بهار تالار!

امروز بازار یک باردیگر شاهد رویایی و جدال تفکرات مختلف بود که البته امروز تقریبا کسانی که به بازار بدبین بوده و یا بازار را نمی فهمیدند بیشتر سکوت کرده و با تعجب و ترس صفحه مانیتور و قیمت ها و رشد شرکت ها را نگاه میکردند . کاری نداریم فعلا منطقی یا غیر منطقی ولی بازار این فضا را ایجاد کرده و برخلاف بسیاری از پیش بینی ها این جریان پول است که همه چیز را در اختیار گرفته و می تازد و می تازد ! این رویایی و جدال امروز صحنه های زیبایی را رقم زد …

مثال:

فیلم اژانس شیشه ای را به یاد دارید ؟! کمی خود را در ان فضا قرار دهید رویایی سلحشور و حاج کاظم ! سلحشور (رضا کیانیان) نماد جریان جدید و حاج کاظم (پرویز پرستویی ) نماد جریان سنتی است . بازار ما هم این روزها کمتر از رویایی این دو نیست منتهی اینجا تالار شیشه ای است که حاج کاظم های بازار بیشتر جریان قدیمی و سنتی بازار و فروشنده های روزهای اخیر بوده و برای ان هزار و یک دلیل داشتند و سلحشورها هم انصافا اسمشان دقیقا همانند نقششان است و سلحشورانه می خرند …

حاج کاظم های قصه ما از ابتدا و از قبل از سال به همه می گویند میدانی نفت ۶۰ بره و ۲۰ دلار برگرده یعنی چی ؟میدانی مس ۵۴۰۰ بره ۴۶۰۰ برگرده یعنی چی ؟ میدونی شمش بیلت برنگرده و دلار بالا نرده یعنی چی ؟ بازار رکود دیدی ؟! اکثر این حاج کاظم ها این استدلال را دارند که بازار با این شرایط و این مختصات و انچه درس گرفته و خوانده و دیده نمی ارزد و باید بریزد! اکثر این عزیزان مدیران پرتفوی هم بوده و دستی از ان طرف هم در اتش دارند ! اما درست سوی مقابل سلحشور ها هستند که فریاد می زنند ! دوره ات گذشته مربی !!.

اگر همین نصف پول صندوق ها و اعتبار قدیمی کارگزاری ها نباشد و این اسلحه دست شما نباشد کی به حرفت گوش میده؟

به یاد دارید در قسمتی از فیلم رضا کیانیان و سلحشور قصه ما عصبانی می شود و می گوید :

اینه که برات زور داره، یه دهه حرف زدی ساکت بودیم، کرکری خوندی ساکت بودیم، گرفتی ساکت بودیم، پس دادی ساکت بودیم،حالا اجازه بده ما حرف بزنیم…
این تمام حکایت این روزهای بازار است که پول جدید با ادبیات جدید با حرکات جدید همه را درگیر خود کرده است از تحلیل گران ، باسابقه های بازار ، مدیران بنیادی صندوق ها و حتی عزیزان در سازمان بورس و شرکت بورس را ! حتی استاد بزرگ بازار جناب دکتر عبده هم در کار این جماعت سلحشور گونه مانده است .

این که چرا این اتفاق رخ داده و چطور شده که این شرایط به وجود امده است به نظر خیلی سخت نیست بازار درست است که ابهاماتی را دارد و حتی دردسرهای بزرگی را هم در پیش دارد از یک سو کرونا از سوی دیگر رکود کسری بودجه، افت نفت ، افت جهانی ها و … ولی این طرف جریانی وجود دارد از پول های خرد و درشت مردم که در سایر بازارها سرکوب شده و دل به این بازار بسته اند.

دقت کنید این جریان پول برای خود تا حدودی ۴گزینه تعریف میکند

بازار پول و سپرده بانکی ، دلار وسکه ، ساختمان و بورس ! در ساختمان شرایط خاص شده با ۱ میلیارد هم نمی شود کاری کرد و وام هم دیگر تاثیری ندارد پول های زیر ۱ میلیارد تومان تقریبا دیگر دستشان به هیچ جا بند نیست ! سپرده بانکی به روشنی از کانون توجه فعالان خارج شده است نرخ تورم ۲۵ تا۳۰% ونرخ سود ۱۸تا۲۰% به خوبی بیانگر غیراقتصادی بودن این بازار است و اتفاقا چند روز گذشته نیز حرف ما با فروشنده های بازار همین بود . بازاری که می ماند دلار وسکه و بازار سرمایه است .

در بازار دلار و سکه ممکن است شاهد رشد هایی باشیم اما تقریبا همه متوجه شدند که به راحتی و با اهرم خوب میتوان همان بازدهی را بی دردسر در بازار سرمایه گرفت

این چشم انداز خاص افت درامدهای ارزی ، نفت ۲۰ دلاری و کسری بودجه بالا ،کرونا و بحران صادرات و سیاسی و تورم انتظاری حداقل ۲۵ درصدی و در نتیجه دلاری که احتمالا کفش ۱۸ برای نیمه اول سال باشد باعث شده تا حتی در این وضعیت خاص بازارهای جهانی که همه چیز منفی و رکود شده تفکر خیلی از سهامداران این باشد که نگهداری ریال همچنان بالاترین ریسک موجود است . البته این دلیل نمی شود چشم بسته دمپایی را پرت کرده و هر سهمی را که خورد بخرید ! به نظر باید در عین بیدار بودن هوشیار هم باشیم.

بازار جایی این سهم هم را پس می زند جایی این قیمت ها خود را اسیر منفی ها می بیند . تمام تلاش شما باید این باشد ان روز بازنده هر چه به دست اوردید نباشید ! ولی به سخره گرفتن و دست کم گرفتن این جریان پول چیزی بود که در این چند روز از برخی تحلیل گران سر زد .

این خاصیت این جریان است که دل به بازار بزند هنر دولتمردان و مدیران ما باید این باشد که ان را هدایت کنند که البته بیشتر طی این مدت هنر سرکوب کردن را بلد بودیم تا هدایت کردن !!
این مهم ترین بحث این روزهای بازار است که باید با دقت به ان پرداخت نه اسیر منفی ها شد و نه جو خوش بینی مفرط برما غلبه کند. هر چند معتقدیم پیچ سخت و تاریخی بحران جهانی را پشت سرگذاشتیم و حالا پیچ اتفاقات داخلی پیش روی ماست به خصوص اثرات خاص و ویژه بحران کرونا !

اما نکته آخر

روی صحبت با عزیزان در سازمان بورس و شرکت بورس است ! تقریبا چند هفته ای است که به طور مداوم این پیام از سمت کاربران برای ما ارسال می شود که میخواهند صدای اعتراض انها را در مورد قانون حجم مبنا به گوش شما عزیزان برسانیم . اصلا به این کاری نداریم که حجم مبنا و این سیاست درست است یا غلط ولی یک نکته را باید دقت کنید خیلی وقت ها عدالت به معنی مساوی بودن نیست ! هر چیزی به تناسب خود و به ظرفیت خود گاهی اوقات عدالت را دقیق تر معنی میکند ! در حال حاضر در بازار همه با یک چوب زده می شوند و همه در یک راستا هستند و تازه این سیاست باعث شده تا صفوف خرید سنگین به وجود آید و قیمت ها درجا زده و حجم کم شود و صف زدن بشود هنر مردان خدا !

به نظر هر چه سریعتر باید در این سیاست تجدید نظر کرد این اتفاق جالبی نیست و پیشنهاد می شود حجم مبنا و محاسبه ان با درنظر گرفتن ارزش بازار ، سهام شناور ، شفافیت و … همراه باشد و یا به روال قبل بازگردد . فعلا همه بازار دارند چوب خلاف جند بچه شر و شیطان را میخورند که همه مجبور به جریمه شدن در مقابل خلاف کاری انها در بازار هستیم این تنبیه گروهی کل بازار به خاطر رفتار چند نماد به نظر خیلی به سود بازار نیست …

بتا سهم

 

تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.

کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse

ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org

خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *