گزارش بازار امروز شنبه ۶ دی ۹۹

اندازه یا ارزنده ؟!

امروز از ان روزهای خاص و عجیب برای بازار بود . قبل ازانکه بحث را شروع کنیم ۲ نکته را همین ابتدا برای همه باز کنیم و روشن نماییم و صد البته این موضوع نظر شخصی است و ممکن است هر کسی نظر خاصی داشته باشد ولی در هر صورت یک نظر است:

۱- با هر گونه تاکید میکنیم با هر گونه دخالت در جهت محدود کردن بازار سرمایه مخالفیم و هیچ کسی این نظر را ندارد و حتی بسیاری از مدیران تصمیم گیر هم به سمت بهبود در این موضوع پیش می روند نه محدود کردن ان از همین رو معتقیم هر گونه ایجاد محدودی در نهایت به زیان بازار خواهد بود به خصوص این که این موضوع به بهانه ارزندگی و جلوگیری از سفته بازی باشد .

۲- برای دقایقی نگاه کوچک و بزرگ و هم وزن و غیرعهم وزن را کنار بگذاریم . به نظر مفروض بازار در تحلیل ها از اندازه شرکت ها باید به عملکرد تغییر کند . این را می نویسیم چون معقتدیم در بازار چه بسیار سهم های بزرگی که ارزنده نیستند و کسی نباید از روند انها دفاع کند و درست برعکس چه کوچک هایی که می ارزند و باید با دید تحلیل به انها نگاه کرد

مشکل بازار از جایی شروع می شود که به هر دلیلی که روزهای قبل بخشی از ان گفته شد رفتار سهامداران تغییر میکند و این رفتار به الگو تبدیل می شود

می بنیم که امروز ۳ دسته سهم در بازار حرکت میکردند و شکل گرفته بودند .

برخی سهم ها که مثبت بودند که یا به خاطر گزارش و یا بحث نوسان گیری است و عمدتا شرکت های کوچک بازار هستند و یا کوچک گروه ( نگاه برخی صرفا به اندازه این سهم هاست )

۲- سهم هایی هستند که بنیادی خوب داشته و شرایط گزارشی خوبی داشته ولی به واسطه بزرگ بودن و عرضه حقوقی و … منفی شده اند

و دسته سوم که از اینجا رانده و از انجا مانده شده و سهم هایی هستند که در صورت های مالی هم ابهام دارند و خوراک نوسان گیران بودند ولی امروز خوراک مورچه های بازار شده اند .( بانکی و خودرو پالایش از عمده این گروه ها هستند )

یکی از بزرگترین اتفاقات بازار این است که…

این شکاف بین سهم های بزرگ و کوچک ایجاد شده و باعث بروز اختلافات بین تحلیل گران شده است قبل از بیان تمام این موارد یک نکته را در ذهن داشته باشید به قولی ما یک بار مثبت و منفی بازار های این چنینی را دیده ایم و پس از این به قول آن جمله معروف فرزندم دیگر همه چیز تکراری خواهد بود

بله اگر از این به بعد مثبت های بازار سوار بر موج های نوسان گیری شده و قیمت های عجیب برخی سم ها را دوباره رقم بزند و پس از آن دوباره افت آنچنانی را شاهد باشیم به نظر بهانه های بعد از آن هم کاملاً واهی و غیر قابل قبول است همه می‌دانند که اگر هم دلایلی برای رشد سهم های کوچک وجود داشته باشد ارزندگی در نقطه میانی معیارها قرار گرفته و بیشتر اندازه و قابلیت نوسان است که مورد توجه است از همین رو فکر می‌کنیم باید در گام هایی که بر میداریم بسیار مراقب باشیم و بازهم تکرار می کنیم به طور کلی اندازه شرکت برای تصمیم گیری نمی تواند ملاک خوبی باشد و به جای اندازه به ارزندگی توجه کنید . ولی بازار مسیر دیگری را می رود .

اما یکی از مهم‌ترین رخدادهای فعلی بازار همین گزارش‌ها است

که این دقایق و این ساعات و البته روزهای قبل شاهد بروز و ظهور آن بوده به نظر گزارش ها از آنچه فکر میکردیم بهتر بوده و این یعنی طی دو هفته آتی از اتمام موج گزارش های ماهانه شاهد گزارش های بسیار خوب و مثبت میان‌دوره‌ای شرکت‌ها خواهیم بود. این یک نگرانی عمده است که بازار به اطلاعات مالی بی تفاوت شود .

اخرین باری که این حس را داشتیم چند ماه بعد ریزش های عجیبی در بازار حادث شد امیدواریم فقط مدار عقلانیت در بازار شکل بگیرد و بازهم میگوییم هیچ کسی نباید معیار رشد یا عدم رشد را اندازه قرار دهد ارزندگی مهم است .

ولی به هر حال معتقدیم هر چی گزارش ‌های قوی تر و بهتری برسد بازار می‌تواند شرایط بهتری را تجربه نماید که تا این لحظه این چنین بوده گزارش ها رسیده ولی از رشد خبری نیست !

اما بسیاری از خود می پرسند چرا با وجود انتشار این گزارش ها نگاه بازار به شرکت ها و سم ها این چنین بی اعتماد و بی رمق است شاید بشود دلایل متعددی را برای آن ذکر کرد روزهای قبل یکی دو دلیل واقعی آن بیان شد یعنی بحث های سهامداران عمده یک دلیل بود. امروز هم یک دلیل دیگر در کنار آن قرار می‌گیرد که انصافاً شاید بتوان گفت یکی از خاص ترین و حساس ترین و البته منطقی ترین دلایل این چنینی بازار است و آن هم ابهام ارزی پیش روی بازار بوده .

مثلا از فلان تحلیل گر میپرسیم چرا فولاد یا فلان سهم نه ! میگوید ایا از نرخ ارز مطمئنید ؟! وقتی در مورد نرخ ارز صحبت می کنید عامل این نیست که فقط برای یک شرکت و یا یک صنعت با یک بخشی از بازار موثر باشد صنایع بزرگ و کوچک از این تحولات ارزی تاثیر می گیرند و خیلی اثرات آنها متفاوت نیست از همین رو این که برخی از بازار از ترس تحولات ارزی لباس نوسان گیری های مقطعی را برتن میکنند به نظر استراتژی درستی نخواهد بود.

و باز به عنوان حرف آخر تاکید می کنیم

هر چه جلوتر می‌رویم بیشتر به این درک عمیق تر و جدی تر از بازار می‌رسیم که فقر تحلیلی در بازار بیداد می‌کند بخشی از این فقر تحلیلی ناشی از رفتار و عملکرد سهامداران عمده است که باعث شده تحلیل به گوشه ای از طاقچه خانه برود و خاک بخورد و بخشی دیگر جریان پول بوده که در این مدت همه تحلیل ها را نقض کرده و این را نشان میدهد که همین طور پارتیزانی و نوسانی و لیدری هم می شود سودهای خوبی کرد.

به نظر همچنان پیشنهاد اینکه شرکت‌ها گزارش ۹ ماهه را به شکل تکمیلی به عنوان یک پیش بینی سود تا آخر سال ارائه دهند وجود دارد حقیقتاً ابزارهای دیگری برای بررسی بازار نمی توان ارائه داد و البته همچنان معتقد ایم مبنای انتخاب سهم در بازار نه اندازه که ارزندگی و عملکرد شرکت هاست و این دیر یا زود خود را روشن میکند .

بگذریم میخواستیم در مورد این بحث توقف نمادها و ظن دستکاری قیمت بنویسیم ولی به دلیل حجم گسترده گزارش ها و کار این گزارش ه ان را به روزهای اتی موکل می کنیم ولی همین قدر بدانیم که ما میپذریم که اطلاعات عزیزان ناظر از ما بیشتر است ولی ای کاش برای این توقف ها شفاف سازی های بیشتری صورت گیرد مثلا مصداق ظن و دستکاری چه بوده و چه مواردی هستند و یا حداقل یکی دو تا ازین ظن دستکاری قیمت برای شفاف شدن بیشتر روشن شود .!

بتا سهم

#گزارش_بازار

بازار سرمایه / بازار سرمایه / بازار سرمایه / بازار سرمایه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *