ما آن زمانی می توانیم در یک بازار موفق باشیم که فلسفه وجودی آن را بدانیم. یعنی اگر ندانیم این بازار اساسا برای چه کاری ایجاد شده، نمی توانیم تحرکات بلند مدت آن را درک و پیشبینی کنیم.

بازار سهام، برای تامین مالی ایجاد شده که به معنای عرضه اولیه ها و افزایش سرمایه ها است. در بسیاری مقاطع، چنین خبرهایی منجر به افت بازار می شده، علت این است که اقتصاد ما و سیاست ما در موقعیتی نیست که یک طرح تولیدی، توجیه واقعی اقتصادی داشته باشد. یعنی یک سرمایه گذار اگر نقدینگی خود را دلار خریدار کند و پس از چند سال بفروشد سود بیشتری به دست می آورد تا در یک طرح توسعه برای افزایش ظرفیت در تولید مشارکت کند!

ما فعالان بازار آنچه از قدیم به یاد داریم این است که خبر عرضه اولیه های بزرگ و افزایش سرمایه از آورده نقدی، خبر مثبتی نیست! به بیانی هر وقت بازار خواسته فلسفه وجودی خود را نمایان کند، این یک خبر بد بوده است. بازار ثانویه در واقع ویترین این بازار است تا به نقدشوندگی و گردش معاملات کمک کند وگرنه خود مولد نیست.

این اولین بار است که خبر عرضه اولیه ها، خبر واگذاری صندوق های قابل معامله دولتی و نظایر این، یک هیجان مثبت ایجاد کرده است.

مردم که سال ها منابع خود را در بانک ها سپرده کردند، به چشم دیدند که بازدهی بانک ريالی بوده و هرچند در یک پروسه یک ساله از تورم و دلار جلوتر بروند اما در پروسه های ۱۰ساله، سپرده بانکی، ثروت آن ها را کاهش می دهد.

لذا آن ها به دنبال یک مجرای سرمایه گذاری جدید به سمت دلار و طلا آمدند که توسط دولت تا حدی سرکوب شد. حالا دولت به عنوان متولی باید یک راه جدید به آن هایی نشان می داد که دیگر حاضر نیستند سپرده در بانک نگه دارند.

ازین جهت یک پلن دولتی-حاکمیتی طراحی شد تا سهامی که دولت در شرکت ها دارد در قالب ETF ها واگذار شود. هم دولت همچنان مدیریت را بر عهده دارد و هم ازین طریق منابعی به دست آورده تا در این شرایط، برای خود زمان بخرد.

این یک توافق نانوشته است که دولت دارایی های خود را بالا و بالاتر می برد و فعالان بازار نیز به دولت کمک می کنند تا بتواند، آن دارایی ها را بالا و بالاتر بفروشد. چون این مساله حداقل در کوتاه مدت هیچ تاثیر منفی قابل اثباتی بر بخش واقعی اقتصاد ندارد اما برای دولت منافعی ایجاد می کند.

لذا مدل و طرح دولت در این مقطع با فلسفه وجودی بازار سرمایه همخوانی دارد اما هدف آن باز کردن یک گره از مشکلات کوتاه مدتی دولت است و نه بازار سرمایه و شرکت ها!

این روندی که آغاز شده، خصوصا روی شرکت هایی که در سبد عرضه دولت حضور دارند، تا وقتی که دولت تامین مالی مدنظر خود را انجام دهد ادامه می یابد. امروز دقیقا شبیه دوره هایی است که دلار شدیدا رشد می کرد، در واقع بازار به لیدری صادرات محورها رشد می کرد و کنار آن سایر صنایع هم بالا می آمدند. امروز نقدینگی بیشتر شده لذا شرکت های مرتبط با ETF دولتی شارپ بالا می روند، بقیه بازار هم به واسطه آن ها و نقدینگی موجود رشد می کند.

یک پرتفوی متنوع از شرکت های بزرگ بازار که در ETF های دولتی هم وزن دارند، مناسب و مطلوب است. این پروسه حداقل دو ماه دیگر زمان می خواهد، حالا وزیر محترم در پاسخ به این سوال که “وقتی دولت کارش با بورس تمام شود چه خواهد کرد؟ می گوید که دولت هیچ وقت کارش با بورس تمام نمی شود!”

البته از یک طرف حقیقتا همین است، با ارزش معاملات فعلی، دولت ۱۲هزار میلیارد تومان مالیات دریافت می کند اما من فکر میکنم پاسخ وزیر محترم سیاسی بوده است. حقیقتا اگر دولت به فکر بازار سرمایه باشد، باید برای پس از دوران ETF ها نیز برنامه ای داشته باشد. این هیجان پس از ETF ها و حدودا در مرداد ماه به پایان رسیده است.

آیا دولت برای آن زمان برنامه ای دارد؟

پاسخ این سوال به ما می گوید که روند بازار در انتهای تابستان چگونه خواهد بود اما فعلا منافع مشترک داریم، بازار هر روز بالا می رود، دارایی های ريالی ما رشد می کند، دلار نسبتا ثابت است و دولت هم اموالش را گران تر می فروشد اگر یک پلن برای انتهای موج طراحی نشده باشد، قاعدتا آخرین موج ورودی به بازار، بازدهی کسب نمی کند ازین جهت لازم نیست تلاش کنید روند فعلی را پیشبینی کنید، تلاش شما پیشبینی روند بازار پس از ETF ها باشد.

ولید هلالات

 

تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.

کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse

ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org

خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *