۱٫۲ هم از دست رفت …

امروز از آن روزهای تلخ بود البته زبان ما به تلخی عادت کرده و امروز هم مثل قبل … بازار سرمایه امروز یک تلاش نصف و نیمه را در دقایقی در ابتدا و انتها برای بهبود انجام داد ولی بی فایده بود و بازار سرمایه شرایط خوبی در این وضعیت نداشت و اکثر سهم ها به درصد منفی رفتند و بیش از ۴۰۰ نماد هم قفل در صف فروش بودند ! اوضاع عجیبی است و هر کسی هم برای بازار مقصری می تراشد یکی دامنه نامتقارن را عامل ان میداند ، یکی هسته ای و دلار ، یکی غیر ارزنده بودن ، یکی دیگر سیاست های ارزی دولت ، ان یکی انتخابات و اکثرا بی پولی …

خلاصه هر کسی چیزی میگوید و به نظر رفتار و نظر واحدی وجود ندارد ولی در کل بازار در مسیر سختی قرار گرفته و باید کاری کرد شوک درمانی چه خبری چه پولی هر روز که میگذرد تبعات سخت تری را میتراشد و اعتماد را بیشتر خراش می دهد . از سوی دیگر روزهای جالبی را هم در پیش داریم … جالب و پرهیجان

ما اردیبهشت را منفی آغاز کردیم و روزهای خاصی در پیش داریم …

اردیبهشتی که از دید ما فصل کدال و سیاست است و این دو عامل در ماه اردیبهشت خود را بیشتر نشان می دهند بخصوص کدال که نقش محوری تری را دارد و سیاست در اواخر اردیبهشت در بازار موثر خواهد بود اما به واقع چرا کدال در این ماه می تواند تاثیرگذار باشد؟! کدال در این بیست و چند روز با دو مقوله بسیار مهم مواجه است .اول انتشار گزارش های ماهانه و تثبیت تداوم روند فروش و نرخ هاست گزارش های فروردین به زودی می‌رسد بورس کالا نیز در جریان است تداوم روند خوب فروش شرکت ها می تواند این اطمینان را بدهد که سود های قوی قابل تکرار است و می توان به آنها پی به ای داد.

این برای برخی که دنبال ارزندگی قوی تر بازار هستند نکته خوبی است . اما نکته دوم نکته مهمتر است رسیدن گزارش‌های ۱۲ ماهه به‌نظر پی به تی تی ام بازار را یک واحد یا حتی بیشتر کم میکند و ان را در محدوده جذاب تری قرار میگیرد این محدوده می‌تواند بسیاری را ترغیب به خرید در بازار نماید و البته سود محقق شده در دل شرکت ها و مجمع انها نیز مهم است . اما این دو را گفتیم هنوز ۱ رویداد مبهم در بازار وجود دارد و آن هم تحولات بیش از ۳۰۰ نمادی است که حتی ممکن است با تمام این تغییرات در آخر اردیبهشت همینطور قفل و نمودار آنها هم این طور افقی باشد

به نظر به این موضوع باید به طور جدی فکر کرد چراکه انباشت تقاضای فروش و عدم تعادل آن در کوتاه مدت می‌تواند در اثرات منفی داشته باشد و در ثانی وقتی بیش از نیمی از بازار چهره متعادل و درستی ندارند برای کلیت بازار نیز نمی‌توان راه حل نجات فوری پیش‌بینی کرد. مثل امروز که نیمی از ارزش بازار در ۳۳ نماد خلاصه شده بود و باقی حدود ۴۵۰ شرکت نیمدیگر معاملات بودند …

از همین رو هر طور شده باید در اردیبهشت فکری به حال این نمادها کرد اما قبل از آن فکری باید به حال خودمان بکنیم به حال خود فعالان بازار . در جلسه ای که برخی از بزرگان بازار حضور داشتند دوستی تاکید کرد به واقع خواسته فعالان بازار چیست ؟!آنها می خواهند نوسان حذف شود ؟ دامنه متقارن شود ؟ پول بیاید ؟ یکی میگفت بیشتر فعالان میخواهند سهم به گره نرود کم هم نشود متعادل هم بشود ! خوب قطعاً همه این اضداد با هم جمع نخواهد شد و جایی باید تصمیم گرفت. این طرز فکر که شاید پول صندوق توسعه بیاید چنین نمادهایی را بخرد به نظر عملی نباشد و چنین اتفاقی بعید است رخ دهد …

اصل را اگر بر ارزندگی بگذاریم باید قیمت ها به مناطقی برسد که ارزنده شده و عرضه و تقاضا خود جریان تعادل را ایجاد نماید ما در بسیاری از سهم های بازار یعنی در واقع بیش از ۱۰۰ سهم همین شرایط را داریم و خیلی نیاز به متعادل شدن های عجیب و غریب نداریم و شاید یا یک ۱۰تا۱۵% شرایط بهتر می شود اما در بسیاری دیگر این احتمال وجود دارد که انگیزه برای متعادل شدن نیست .

راحت بگویم سازمان بورس داشت به این سمت گام برمی‌داشت بحث گره همین به همین جهت بود اما اعتراضات فراوان مانع این کار شد و حالا آنها مانده اند که چطور جریان متعادل شدن را پیش بگیرند و در سوی دیگر چطور اعتراضات را پاسخ دهند !!

از همین روست که میگوییم قبل از هر چیز همه باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که به کدام سمت بخوابیم پیامبر داریم باز هم این را تاکید می‌کنیم بدون حضور جریان پول این موضوع امکان‌پذیر نیست و در واقع درد آن بیشتر می‌شود اما با پول می شود درد آن را حداقل کمتر کرد و یک چیز قطعی است و آن هم این است که اصلاح در این نمادها که رشد های عجیبی داشتند گریز ناپذیر است چرا که امروز دیگر آن روز های عجیب سپری شده و ارزندگی شرایط دیگری پیدا کرده ولی هر طور شده باید برای این موضوع در کنار سایر موارد راه حلی پیدا کرد … به نظر با این شرایط فروش و سود بسیاری از بزرگ ترها و بنیادی ها متعادل می شوند ولی خیل زیادی از نماد ها خوار در چشم بازار خواهند بود .

و اما بحث آخر در مورد نامه‌ای که فعالان بازار زده و انصافاً بازخورد خوبی در رسانه ها داشت.

قبل از هر چیز کمی صبر کنید اثرات این نامه را ببنیم و بعد قضاوت کنیم … ولی به این نامه بپردازیم که تقریباً تمام رسانه‌های کشور و حتی صدا و سیما این نامه را پوشش داده و باز دوباره این بحث مطرح شده از سوی برخی که این چه نامه ای است اصلاً چرا نامه میدهید و موارد دیگر. عزیزان دو اصل را ابتدا با خود مرور کنید و تکلیف خود را روشن کنید.

۱: بازار در بحران قرار دارد یا خیر ؟ از دید بسیاری از کسانی که این نامه را داده اند این یک اصل است که بازار در بحران قرار دارد وقتی در بحران قرار دارد همه نیروهای درونی و بیرونی باید برای کمک به رفع بن‌بست ایجاد شده بسیج شوند حالا کسی قبول ندارد بازار در بحران است بنا به هر دلیلی (خدای نکرده نقد است و می‌خواهد بیشتر بریزد یا اصلا به بازار اعتقادی ندارد یا نظرش چیز دیگری است ) می‌تواند تماشاچی باشد تا حداقل برای بحران فعلی قدمی برداشته شود.

اصل دوم احترام به محیط کسب و کار خود است .

مدت ها بود اهالی بازار نتوانسته بودند حرف خود را کمی یکدل کرده و با کسی محکم بیان کنند . هرکسی چیزی میگفت .نوشتن نامه برای کمک به بازار سرمایه به نوعی احترام و عزت و ارزش قائل شدن برای محیط کسب و کار خودمان است است که بتواند دوباره به شرایط عادی باز گردد که قطعا همه از ان سود خواهندبرد. فقط ممکن است عده ای این میان وجدان را به چندرغاز قیمت های کمتر فروخته باشند …

بخش سوم بحث پیشنهادات نامه است برخی دوباره انتقاد می کردند چرا ننوشتید دامنه نوسان را بردارید !!

عزیز من کمی توجه کنید مخاطب نامه ما سران قوا هستند آنها چه تصمیمی می‌توانند در مورد دامنه نوسان بگیرند مخاطب ما در دامنه نوسان سازمان بورس خواهد بود به نظر پیشنهاداتی که مطرح شده شاید منطقی ترین پیشنهادات فعلی در بازار سرمایه باشد مثلاً در بخش صندوق توسعه ملی این نامه نمی‌گوید بدهید این نامه می گوید قانون را اجرا کنید قانون مگر یک درصد نبوده چطور برای همه قانون اجرا می شود برای بازار سرمایه هم اجرا کنید .

یا در بحث مالیات بسیار منطقی است . حتی نمی گوید دولت مالیات را نگیرد بلکه مالیات را دیرتر بگیر برای شما سرمایه گذاری شود یا در بخش های دیگر نظیر قیمت‌گذاری و حضور رئیس سازمان بورس در هیئت دولت بحث محرکهای تشویقی و بازار همه اینها مواردی بوده که از قبل وجود داشته فقط در این نامه یک کاسه شده تا مقامات سران قوا راحت تر بتوانند تصمیم‌گیر باشند .

مخالفت برخی با این نامه را واقعا درک نمی کنیم البته جریان آزاد اطلاعات و رسانه این را می گوید که هر کسی می تواند موافق یا مخالف هر چیزی باشد اما ای کاش کمی فقط اندکی نیت خوانی خود را بر اساس منافع شخصی کنار می‌گذاشتید و به دور از تمام حب و بغض ها به فکر کمک به بازار سرمایه بودید . این محل کسب و کار ماست اگر ما برای آن ارزش قائل نشویم دیگران را لگدمال می‌کنند …

بگذریم این روزها بازار اسیر حاشیه است و باید همه یکدل مخاطب خود را پیدا کنیم و فشار بیاوریم که باید هر طور شده به بازار کمک شود و البته در بحث قوانین و ریز ابزارهای قیمت گذاری نیز بازنگری جدی است

 

بتا سهم

#گزارش_بازار   #بورس   #سرمایه  #پول

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *