی بیاید و به داد بازار برسد و چه خوش میگفت سایه که:
در این سرای بی کسی ، کسی به در نمیزند …
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
امروز هم بازار روز خوبی را نداشت
و با وجود این حجم از خبرها و اتفاقات و گزارش ها بازهم همه چیز یا دقیق تر بگوییم اکثر سهم ها قفل در صف فروش بودند . یکی این وضعیت را گردن دلار می انداخت و ابهامات و افت ان ، یکی دولت را مقصر می بیند ، یکی دامنه نامتقارن را که بله چه معنی دارد دامن منفی ها انقدر کوتاه و دامن مثبت ها بلند باشد ! منفی ها هم بهتر است بلند بپوشند … نمیدانیم شاید واقعا عیب ازاین دامنه ها باشد ولی تجربه ماه های قبل نشان داده اینها بیشتر بهانه های توجیه این شرایط است .شاید اگر دامن ها هم بلند شوند بازهم عمر مثبت ها بلند نخواهد شد!شاید …
امروز منفی بازار کمی دردناک تر شده بود چرا که موج اخر گزارش های ماهانه هم رسیده بود و با وجود این موج مثبت بازهم بازار منفی بود .
تقریباً امروز اکثر گزارش‌های ماهانه اسفند به بازار رسیده و این گزارش ها حالا با جمع بندی پایان سال ۹۹ شرایط خاصی را رقم زدند با قاطعیت می‌توان گفت که ماه اسفند بین سه الی چهار ماه اخیر بهترین ماه از نظر فروش بود و جمع بندی اینکه فصل زمستان یا سه ماهه چهارم از بهترین سه ماه های شرکت‌ها از نظر روند فروش بوده است. در نرخ ها نیز شرایط به همین شکل است و شاهد نرخ‌های جذابی در فروش اکثر شرکت ها بودیم و مهمتر از همه اینکه این گزارش ها نوید دهنده یک سلسله گزارش مثبت و مناسب ۱۲ ماه است که از سوی شرکت ها ارائه خواهد شد .
اما با این حال چرا بازار خود را به کری و کوری زده و حاضر نیست این تحول مثبت را ببیند
برخی آن را ناشی از بی تحلیلی دانسته و می‌گویند بازار هیچ وقت به تحلیل اهمیت نداده و شرایط بنیادی شرکت‌ها برایش مهم نبود اما به نظر می رسد این بار علاوه بر کمی بی تحلیلی ، بی میلی و عدم وجود یک اطمینان نسبی از شرایط نیز موثر بوده است یا بخواهیم راحت تر صحبت کنیم باید اینطور گفت بازار نسبت به نرخ ها و فروش های فعلی اسفند خوشبین نبوده و آن را ادامه‌دار نمی بیند و نه تنها ادامه‌دار نمی بیند چه بسا بر کاهش آن نیز معتقد است و از همین رو وزنی به این موضوع نمی دهد .
به واقع اگر قرار بر این باشد به عملکرد سال جاری و اتی شرکت ها ، عملکرد خوب سه ماهه چهارم را تعمیم داد ، اکثر شرکت‌ها در نازلترین قیمت و پی به ای قرار می گیرند اما بازار به این موضوع اعتقاد ندارد و به خوبی این بی اعتقادی را می‌توان از بی تفاوتی سهامداران نسبت به گزارش‌ها درک کرد …
اما این بی تفاوتی چه زمانی از بین میرود
به نظر برای از بین رفتن آن دو رویداد لازم است تا رخ بدهد… رویداد اول شرایط تداوم فروش شرکت هاست به مانند آن چیزی که در این چند ماه شاهدش بودیم درست همین حس را بعد از آماده شدن بایدن داشتم که برخی من مییییدووونستم ها میگفتند آن فروش های رویایی تمام شد و به دلار ۱۵ سلام کن ! اما دیدیم که نه دلار این طور شد و نه گزارش ها و حتی گزارش ها با مبلغ و مقدار بیشتر تکرار شده است
از همین رو معتقدیم تکرار و تداوم میتواند اطمینان بخشی را زیاد کند و یکی از مهمترین پایه های برگشت همین تداوم روند فروش است .
اما عامل دیگر شفاف شدن نرخ ارز توسط سیاستگذار است . به واقع با روشن شدن سیاست‌های ارزی بازار می تواند برنامه ریزی درستی در تحلیل ها داشته و گرایش بیشتری به گزارش ها کرده و اطمینان نسبی را برای خود بخرد . این که کدام تحریم می رود و کدام میماند و بحث های سیاسی خیلی کار ما نیست و ما خیلی ادبیات ان را نمی فهمیم ولی نرخ دلار را تقریبا همه میدانند و باید این نرخ شفاف شود …
اما این موارد را گفتیم نقطه منفی و یا پاشنه آشیل همه این موارد این است که چیزی را از دست می دهیم که برای ما بسیار مهم است و آن زمان است برای اثبات این دو و سایر سناریو ها نیاز به زمان داریم و آن چیزی که ما امروز خیلی صبر ان را نداریم زمان است برای همین بوده که بسیاری از تصمیم گیران در مورد دامنه نوسان نامتقارن میگفتند باید زمان بخرند و یا به بازار زمان بدهند تا فضا را بهتر ببیند… بگذریم
شاید زیادی امیدوار باشیم نمیدانیم ولی گزارش ها امیدما را به بازار بیشتر کرد ولی واکنش بازار چیز دیگری بود .این روزها تنها دارایی که برایمان باقی مانده همین اندک امید به شرایط بنیادی شرکت ها و گزارش هاست که این هم در حال کمرنگ شدن است …
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار …
دریغ كز شبی چنین سپیده سر نمی زند …
بتا سهم
