گزارش بازار امروز سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
نیسان آبی افکت !

تقریباً بازار امروز را می‌توان این‌طور دید که مثل دیروز پیش می‌رفت و ناگهان با دو رویداد خاص خودرویی، شرایط تغییر کرد؛ یکی صف زامیاد و دیگری شایعه فروش دوباره تودلی‌ها که فضا را تغییر دادند و امروز می‌توان گفت که نیسان آبی، ناجی موقت بازار بود. البته بازار هنوز به آن قطعیت و جدیت در خرید نرسیده و حجم هم قوی نبود، ولی حداقل این تغییر امروز کمی فضای بهتری را برای بازار رقم زد، ولی به این نوسانات نباید دلخوش بود و بازی بازار باید بازی قوی‌تر و بزرگ‌تری باشد. ارزش کل معاملات امروز بازار ۸,۹۶۰ میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۵,۰۸۶ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و حق تقدم بوده است و حجم هنوز با عدد قوی ۷ همت فاصله دارد.

امروز، بازار را در حالی آغاز کردیم که همچنان از نبود یک عامل و محرک قوی برای حرکت رنج می‌برد. البته وقتی از صف زامیاد آنقدر ذوق‌زده شده بود، نشان می‌داد چه بستر آماده و ویژه‌ای برای حرکت دارد. در روزهای گذشته نیز این موضوع را تکرار کردیم که نرسیدن این محرک باعث خواهد شد حجم معاملات کاهش یافته و حرکت به سمت سهم‌های کوچک بیشتر شود و از سوی دیگر نبود یک محرک قوی باعث خواهد شد تا بازار با کوچک‌ترین خبر منفی، گارد منفی بگیرد. فعلاً با حرکت نیسان آبی و شایعات خودرویی دلخوش بود، ولی تکیه‌گاه قابل اتکایی نیست.

البته در فضای حاضر، آن خبر منفی که بخواهد منفی جدی ایجاد کند، دیده نمی‌شود؛ اما این دولت و سیاست‌گذار همیشه نشان داده برگ‌های تیز و برنده‌ای برای بازار سرمایه در آستین دارد. برنده را اشتباه نخوانید! به معنای بریدن و برش است.
اما بدون هرگونه سوگیری باید بیان کرد بازار از نظر بنیادی در نقطه جالب و جذابی قرار دارد و گزارش‌ها نیز به این موضوع کمک کرده است.

البته یک نکته را در مورد گزارش‌های ماهانه فروردین بیان کنیم و آن هم این است که انتظار زیادی از گزارش‌های ماهانه فروردین نمی‌رود؛ به‌خصوص با تعطیلی‌های پی‌درپی که وجود داشت، اما همین گزارش‌ها و اکثر گزارش‌های رسیده نیز بیانگر آن است که فروش شرکت‌ها می‌تواند در سال ۱۴۰۳، قابلیت‌های ویژه‌ای برای سودسازی داشته باشد و این موضوعی است که به تدریج در بازار عیان شده و اگر اتفاق عجیبی برای حاشیه سود شرکت‌ها رخ ندهد، فضای متفاوتی را رقم می‌زند.

چیزی که امیدواریم تحلیلگران به آن توجه بیشتری کرده و آن را مدنظر قرار دهند. در حال حاضر گزارش‌ها آن عاملی که بتوانند بازار را حرکت دهند نیستند، اما قابلیت‌های ویژه‌ای برای ثبات در بازار دارند. اطمینان نسبی را به سهامداران و سرمایه‌گذاران می‌بخشند، اما برای حرکت به نظر اخبار قوی‌تری لازم است که جنس آن، جنس کلان‌تر و خاص‌تری است.

اتفاقاتی مانند تغییرات نرخ نیما، تغییرات نرخ بهره و عدم تصویب و تصمیم رویدادهای منفی یکی از مواردی است که می‌تواند بسیار مهم باشد و در کنار آن، رسیدن اخبار خوب از صنایع مهم نظیر صنعت پالایش و به‌خصوص خودرو، جریان بازار را به شکل دیگری پیش می‌برد. امروز، بازار به خوبی نشان داد که چقدر به خودرو وابسته است که البته امروز بیشتر صحبت خواهیم کرد.

به هر حال اتفاقات و رویدادها برای ایجاد یک تحول مثبت کم نیست و به نظر اگر کمی فضا برای رویدادهای مثبت آماده شود و خبرها روی دیگر خود را نشان دهند، قابلیت رشد‌های قوی در بازار وجود دارد. البته این رشد باید در بستر آرامش رویدادهای سیاسی و اقتصادی به وقوع بپیوندد که در نهایت خود را در تصمیمات دولت نشان می‌دهد. در حال حاضر و با گذشت این مدت‌زمان، هنوز چیزی از تغییر در رفتار دولت نسبت به بازار مشاهده نکردیم و فعلاً بازار در حال محک زدن جریان‌ها و اتفاقات است. یک باردیگر هم عرض کردیم جریان پول فعلی حاضر در بازار، پول خود بچه‌های بازار بوده و با این جریان محدود نمی‌توان انتظار یک تغییر شگرف داشت؛ مگر رویداد ویژه‌ای رخ دهد و جریان پول ویژه‌ای را نیز بطلبد.

و اما برسیم به خودرو، این بار به‌عنوان حرف آخر…

از مدت‌ها قبل این گزاره در بازار مطرح بوده که درست یا غلط، هر چه که هست، بازار بدون خودرو جایی نمی‌رود. بارها و بارها این موضوع را شنیده‌ایم و بارها نیز این جمله را گفته‌ایم که گروه خودرو نخ تسبیح فتنه‌های ریزشی و رشد‌های بازار است. در چند بار گذشته هر بار بازار حرکتی کرده، خودرو در صدر و لیدر این حرکت بوده و در ریزش هم همینطور. البته ما هم به مانند بسیاری از فعالان بازار اعتقاد داریم گره زدن سرنوشت بازار به این گروه اشتباه است، اما مگر می‌شود با روند جنگید؟! خیر، پس نباید مقاومت کرد و با پذیرفتن این گزاره به سراغ چند موضوع می‌رویم.

موضوع اول، بحث تجدید ارزیابی دارایی این گروه است که یک بار بازار در بهمن و اسفند با آن حرکت کرد، اما خیلی زود مسکوت گذاشته شد. با پیگیری از چند منبع مطلع شدیم که موضوع تا حدودی توسط سران قوا تایید شده و برای تایید نهایی، کار در دبیرخانه سران گیر افتاده و دوباره اسیر بوروکراسی‌های سیستم کشور شده است.

نمی‌دانیم، شاید ما بیش از اندازه خوشبین هستیم و یا جور دیگری فکر می‌کنیم، اما موضوع به این مهمی را نهادهایی مانند وزارت صمت، وزارت اقتصاد و حتی سازمان بورس نباید پیگیری کنند؟! کار باید به شکل سلیقه‌ای و با دستور یک نفر اینطور مسکوت بماند؟! به واقع فکر نمی‌کنید با رفتار سلیقه‌ای، بازار سرمایه نیز عنتر و منتر تصمیمات این‌چنینی شود؟

به نظر این موضوع ابتدا با دخالت مستقیم سازمان بورس و سپس سهامداران و نهادهای دیگر باید بررسی و حل شود و حتی اگر موضوع منتفی است، صریح و شفاف و روشن به بازار اعلام گردد و دلایل آن را ذکر کنند. البته که سهامداران هم بلدند جلوی نهادهای مختلف بایستند و گریه کنند تا به گوش همه برسد که فاجعه چیست. از همین جمله به موضوع دوم اشاره می‌کنیم.

در روزهای گذشته ویدیوئی را می‌دیدیم که عده محدودی از افراد که قصد و نیت آن‌ها را نیز نمی‌دانیم (امیدواریم خیر باشد و بعداً متوجه نشویم دلال بودند)، با شکل و ادای مختلف در شورای رقابت نسبت به افزایش قیمت خودرو معترض بودند. یکی پرچم سپاه در دست گرفته بود تا بگوید ما اهل دین و خیرخواه مملکت هستیم، آن یکی دیگر بچه به بغل زار می‌زد و خلاصه تئاتری برپا بود.

این موضوعات همیشه در کشور بوده، اما از این تعجب می‌کنیم که مسئولان چرا تحت تأثیر قرار می‌گیرند. به نظر این نکته عجیب‌تر و مهم‌تری است که واقعاً اگر اینطور است و سیاست‌گذاران اقتصادی ما به‌جای عقل به این موارد رجوع می‌کنند، بازار سرمایه نیز طی این سال‌ها لشکر گریه‌کن کم نداشته و البته که اقدامات پوپولیستی و عوام فریبانه در صدر تصمیمات عجیب و غریب خودرویی این مدت قرار داشته است. مگر یادمان رفته که خودرو را در بورس کالا با منت می‌فروختند، اما آن را خارج کردند تا مردم صف بنشینند و سراغ سامانه‌های ریز و درشت بروند.

خلاصه اینکه اگر قرار است تصمیمات براساس گریه و زاری و این موارد صورت گیرد، دسته دسته سهامداران مختلف و متضرر می‌توانند جلوی تک تک نهادها چنین تئاتری را برای شما پیاده کنند. تازه آن بنده خدا ممکن است زور بزند و گریه کند، اینجا نیاز به زور زدن هم ندارد. روضه نخوانده اشکش سرازیر است! امیدواریم حداقل عقلانیت به تصمیمات این‌چنینی بازگشته و از روی منطق تصمیم‌گیری شود؛ به‌خصوص برای این صنعت که وضعیت آن روز به روز حادتر و خاص‌تر می‌شود.

البته یک بار دیگر آن دست معروف اقتصاد به گوش سیاستمداران سیلی را نواخت که هر چیزی و هر سیاستی و هر نهادی از شورای رقابت گرفته تا تصمیمات معاون اول، وزارت صمت و… اگر بر پایه بازار و منطق نباشد، خسارت آن هم به تولیدکننده و هم مصرف‌کننده نهایی خواهد رسید و این میان فقط جامعه دلالان خوشحال خواهند بود که البته سه سال دولت فعلی به خوبی نشان‌دهنده این است که بهترین کسب‌وکار برای افراد، رفتن در صف نیما و دلار و سکه و دلالی کالاهای مختلف است.

بگذریم؛ هر بار می‌خواهیم کوتاه بنویسیم، نمی‌شود و طولانی می‌شود. القصه و خلاصه اینکه این دو موضوع به جد باید توسط سهامداران و سازمان بورس پیگیری شود و البته سهامداران هم باید کمی تعارف را کنار گذاشته و با ادبیات خود تصمیم‌گیران و مسئولین با آنها صحبت کنند. اگر آن‌ها با گریه زاری تصمیم می‌گیرند، بحث دیگریست. اما امیدواریم منطق جایگزین این فضا گردد.

 

بتا سهم

#گزارش_بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *