چراغ ۶۰۰ روشن شد !

امروز شنبه ۲۳ فروردین بازار بعد از پشت سر گذاشتن یک چهارشنبه بیقرار در خبرها و قانون گذاری ها ، اول هفته را با شادابی نسبی اغاز کرد و البته گذر از ۶۰۰ هزار یکی از مهم ترین اتفاقاتی بود که امروز در پیش داشتیم و چراغ ۶۰۰ روشن شد (البته میخواستیم بنویسیم لامپ ۶۰۰ روشن شد ولی بیخیال حواشی شدیم !) و صد البته یک بعد از ظهر خاص و حساس تصمیم گیری را هم داریم .

البته بازار امروز طبیعی بود که بعد ازاین همه چالش و رشد اخیر کمی هم پر عرضه ظاهر شود این روزها چارتیست ها هر ۳۰ هزار واحد که پیش میرویم یک سنگر مقاومت درست میکنند و البته جریان پول تا امروز از روی انها خوب عبور کرده است . اما به نظر این ۲ الی۳ هفته روزهای خاصی داریم و کمی با روزهای قبل متفاوت است.

قبل تر توضیح داده بودیم ما ابعاد کرونا بر صنایع را نمیدانیم و به نظر این اولین موردی است که طی فروردین و اردیبهشت به ادبیات بازار سرمایه ما وارد می شود .اثر کرونا به خصوص در گزارش های ماهانه !

نکته بعد اتفاقات ارزش گذاری است …

ببنید در طی ۲ هفته الی ۱ ماه اتی گزارش سود و زیان شرکت ها و عملیات انها به اطلاع بازار میرسد و یک رویارویی را می توان در بین برخی شرکت ها دید . بازار احتمالا در بین یک تله تصمیم گیری می افتد که این سهم هایی که در حال خرید و فروش انهاست و قیمت های عجیبی هم دارد با چه جریان سود اوری و حتی دارایی نرخ گذاری شده که به اینجا رسیده به نظر این نوعی تردید را به زودی در بین فعالان بازار رقم می زند حتی همین امروز هم این پرسش و پاسخ و نکیر و منکر سهم خریدن را بین ذهن درگیر برخی سهامداران شاهد بودیم.

بحث فروش سهام دولت و واگذاری بزرگ آن که امروز ابعاد خاصی به خود گرفته بود هم دیگر عاملی است که مهم است در مورد این موضوع دوباره صحبت میکنیم هر چند به نظر میرسد کار دیگر کمی دیر شده و عزیزان تصمیمات قاطع خود را گرفتند !و حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان به دل بازار میریزند برای سهام بانک ها و بیمه ها ۲۰% ، برای صنایع ، از خودرو تا فولاد و فلزات ۲۵% و برای پالایشی ها ۲۰% تخفیف خواهد بود . ملاک قیمت متوسط سهام در ۳۰ روز کاری اخیر منتهی به تاریخ فراخوان خواهد بود .

ان هم نقد !! برای این همه دارایی … نمیدانیم چه بگوییم … ولی در هر صورت این چند وقت کار به این راحتی نیست و فشار فروش به نظر کمی بیشتر خواهد شد البته موج خرید و جریان نقدی هم هست و ان هم کمک بازار خواهد بود اما فعلا در این وزن کشی جریان پول دست بالاتر را داشته است .

البته بازار از امروز یا بهتر بگویم فردا با تغییرات جدیدی یک حاشیه دیگر به حاشیه های قبلی خود اضافه میکند که این بار این حاشیه مثبت است .

به نظر حالا که این گزارش را میخوانید تقریبا مشخص شده که کار رئیس سازمان احتمالا به پایان رسیده و رئیس جدید وارد صحنه شده است . خداراشاکریم وام دار کسی نبوده و نیستیم و راحت حرف خود را میزنیم چه انتقاد باشد چه تعریف … ولی این رفت و امد که در مجموع به نفع کل بازارخواهد بود یک سری نکات ریز هم برای ما دارد …

بگذارید برای اولین بار کمی خودمانی تر صحبت کنیم . داستان شاپور قصه ما از این قرار بود …

بازار زمانی برمدار رشد بود و همه از این رشد استقبال میکردند .همین چند وقت پیش را به یاد بیاورید، به دلیل این که در بطن موضوع بودیم عرض می کنیم قوی ترین و درخشان ترین هماهنگی تاریخ بورس در یک هفته شهادت سردار سلیمانی برای حمایت از بازار شکل گرفت . حمایتی که بی نظیر بود و به جرات میگوییم شاید دیگر هم این نوع هماهنگی چه از نظر سرعت چه منابع و چه موارد دیگر تکرار نشود در ان مقطع شاپورخان مقبول و محبوب بازار بود .

اما قضایا از کمی بعد از این جریان ها آغاز شد … قیمت برخی سهم ها جوری رشد کرد که دیگر توجیه کننده هیچ چیز نبود . حجم معاملات سنگین و رشد قیمت ها بالا . سرعت جریان پول انقدر قوی و سریع بود که همه را متعجب کرده بود و اینجا بود که راه فعالان بازار از یک سو و دوستان در سازمان بورس از سوی دیگر از هم جدا شد… جدایی نادر از سیمین ! یا بهتر بگوییم جدایی خوش بین و بدبین ها اغاز شد …

آنها مشاهده میکردند پول ها همچون سیل خروشان راهی بازار می شود و به جای خرید سهم بنیادی اسیر سفته بازی و نوسان گیری روی سهم های عجیب بازار می شود . البته این وسط اتفاقات دیگری هم رخ داده که بارها پرسش ما از عزیزان در بورس همین بود که چرا همه واقعیت ها و نگرانی ها و اتفاقاتی که به بیرون بازار مربوط می شود را واضح و روشن با فعالان در میان نمیگذارید ؟! ولی به هر حال تصمیم بر این شد تا ترمز رشد بازار به خصوص در این گونه سهم ها کشیده شود درست این لحظه افتراق بین مدیران سازمان و فعالان بازار شد و سازمان دست به کارهایی زد که اصول اولیه فکری حتی خود را نیز زیر سوال می برد.

این تاکید و پافشاری روی تصمیمات یک بار به ان شکل از سوی وزیر اقتصاد و رئیس بانکی مرکزی ملغی شد و چند باری هم اجرا شد و به این مرحله کشید که پافشاری روی این موضوع حتی به تغییر رئیس سازمان منجر شد .

اشتباه مدیران سازمان میدانید چه بود به جای مشورت با اهالی بازار و مطرح کردن مشکلات میخواستند پشت درهای بسته موضوع را با چکش و دستور حل کنند که نتیجه شد این .نمیخواهیم خیلی روی موضوع بحث کنیم حتما عزیزان توضیحاتی دارند ولی در عین این که این نوع قانون گذاری دستوری ، تهدید بازار ، از بالا به پایین نگاه کردن و قوانین عجیب را قبول نداریم معتقدیم باید کمی هم به دیدگاه آنها نه به عنوان رئیس سازمان بورس بلکه به عنوان کسانی که اطلاعات بیشتری را داشته و رصد قوی تری میکردند توجه کنیم .

فرق افراد باهوش با افراد جو گیر همین است انها صحنه دعوای روی موضوع را می بینند و برخی پشت قضیه را . از کوچکترین هیت ها و سیگنال ها باید برای خود سناریو بسازید .میزو صندلی دعوای ما نیست دعوای ما سرمایه است ! به نظر چیزی که انها فکر میکردند یک بحران بود معتقدیم بحران عجیبی ایجاد نمی شود ولی چرا باید خود را دردل ریزش ها گذاشت . به نظر گوشه ذهن خود این نگرش و طرز فکر را داشته باشید که اسیر این دست سهم ها نباید شد فردا مفصل تر صحبت میکنیم و به نظر باید نگاه عمیق تری به بازار داشت …

بتا سهم