بازار سهام کشورمان داغ‌ترین دوران تاریخ خود را سپری می‌کند

رکوردها در بخش‌های مختلف به گونه‌ای هر روز جابه‌جا می‌شوند که تکرار آن بعضا از حوصله خارج می‌شود. در فضای اقبال عمومی از بورس و رشدهای پرشتاب قیمت‌ها، حسین عبده تبریزی، دبیر کل پیشین بورس تهران به بررسی وضعیت بازار سهام بر اساس سه نظریه پرداخته است. نظریه اول معتقد است بورس تهران حبابی است؛ قیمت‌ها صعود تندی را تجربه کرده و محکوم به افت هستند. اشاره به بالا بودن نسبت‌هایی مانند قیمت به درآمد و ارزش بازار به نقدینگی از جمله مبانی‌ای است که طرفداران این دیدگاه بر آن تاکید می‌کنند. نظریه دوم دیدگاهی کاملا خلاف جهت دارد و معتقد است بورس زیر ارزش ذاتی است.

این فرضیه با خطا دانستن برخی نسبت‌های سنتی و تاکید بر افزایش ضریب نفوذ بورس میان عموم جامعه، انتظار صعودهای قدرتمندتری را برای سهام می‌کشد. اما به عقیده عبده تبریزی، نظریه سوم با واقعیت سازگارتر است؛ یعنی جایی بین دو نظریه پیشین. بر این اساس، بازار سهام در کلیت خود حباب جدی ندارد؛ اما حتما در برخی سهم‌ها قیمت‌ها بسیار فراتر از ارزش ذاتی پیش رفته‌اند. در مجموع نه اصلاح تند قیمت‌ها می‌تواند چندان منطقی باشد و نه رشدهای بی‌وقفه و پرشتاب از پشتوانه علمی برخوردار است.
بورس تهران حباب دارد؟

موقعیت امروز بازار سرمایه ایران ایجاب می‌کند در مورد آن به‌طور جدی و دقیق بحث کنیم تا شاید تصویری روشن‌تر از آن بیابیم. در این نوشته کوتاه، سه دیدگاه جاری صاحب‌نظران از بازار به شما عرضه می‌شود. به‌نظر شما و با توجه به تجربه‌هایی که اندوخته‌اید، کدام‌یک از این سه نظریه، تصویری دقیق‌تر از بازار سهام ایران ارائه می‌کنند؟ طبعا معاملات شما در بازار سهام ایران به این بستگی دارد که به کدام یک از این دیدگاه‌ها متمایل‌ آید.

نظریه اول: بازار سهام حبابی است

قیمت‌های سهام در بازار بسیار تند رفته و بازار کاذب است و حتما فرومی‌ریزد. شاخص حتی از رشد نقدینگی هم فاصله گرفته و قیمت به عایدی (P/ E) متوسط بورس به عدد ۱۷ رسیده که به ارقام بورس نیویورک نزدیک شده، درحالی‌که تورم آنها نزدیک صفر است و تورم ما بسیار بالا. کم نیستند سهامی که بسیار بالا قیمت‌گذاری شده‌اند. عمده سهام حباب قیمتی دارند و حتی در صنایعی که به‌سادگی قابل راه‌اندازی است، ارزش بازار از هزینه‌های جایگزین بسیار فراتر رفته است. بازار از بی‌تجربه‌ها پر شده؛ بی‌تجربه‌هایی که ریزش بازارها را ندیده‌اند؛ آنچه دیده‌اند سال و ماه و روزهای خوش و شاخص صعودی است. حرفه‌ای‌های بازار هم تسلیم شرایط شده‌اند. بازار همه سفته‌بازی و دستکاری است. قیمت‌ها نه‌تنها فاندامنتال‌های (fundamentals) بازار را جواب نمی‌دهند، بلکه تکنیکالیست‌های بازار را هم قال گذاشته‌اند.

چون شکاف قیمت‌های بازار با ارزش واقعی شرکت‌ها را نمی‌توان در بلندمدت حفظ کرد و در شرایط کرونایی هم دیدگاه فعالان بازار نسبت به تولید شرکت‌ها به‌ سرعت منفی می‌شود، پس شک نکنید که حباب بازار می‌ترکد و بدتر از سال ۹۲ خواهد شد. تاثیر کرونا بر اقتصاد بیمار ایران مهلک و L شکل خواهد بود. اقتصاد متوقف ‌شده و نرخ رشد کاهش ‌یافته و اقتصاد پساکرونا هرگز به مسیر پیشین برنمی‌گردد. فاصله مسیر قدیمی و جدید درحال گسترش است. بحران کرونا خسارت ساختاری پایداری را به تقاضا در اقتصاد ایران وارد می‌کند و به جریان‌های ورودی سرمایه، بهره‌وری و نیروی کار آسیب‌های جدی وارد می‌کند.

عرضه‌های دولت نیز برای تامین درآمد در راه است:

دولت قرار است ۹۰ هزار میلیارد تومان سهام در بازار بفروشد و تامین‌اجتماعی نیز نیاز مشابه دارد. این عرضه‌ها بازار را خفه خواهد کرد. سرمایه‌گذارانی که دسته‌جمعی و در اصطلاح تئوری به شکل توده‌وار (herd) وارد بازار شده‌اند، وقتی هراس کنند، به شکل دسته‌جمعی نیز بازار را ترک خواهند کرد و بازار فروخواهد ریخت؛ هر چند نمی‌دانیم که ریزش در چه وقتی اتفاق می‌افتد. تنها در صورتی بازار نخواهد ریخت که ابرتورم داشته باشیم و وقوع ابرتورم هم چندان متصور نیست.

در مورد اثر کرونا بر اقتصاد ایران هم نباید گزافه‌گویی شود.

شکل L بهبود یا ریکاوری (recovery) به این معنا که هرگز به مسیر پیشین برنمی‌گردیم و این بحران خسارت ساختاری پایداری را به تقاضا و تولید در اقتصاد ایران می‌زند، در مورد ایران صدق نمی‌کند. اقتصاد ایران ایزوله است و از بحران جهانی آسیب زیادی نخواهد دید. ایران به دلایل دیگری از اقتصاد جهان حذف شده و خاصیت‌های خاص خود را دارد. رفتار مصرف‌‌کنندگان به کلی عوض نخواهد شد؛ شکل L فرضیه‌ای رادیکال برای ایران است؛ شرایط پساکرونا در ایران به‌گونه‌ای است که بهبود به شکل U آرام و باسرعت پایین انجام خواهد شد. ظرفیت‌های معطل مانده‌ای در اقتصاد ایران داریم که در زمان کرونا حتی به کمک اقتصاد می‌تواند بیاید و کالاها و محصولات مورد نیاز این دوران را تولید کند.

گسترش بازار هم نباید از یادمان برود. امروز ارقام تحت مدیریت فقط یک کارگزاری بزرگ در بورس به ۶هزار میلیارد تومان رسیده است. البته، ضمن پذیرش دیدگاه افزایش ضریب نفوذ بازار و تغییر ساختاری آن، باید توجه کنیم که در عین حال استدلال تغییر ساختار سهام به شناور آزاد بازار هم برمی‌گردد؛ جایی که در آن مورد گرفتاری‌های اساسی داریم.

حسین عبده‌تبریزی
صاحب‌نظر ارشد مالی

 

تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.

کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse

ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org

خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *