گزارش بازار امروز سه شنبه ۷ شهریور ۱۴۰۲
جدال در ۲٫۱ !!
جدال جالبی در مرز شاخص ۲۱۰۰ شکل گرفته و فضای خاصی رادر بازار شاهد هستیم …
امروز بازار روز خاص و جالبی را داشت و در تقابل دو دیدگاه متفاوت حرکت میکرد دیدگاه اول دیدگاهی بود که تاریخ مصرف رشد بازار را چند روزه دانسته و آن را به پایان و تاریخ انقضا نزدیک میدید و حرکت امروز را فرصت خروج از بازار میدانست و البته بسیاری هم همین امروز دست به ماشه بودند تا در صورت ضعیف بودن جریان تقاضا ماشه فروش را کشیده و سود کسب شده و کاهش زخم زیان را شناسایی کنند اما دسته دوم درست در مقابل این جریان بوده و کسانی بودند که به جو بازار و اخبار و اتفاقات پیش آمده خوشبین بوده و وزنه رویدادهای خبری اعم از صحبتهای دیروز وزیر و شایعات و شنیدههای دیگر را سنگینتر و امید و امیدواری آنها را به بازار بیشتر میکرد
در واقع تقابل و جدال این دو جریان و این دو رویداد بود که امروز عرضه و تقاضا را شکل داده و فضای متفاوتی را رقم زد. تا بوده همین بوده و همیشه در مقاطع برگشت بازار بسیاری از افراد در ابتدا به برگشت و پایان اصلاح وریزش امیدوار نبوده و آن را فرصت خروج میدانند از همین روست که در ابتدای روندهای برگشتی موج تردید به بازار بسیار زیاد است و چه حیف که اکثر این افراد همان کسانی هستند که در بالای بازار هم به اصلاح اعتقاد نداشته و در میانهها و انتهای روند نزولی به فکر فروش میافتند ای کاش کمی معاملات دو هفته قبل از برگشت بازار را مرور کنید چه صندوقها و حقوقیهایی که در فروش فعال بودند …
بارها و بارها این موضوع را بیان کردیم که فروش در این نقاط هنر نیست و حداقل از مدیران صندوقها و کسانی که حجم زیادی از سرمایه و مدیریت دارایی را بر عهده دارند انتظار بیشتری میرود … بگذریم
بازار امروز به حجم نگاه ویژهای داشت و حجم خوردن در این فضای بازار اتفاق مهم و رویداد خاصی است که البته امروز کمی این کاهش حجم ذهن برخی را مشغول کرده ولی این را هم باید گفت که درست در مقطعی که بازار منفی بود و روند کاهشی خبرها و بهانهها برای اصلاح یکی یکی جور میشد و اخبار منفی ریز و درشت میرسید و حالا هم درست برعکس آن روزها در روند برگشتی بازار و درست جایی که قیمتها به نقطه حداقلی رسیدند بهانهها و اخبار خوب ریز ریز میرسد و بهانه برگشت بازار جور میشود!! این رسیدن و در مدار بودن خرده خبرهای مثبت اتفاق مهمی برای بازار است که سعی میکند روحیه بازار را امیدوار و فضای فعلی مثبت را ادامه دار نگه دارد
اما رفتار بازار چه بنیادی و چه تکنیکالی در این نقاط به نظر منطقی است نقاطی که شاخص در نقطه حساس مقاومتی خود است و برای کنده شدن از این جریان به دو چیز نیاز مبرم دارد اولی جریان پول ورودیست که خود را در حجم معاملات هم نشان میدهد که البته تامین مالی ۶ همتی یک بخش آن است و حرکت جریان پول بیرون بازار بخش دیگر و دومی جریان خبر …
اما معتقدیم بازار برای کنده شدن از این نقاط ۲۱۰۰ و البته دل دل کردنهای فعلی بازار به دو شوک خبری ویژه احتیاج دارد شوک خبری اول که محتملتر است تصویب و تایید نرخ ۳۸ و یا تغییر نرخ به عنوان تسعیر رسمی بازار بوده که میتواند اثرات بسزایی در کلیت بازار داشته باشد فردا دوباره در مورد این موضوع و نفع دولت و احتمال اجرای آن صحبت خواهیم کرد و شوک دوم شوک اخبار خودرویی است که یا با افزایش نرخ و یا تجدید ارزیابی و یا واگذاری و یا اگر خوش شانس باشیم هر سه مورد میتواند مسیر بهتر و شوک قویتری را لمس کند
به نظر ترکیب این دو سوخت جریان پول و خبر موتور محرک بازار شده و میتواند او را دوباره تا سقف ۲۴۰۰سوق دهد
هر دوی این ماجرا در اختیار سیاستگذار و حاکمیت است که البته احساس میکنیم کمی بعد از رخدادهای اخیر عقلانیت به تصمیمات برگشته و شرایط بهتر شده است دیروز صحبت وزیر اقتصاد تا حدودی این موضوع را نشان میداد و البته نکته مهم ماجرا که برگشت دوباره به فرمول بوده از دید ما مهمتر بود ،بلند مدتتر شدن جریان نرخ گزاریهاست، اگر به خاطر داشته باشید دیروز و روزهای گذشته در مورد اهمیت این موضوع برای بازار صحبت کردیم
اگر میخواهید به واقع به فضای سرمایهگذاری کمک کنید راهی جز ثبات و پیشبینی پذیر بودن ندارید چیزی که فقط و فقط شعارش را میدهید و درست عکس آن حرکت میکنید …
نمیدانیم چرا تا به امروز چنین چیزی انجام نشده اما به نظر حالا وقتش است که همه چیز برای یک مدت مشخص پیش بینی پذیر باشد از نرخ فرمول خوراک بگیر تا نرخ سوخت برق عوارض ها و سایر موارد به واقع چرا باید سرمایهگذار هر ماه و هر سال و هر فصل منتظر یک تغییر از سمت دولت باشد میتوان در یک برنامه ۵ ساله همه چیز روشن و مشخص باشد و حتی به نظر این برای سهامدار و سرمایهگذار قابل پذیرشتر است که فرض کنیم اگر قرار است چیزی هم گران شود سرمایهگذار افق و مسیر آن را بداند و با توجه به آن حرکت کند امیدواریم این موضوع یک بار برای همیشه بحث شده و کمک بزرگی به اقتصاد کشور شود .
به نظر این اتفاقات و رویدادها میتواند در بازار به عنوان یک فرصت خوب شناسایی شده و مسیر منطقی و درستی را در پیش بگیرد
و اما حرف آخر بیایید با خود فرض کنیم که این بحران اخیر چهار ماهه به پایان رسیده، به هر حال آرزو بر جوانان عیب نیست، ما قصد داریم طی چند مطلب از درسهای این بحران صحبت کنیم که تمام تلاش ما این است این موضوعات را در دو بخش خلاصه کنیم بخش اول دولت و نهادهای شبه دولتی و بخش دوم که حرفهای بسیار زیادی مانده و قرار است بیان کنیم نقش سازمان بورس است امروز در مورد بخش اول صحبت میکنیم جایی که حرکات سیاستگذار را نشانه گرفته
بعد از صحبتهای وزیر اقتصاد در نرخ خوراک ، خود به خود یاد روایت اقای لیلاز افتادیم که داشت ماجرای مش حسن و مش حسین و تراکتور و گاو و… را تعریف میکرد حتماً در گوگل سرچ کنید پیدا میشود و شنیدنش خالی از لطف نیست…
به تحولات چند ماه اخیر نگاه کنید یک تصمیم غیر کارشناسی غیر منطقی غیر اقتصادی برخی افراد که به اصطلاح باید نخبگان کشور باشند هزینه چند صد هزار میلیارد تومنی را به داراییهای دولت و مردم وارد کرده و بازار سرمایه را که اعتماد و امنیت مهمترین رکن آن است از بین میبرد و بعد از مدتی به این نتیجه میرسد که ای وای اشتباه بود و برمیگردد
اما هیچکس هزینه این مدت و این زیانی که بازار دیده را حساب نمیکند درست این موضوع هم شبیه واکسن و زمستان سخت و دلاری زدایی گشت ارشاد و سایر مواردی است که هزینههای آن را کسی حساب نکرده …
کارنامه دولتهای مختلف پر است از تصمیمات این چنینی ….
ای کاش سیاستمداران و سیاستگذاران کمی با خود بیاندیشند که اقتصاد زمین آزمون و خطا نیست، بارها و بارها عرض کردیم اقتصاد رفیق صبور اما به قول برخی یک مردادی کینهای است اگر یک سیلی به گوش او بزنید شاید صبر کند اما جایی با چند برابر قدرت بیشتر آن را به صورت شما باز میگرداند
این دوره اخیر و هزینهای که به بازار سرمایه و اقتصاد وارد کردهاید حساب کرده و سردر تمام اتاقها و روی میز خود بگذارید تا از این پس هر تصمیم اقتصادی که خواستید بگیرید حداقل با اهل فن و با دانش آن حوزه مشورت کنید
اهل فن فقط فارغ التحصیل یک دانشگاه خاص و همفکر و هم عقیده شما نیستند .بسیاری از کارشناسان این مملکت هم دلشان برای این کشور میسوزد
هر که که ریش و سیبیل داشت که بابا نیست ! هر کسی که در توییتر گل واژه های زیباتری مینوشت کارشناس نیست، هر کسی هم ژست گرفت و ضد نظام سرمایه و سرمایهداری حرف میزند طرفدار نظام و انقلاب و فقرا نیست!
اتفاق اخیر به نظر پوست خربزه همین افراد نادان بود که زیر پای سیاستگذاران رفت تا حداقل بعد از این زمین خوردن کمی محیط کارشناسی اطراف خود را بیشتر بشناسند و امیدواریم تقویت کنند …
و اما بخش دوم که به نظر برای همه ما فعالان بازار مهم است این بوده که به یک درک و شناخت کافی از محیط فعلی دولت و ساختار اقتصاد خودمان برسیم فردا مفصلتر در مورد رفتار سازمان صحبت میکنیم اما تقریباً اتفاقات اخیر به خوبی نشان داد که بخشنامه حاکمیت شرکتی چیزی جز پشم نیست و هیچ ارزش و اعتباری ندارد
این چسبندگی میز و صندلیهاست که نظرات افراد را بالا و پایین میکند نه منطق اقتصادی و حاکمیت شرکتی
دراوج بحران صدای کسی از این عزیزان در نیامد، آنها که باید دفاع میکردند در لاک دفاعی بودند و این رویداد بیش از پیش یک چیز را به همه یادآوری کرد که ای کاش آن انرژی که برای بخشنامههای حاکمیت شرکتی گذاشتید برای تشکیل کانون سهامداران حقیقی و تشکل حرفه ای میگذاشتید تا حداقل یک نهاد درست و حسابی و قانونی بتواند از حق و حقوق سهامداران دفاع کند به نظر این وظیفه بعدی سازمان بورس است که در سریعترین زمان ممکن ساز و کار این کانون و این نهاد را شکل داده تا در چنین مواقع بحرانی حداقل کنار منطق و حتی کنار خود سازمان بایستد
بتا سهم
تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold