یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
امروز بازار سرمایه با وجود این همه خبرهای خوب نظیر بازارهای جهانی ، تضمین ها و الزام صندوق ها بازهم دست به اسمان و دعا گویان منتظر معجزه بود و و چون زندانی روی دیوار روزهای سال ۹۹ را خط میزد تا سریعتر این سال و روزهای جهنمی تمام شود . بازار هم تقریبا بی خیال شده و قشنگ می شود بین دو نیم ساعت اول و اخر بازار گل کوچیک بازی کرد و و خوابید و چیزی را از دست نداد !
این روزها بهانه برای منفی بودن زیاد است …
روزهای خیلی سرد زمستان یکی یکی سپری می شود و بازار به فصل بهار و بهبود می اندیشد. البته با این کرختی زمستان بهار هم بعید است برای بازار معجزه آفرین باشد بازاری که به هر دلیلی دنبال نخریدن و توجه نکردن است
دکتری تعریف میکرد که بیماری داشت که توصیه کرده بود به هیچ وجه سیگار نکشد و بیمار هر بار بهانه ای برای کشیدن سیگار داشت دکتر تعریف می کرد بار آخر که دیدمش به او گفتم چرا سیگار کشیدی !؟! مانده بود چه جوابی بدهد کمی دور و اطراف را نگاه کرد ناگهان یک گلدان کوچک و خوشگل را که روی میز من بود نشان داد و گفت دکتر این گل را دوست داری ؟! گفتم خیلی !! گفت: منم گلدان کلی عین همین داشتم مثل همین زیبا و قشنگ و مثل خودت دوستش داشتم . نوه ام بازی میکرد افتاد و شکست. انقدر اعصابم خرد شد و مجبور بودم در خودم بریزم . عصبی شدم و دوباره سیگار کشیدم!!
بهانه برای سیگار کشیدن همواره زیاد و برای ترک کم
بازار ما هم این روزها همین شده بهانه برای نخریدن سهم زیاد و برای خرید کم است . یک روز میگوید دلار کم می شود ، روز دیگر اوراق زیاد است ، روز دیگر اتاق کوچک است و خلاصه هر روز یک بهانه …
به فضای بازار اگر نگاه کنید
دلایل قوی برای بهبود وضعیت وجود دارد از شرایط نفت گرفته که نسبت به سال قبل در همین مقطع سه برابر شده است تا بازارهای جهانی ، تثبیت منطقی ارز ، بهبود سودآوری شرکت ها ، کاهش ریسک و مواردی از این دست اما آنچه بازار را آزار میرود می دهد این حس بی اعتمادی و بی پولی و بی انگیزگی در خرید است .برای همین است که سازمان بورس هم وقتی طرحی را میزند با وجود خوب بودن طرح ، اثرات آن یکی دو روز است و دوباره روز از نو و روزی نو و این خود عمق بیاعتمادی و جیب های خالی بازار را نشان میدهد
و تازه همه اینها یک طرف … تلخ ترین قسمت بازار این است که از بلایی که دارد سرمان می اید میاد مطلعیم و میدانیم چه اتفاقی میافتد و چه اتفاقی افتاده ولی زانوهایمان توان بلند شدن از این بحران را ندارد بی پولی بازار را به وضعی رسانده که این توان از زانوهای بازار مدتهاست رفته
نمیدانیم واقعا چه بگویم صندوق ها هم که باید خرید میکردند انگار دست نگه داشته و منتظر روزهای اخر سال هستند. خیلی ها میگویند از ۲۰ اسفند به بعد اوضاع بهترمی شود نمیدانیم این تاریخ از کجا بیرون زده ولی احساس میکنیم ناشی از کاهش فشار فروش فروشنده ها باشد . البته مشکل بازار این روزها فروشنده ها نیستند . خریداری نیست …
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد… دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
و اما بخش جدید در این ۱۰ روز مهمان شماست …
همیشه با خود میگوییم تاریخ درس های بزرگی برای همه دارد و هر کسی از ان درس بگیرد جلوی شکست های بزرگ را خواهد گرفت.
از امروز سعی می کنیم تا اخر سال هر روز مروری بر یکی از ماه های سال ۹۹ داشته باشیم و امروز قرعه به نام فروردین زده شده ماهی که کرونا در اوج خود بود . به متنهایی که نوشته می شود دقت کنید عینا از مطالب همان مقاطع برداشت شده و باید فضا را در ظرف زمان خودش دید
چه جالب است برخی روزهای فروردین خیلی شبیه حال و روزاین روزهای بازار است . البته از جنس هیجانش را عرض میکنیم …
در ابتدای روزهای فروردین نوشته شده بود :
برخی از عزیزان سهم فروخته و به امید ریزش بازارهستند و برخی دیگر درست در نقطه مقابل تحلیل های دیگری دارند فارغ از رفتار این دو معتقدیم عزیزانی که در طرف فروش بودند به نظر نباید یک شبه همه چیز را به اتش بکشند و بدبین روزگار شده
(ان مقطع ریزش سنگین بازارهای جهانی را داشتیم ) .
۲ عامل بسیار جدی وجود دارد
و باید عرض کرد انصافا این دو عامل شوخی نیست و جنس بحران های این بار با دفعات قبل کاملا متفاوت است انقدر متفاوت که ما که همیشه می نوشتیم رشد بازار ۲ بال دارد و یکی بنیاد و دیگری جریان پول به وضوح می توان گفت جریان بنیادی با این اتفاقات دچار چالش گسترده شده است .
عامل اول بحران جهانی است و عامل دوم کرونا و تبعات آن . تقریبا اثرات بحران جهانی پیش رو مشخص است و کسی هم نمیتواند منکر این ریزش ها و اثرگذاری منفی ان باشد نفت ۶۰% افت کرد مس روی سایر کالاها مشتقات پتروشیمی و … همه کم و بیش افت کرده و بی شک برای بازار ما که ۵۰ تا۶۰% ان مرتبط با این بازارها هستند این یک چالش بزرگ است . تازه بسیاری معتقدند هنوز عمق بحران مشخص نیست ولی به هر حال این موضوع یکی از مهم ترین عوامل موثر در بازار است. البته دلار نیما که امروز ۱۳۵۰۰ و دلار ازاد که ۱۶ هزار تومان است به سرعت این ریزش بازارهای جهانی را جبران کرده
و چه جالب بود روز دوم عید با وجود همه این اتفاقات بازار مثبت شد و در وصف ان روز نوشتیم : یک شناگر نسبتا حرفه ای کنار استخر ایستاده بود و داشت از متصدی استخر می پرسید دمای اب چقدراست ؟ چگالی و سنگینی اب چه میزان است ؟ عمق در این نقطه چقدر است؟ که ناگهان یکی که اصلا شنا هم بلد نبود از بغل استخر میدود و از کنار او رد می شود شاااررررپ میپرد در اب !! و از داخل آب فریاد می زند نکُشی مارو بچه تحلیل گر !!
حکایت این روزهای بازار ما هم همین است
به رسم همیشه و حرفه ای گری فعالان بازار از شرایط بازارهای جهانی ،کرونا و اثرات ان بر صورت های مالی و … پرسشگری و کند و کاو میکنند ولی جریان پول تازه وارد همان ابتدا لخت میشود و دل به اب میزند . همین دل به اب زدن و شجاعت است که باعث شده این روزها فروشندگان انگشت به دهان مانده و حس حمله گاز انبری به انها دست بدهد
در یکی از روزهای پایانی و آخر ماه بود به هیجان ان روزها دقت کنید : عجب روزی بود نزدیک به ۹۰۰ میلیارد پول جدید و تازه نفس وارد بازار شده و همچنان همه هاج و واج ! انتظار ما این بود که این فرایند دست به دست شدنی که دیروز به ان اشاره کردیم کمی بیشتر طول بکشد ولی جریان پول این چیز ها سرش نمی شود امده است که سر دهد.
در یکی دیگر از روزها این جمله به چشم ما می امد :
چه بازاری شده چه بازاری ! تب بورس جامعه را گرفته ! وقتی بقیه بدانند که در بازار سرمایه فعالی تا سوپری سر محل هم نمیتوانی بروی همه از شما تقاضای سهم میکنند و این که چی بخرند که سریع رشد کند ! فضای عجیبی شده سرعت رشد تحولات بازار انقدر زیاد است که فعالین بازار همه فقط در حال نظاره کردن و البته سود کردن در بازار هستند
پایان ماه فروردین یک جمله به خوبی بیانگر تب ان روزها بود : این تمام حکایت این روزهای بازار است که پول جدید با ادبیات جدید با حرکات جدید همه را درگیر خود کرده است از تحلیل گران ، باسابقه های بازار ، مدیران بنیادی صندوق ها و حتی عزیزان در سازمان بورس و شرکت بورس را … بسیاری معتقدند حرکت بازار غیرواقعی و مبتنی بر واقعیت ها نیست . بسیاری بر این عقیده اند که شرایط کرونا و بازارهای جهانی نمی تواند این بازار را رقم بزند ولی قبل از هر چیز باید گفت که بازار حاصل نتایجی مانند نقدینگی است نه شرایط بنیادی ولی جایی این نقدینگی هم دنبال فضای بنیادی خواهد رفت درست جایی که قدرت این پول ها کمی کم شود و برای خرید های خود دنبال توجیه باشد
این حکایت فروردین ما بود و چه فروردین رویایی برای بازار شد … چه رشد هایی رقم خورد و ۶۰۰ هزار را فروردین فتح کردیم … سعی میکنیم هر روز با ورق زدن این دفترچه خاطرات ، روزهای نه خیلی دور سال ۹۹ را یاداوری کنیم و باور کنید گاهی اوقات خواندن این خاطرات بیش از هر چیزی برای بازار لازم است …
بگذریم
امروز هم بازار حرفی برای گفتن نداشت و ما هم حرفی نداریم جز همان حرف های همیشگی و تکراری نمی شود در مورد بازار با این وضعیت خیلی چیزی گفت فقط بهتر است فعلا صبر کنیم و از هر کار غیر منطقی پرهیز کنیم .میدانیم اعصاب و روان همه به هم ریخته ولی چاره چیست ؟! گاهی اوقات بازار در برهوت اخبار مثبت و جریان بنیادی رشد میکرد امروز برعکس است بازار در دریایی ازاخبار خوب نمیتواند شنا کند … ولی نتیجه هر دو مشخص است . نه ان دوران رونق پایدار بود و نه این ریزش مصنوعی و عجیب …
بتا سهم