مسیر جهنمی …
همه ناامید شده اند و این ناامیدی در جای جای چهره خشمگین فروشنده ها و صفوف خرید و فروش بازار مشخص است . این ناامیدی در حالی رخ میدهد که در بهترین شرایط از نظر بنیادی قرار داریم . دیگر بازار باید چه خبرهایی را بشنود؟۱ نفت ۸۶ دلاری ، بازارهای جهانی و فلزات در اوج ، نرخ بهره کم شده ، دلار نیما با ثبات و گزارش ها هم خوب .
شما امروز به گزارش خراسان نگاه کنید واکنش بازار را هم ببنید بازار برای رشد به چه چیزی باید برسد که هنوز نرسیده … البته درد بازار غریب و نا اشنا نیست ولی درمانش انگار شبیه پادزهری روی کوه قاف شده که نه کسی می رود بیاورد و نه تلاش میکند به ان برسد …
واقعا نمیدانیم دیگر چه باید بشود …
بازارهای جهانی دیگر باید چه کار کند که نکرده اند مس در سقف ۱۰ هزار دلار است روی ۳۶۰۰ ، نفت روند ۱۴ ساله خود را شکسته اما واکنش بازار سرمایه را امروز دیدیم که چگونه بود !! در آستانه صف فروش قرار داشت … البته نظر طبیعی است که در این جریان بی پولی خبرهای این چنینی هم خیلی فایده‌ای برای بازار نداشته باشد
امروز تقریبا همه به این نتیجه رسیده اند که بازار مشکل جدی بی پولی دارد و هر چه بگذریم این مشکل بیشتر می شود … البته بازار نه اینکه بی پول باشد خیر اتفاقاً پول های زیادی پشت دروازه‌های بازار وجود دارد که علاقه هم دارد وارد بازار شود اما مواردی جلوی او را گرفته و از دید بسیاری تصمیم عدم ورود و تماشاچی بودن انها تا حدودی درست و منطقی است
بسیاری از سرمایه های بزرگ برای ورود و ترسیم بازدهی های معقول و منطقی نیاز به آرامش و ثبات و پیش‌بینی‌پذیر بودن اقتصاد دارند چیزی که دولت شعارش را میدهد ما عمل نمی‌کند… نمونهکوچک آن را در بحث بودجه دیدیم و سرمایه گذار با خود می گوید از کجا معلوم دوباره آذر سال بعد فیل دولت هوس هندوستان کند و دوباره همین آش و همین کاسه و یا ماه‌های بعد قوانین جدیدی وصل کند !! این بی ثباتی باعث شده پول ها اعطای سودهای بیشتر را به لقایش بخشیده و تماشاچی بازار باشد هفته قبل بود که از جریان پولی صحبت کردیم که حتی اعلام آمادگی هم داشته برای ورود به بازار اما شرایط و فضای بازار و این قوانین و بی ثباتی ها اورا به طور کلی ناامید کرده …
اما این بی ثباتی از کجا نشات می گیرد.
بی ثباتی دولت در تصمیمات ناشی از بی پولی است . دولت بی پول دولت کم خردی می شود که برای رسیدن به پول دست به هر کاری می زند که نمونه آن را در بودجه و در نرخ گذاری ها و مواردی از این دست دیدیم و حالا شاید بسیاری از دوستان که مخالف بوده نظر ما را بیشتر درک می کنند که تحریم‌ها می‌تواند از این نظر دولت را کمی منطقی و سر عقل آورده و باعث شود برای کمک به اقتصاد کمی هم بلند مدت فکر کند .
وقتی دولت در بودجه دست و دلش باز باشد و فروش نفت سرجایش باشد و تقریباً شرایط تامین مالی روشن و شفاف باشد کمتر سعی می کند دست در جیب شرکت ها کرده و آنها را به این شکل آزار بدهد. البته آن طرف موضوع بسیاری بر این عقیده اند که توافق باعث خواهد شد تورم انتظاری کاهش یافته و بازار سرمایه وارد رکود شود اما همچنان معتقدیم در دو کفه ترازوی که یک طرف آن انتظار رکود احتمالی و کاهش ارز و طرف دیگر شرایط بی پولی دولت و موارد این چنینی ناشی از عدم توافق قرار دارد همچنان وزن توافق و برطرف شدن موانع بی پولی دولت را سنگین تر میبینیم …
چراکه اثرات آن را در همین چند ماه به خوبی دیدیم و لمس کردیم که چه اعتماد بزرگی را از بازار برد… درواقع این پول ه که میرود ناشی از همان سیلی است که همین دولتمردان به گوش بازار زدند …
اگر بخواهیم برای این موضوع راهکار ارائه بدهیم به نظر خیلی نمی‌توان با دولتی که منطق پول را فقط می شناسند صحبت کردم اما اولین و مهمترین آن به نظر بلندمدت کردن فرمول ها و نرخ ها و مالیات هست به عنوان مثال فرمول منطقی برای نرخ گاز در بلندمدت گذاشته شود برای برق و مواردی از این دست شرایط شفاف برای فروش شرکتها در بورس کالا وضع شود . پرهیز از قیمت‌گذاری دستوری ،شفاف شدن نرخ تسعیر ارز و مواردی از این دست که همه به خوبی نشان دهنده ثبات اقتصادی و ثبات تصمیم گیری است که می تواند فضای بازار را تحت تاثیر خود قرار دهد
در چنین فضایی است که جریان پول دل و جرأت خواهد داشت دل به دریا بزند و کمی ریسک بازار را به جان بخرد درست برعکس آن میبینیم که در بهترین شرایط بازارهای جهانی و گزارش‌ها نرخ دلار و خلاصه همه چیز جریان پول توجهی به حضور در بازار نمی کند … جنگیدن برای این موضوع بخشی به عهده سازمان بورس و بخشی دیگر به عهده سهامداران است و در یک فضای اتحاد و همدلی بین ارکان مختلف می توان نتایج خوبی گرفت اما آن سمت و آن طرف دولتی است که باید بخواهد تن به این کار بدهد. بارها و بارها شاهد بودیم که دولت شاید حتی اگر هم بخواهد این بی پولی دست و پای او را بسته و مانع از این جریان می شود.
حتی در بین نماینده‌ها نیز این موضوع ساده است شما ببینید همه فریاد کمک به بازار سرمایه را سر می‌دهند اما دست در جیب ملی مس میکنند یا مالیات و عوارض می بندند ! که این خود از موارد آشکار دخالت ارکان سیاست گذار در شرکت هاست که موجب فرار سرمایه می شود …
تا وقتی پول درست و حسابی به دل بازار وارد نشود حتی ممکن است گزارش های ۹ ماهه نیز یک بوس کوچولو برای برخی نماد ها شود … درست شبیه انچه امروز برای خراسان رخ داد که وحشت بسیاری از سهامداران را دوچندان کرد … واقعا نمیدانیم قراراست فکری به حال بازار بشود یا خیر …
بتا سهم
