رقص در ۳۳۰ هزار !

امروز بازار سرمایه در حالی که کمی برای گذر از ۳۳۰ هزار دلهره داشت با رو شدن بودجه و اظهار نظر ها شارپ تر شد و قاطعیت قوی تری گرفت تا امروز هر طور شده این سقف را بشکند شاید باید قبول کرد که بودجه و برطرف شدن دلهر آن یکی از دلایل این پیروزی بود ولی انصافا از دید ما انچه این وضعیت را به وجود اورد نه بودجه بلکه دلار بود که درست شبیه یک جنتلمن از این دختر رنج کشیده بازار سرمایه درخواست یک رقص تانگو کرد و او را سرحال آورد .

این دلار بود که به این مهمانی رونق بخشید .حالا ممکن است ساکسیفون این سمفونی را بودجه بزند و یا بازارهای جهانی هم ویلون آن را نواخته باشد یا گزارش های خوب آبان هم پیانویی نواخته باشد ولی کار اصلی را کس دیگری کرد آنکه در ان فضا دست بازار را گرفت دلار بود !

البته بازهم میگوییم بودجه هم بی تاثیر نبود

چه بسیار از تحلیل گرانی که در همین قیمت ها و شاید کمتر از ترس بودجه خودکشی کردند و سر سهم های خود را بریدند ولی امروز می بینند اثرات خاصی در بودجه را نداریم تازه دلاری هم که فکر میکردند زیر ۱۱ باشد به بالای ۱۳ رسیده است.

از همین روست که میگوییم قبل از هر چیز باید این روزها دلار را بیشتر بررسی کرد اتفاقا از دید ما که کمی بیشتر صفحات بودجه را بالا و پایین کردیم این نرخ حالا با مشخص شدن بودجه شفاف تر می شود و این دیدگاه را به بیرون میدهد که با این بودجه و این شرایط نرخ دلار ۱۴ هزار تومانی هم شاید منطقی باشد . دقت کنید در بودجه سال ۹۹ دولت میگوید نرخ دلار ۴۲۰۰ است ولی در سوی دیگر در بسیاری از بند ها اورده است که نرخ تسعیر با نرخ ارز نیما انجام خواهد شد !

این یعنی به زودی با ثبات نرخ ارز ازاد نرخ نیما هم کم کم رشد کرده و به نظر اغاز سال ۹۹ را با نرخ نیمای ۱۲۵۰۰ خواهیم داشت به همین راحتی دولت نرخ ۸۰۰۰ را ۱۲۵۰۰ کرده و بخشی از کسری بودجه را جبران میکند چرا میگوییم کسری بودجه ! بله ببنید درامد مثلا واگذاری سهام و یا درامد های دیگر مالیاتی و … بعید است به این اندازه محقق شود حتی درامد فروش نفت هم به این راحتی محقق نمی شود وراهی جز این موارد نیست پس وقتی صحبت از رشد نرخ دلار میکنیم در این بخش به سود دولت و بودجه خواهد بود و این اجتناب ناپذیر است .

در سوی دیگر

سهامدار عمده بخش صادر کننده شرکت ها نیز یا مستقیما دولت و یا شبه دولتی ها هستند و احتمالا در گام بعدی دو رویداد دیگر رخ میده سیاست تقسیم سود ها رشد خواهد کرد و در سوی دیگر دولت کمک های خود را به صندوق ها کاهش میدهد .

به نظر بازی نرخ دلار بازی برد برد برای دولت و بازار سرمایه است البته این که قدرت خرید مردم کاهش می یابد بحث کاملا درستی است ولی وظیفه تحلیل این موضوع نیست هر چند در میان مدت و بلند مدت این موضوع بر کلیت تقاضا اثر گذار خواهد بود ولی فعلا در میان مدت بازی نرخ دلار و بازار سرمایه بازهم تکرار می شود و این دو شبیه رقاص های والس و تانگو دست در دست و گونه به گونه هم حرکات موزون زیبایی را خلق میکنند که امروز گذر شاخص از ۳۳۰ هزار و مثبت اخیر یکی از این شکل ها بود و تازه آغاز رقص …

این روزها در بودجه حرف در مورد اوراق هم زیاد است البته یک باردیگر هم بحث شد و باردیگر هم میگوییم در ظاهر حجم اوراق زیاد است … دولت در لایحه بودجه ۹۹، با هدف جبران بخشی از کمبود درآمدهای نفتی، به بهانه اجرای عملیات بازار باز، در یک اقدام جالب و تاریخی بانک‌ها را ملزم به خرید اوراق مالی خود و ارائه آن به بانک مرکزی به عنوان وثیقه بدهی کرده است. به نظر این اتفاق می تواند سراغاز یک نکته خاص باشد و حتی اگر برخلاف نظر بسیاری از عزیزان نرخ سود کم شد تعجب نکنید چرا که دولت با کمترین هزینه چاپ پول را مدیریت میکند ! این را میگذاریم مفصل تر بحث کنیم .

اما از دل بودجه یک نکته بسیار مهم بیرون می آید

حجم عظیم اوراق و سطح واگذاری دارایی ها توسط دولت نشان میدهد که اینجا ،یعنی بازار سرمایه ،مرکز ثقل تامین مالی کشور خواهد شد و اگر قرار است این بازار این محوریت را پیدا کند باید سرحال و سرپا بماند . اگر میخواهید با ابزار ای تی اف پول جذب کنید اگر قصد چاپ اوراق و مشارکت مردم و پذیرش پیمانکاران را دارید به هر حال این بازار باید تقویت شده و بستر فیزکی و تبلیغاتی آن گسترش یابد و در بیان دیگر نمی شود در خانه خرابه نشست و از مردم درخواست پول کرد ! این بازار با این شرایط باید مثبت بماند تا این چراغ تامین مالی روشن مانده و شرایط خوبی را پیش ببرد .

و اما حرف آخر …

روزهایی را به یاد داریم که بازار روی اعصاب سهامدارن خود راه میرفت روزی که دوستان خود را میدیدیم که از فرط فشار عصبی زیاد سیگار پشت سیگار بودند و ناگهان رنج منفی کشیده و خود را خلاص میکردند ! درست شبیه کسی که خود را میکشد ! بحران و رنج کشی منفی و این که از ساعت ۹:۲۰ به بعد چرا صف فروش ایجا می شد ! ان روزها را از یاد نبردیم . عده ای دایی جان ناپلئونی که ریزش بازار را عمدی میدانستند !

عده ای هم که زخم زبان هایشان سنگین تر بود، آنها را هم از یاد نبردیم انها که به شکل غیرمنطقی و بزرگ نمایی شده مشکلات را فریاد میزدند و غافل از این که فکر میکردند کسی نمیداند پرتفوی شخصی را فروخته و دنبال قیمت های کمتری هستند . این افراد که از یاد می روند ولی رفتار انها می ماند . اما همین جا بهتر است از دوستانی یاد کنیم که همراه بازار بودند .

ببنید بارها و بارها از سازمان بورس انتقاد کردیم گلایه کردیم ولی…

وقتی قرار بر گفتن واقعیت باشد باید همه چیز را با هم دید . انصافا خرید برخی حقوقی ها و کمک انهادر مواقع بحرانی به خصوص صندوق توسعه بازار و خرید های ان کمک زیادی به بازار کرد و در حفظ بازار موثر بود . جا دارد در این روز های شاد و خوشحال که همه فتح الفتوح را به نام خود ثبت میکنند از این عزیزان هم یادی کنیم و یک چیز را از انها بخواهیم بعد ها این نوع خرید ها و بعد فروش ها و بازدهی خود را به عنوان یک گزینه مطالعاتی منتشر کنند تا برای برخی حقوقی هایی که از ترس شلوار خیس کرده بودند و رنج منفی میکشیدند یک نمونه عملی باشد که میتوان با کمی شجاعت و پذیرش ریسک و تحلیل و صبر سود های خوبی در بازار داشت …

بتا سهم