دهن کجی به همه چیز!
صدای گریه بازار سرمایه هم دیگر شنیده نمی شود انقدر گریه کرده ناله های او بی صدا شده است . بیصدا و ارام بغض را فرو میخورد و به روزهای تلخ گذشته و مبهم اینده فکر میکند . حقیقت امر امروز انتظار بازار سرمایه این بود با این حجم اتفاقات و خبرها و رویدادهای خوب، به خصوص شرایط بازارهای جهانی بازار کمی بهتر عمل کند ولی شاید فقط چند دقیقه خوب بود و دوباره روز از نو روزی از نو …
بازار سرمایه به این منفی ها انگار عادت کرده و کسی نیست او را ازاین شرایط بیرون بکشد. طرح و ایده حرف زیاد مطرح می شود ولی به عمل نمیرسد .
برخی معتقدند این بیماری است که چیزی جز گذر زمان حالش را خوب نمیکند گذر زمان و روشن شدن شرایط میتواند به بازار کمک کند و ان یکی میگوید بازار را بی پولی بیچاره کرده … البته ما معتقدیم هر دو عامل بعنی جریان پول و گذر زمان میتواند ارام ارام به بازار کمک مکند .
فرض کنید ۳۰ روز کاری تا اخر خرداد دارید که چند چیز واضح و روشن در ان مشخص می شود اول از همه یکی از مهم ترین ابهامات بازار یعنی جریان نرخ ارز و برجام مذاکرات است که فکر میکنیم خیلی زودتر از انچه فکرش را میکنیم طی ۲ الی ۳ هفته آتی احتمالا به نتیجه برسد ،عامل بعد نرخ ارز است که جریان ان تقریبا ثبات کلی میگیرد ، نرخ ها در بازارهای جهانی یکی دیگر از این عوامل است که بازار به ان اطمینان ندارد و ثبات ان دل بازار را قرص ترمیکند.
یکی دیگر از مهم ترین عوامل، انتخابات ریاست جمهوری است که حتی معتقدیم همین هفته و اوایل هفته بعد با نام نویسی کاندیدا تا حدودی روشن می شود خیلی پیش بینی اش سخت نیست .
در سوی دیگر تحولات بنیادی را هم دست کم نگیرید گزارش های ۱۲ماهه در کمتر از ۱۰ روز کاری دیگر به بازار میرسد ، تا اخر خرداد هم ۲ گزارش ماهانه اردیبهشت و خرداد را داریم و مجمع برخی شرکت ها هم تک و توک برگزار می شود
به نظر اگر اتفاق عجیبی در ۲ عامل نرخ ارز و بازارهای جهانی رخ ندهد زمان به سود بازار سرمایه پیش خواهد رفت و البته جریان پول هم همراه می شود ولی این ترس و حس تردید ها همه چیز را به هم ریخته است البته این را هم ناگفته نگذاریم که مشارکت حقیقی ها در بازار نسبت به قبل کمی بیشتر شده ولی فایده ای برای بازار نداشته است . درواقع حس تردید کم شده ولی مشکلات خاص هنوز سر جایش هست .
افزایش زیر پوستی برخی خرید ها در بازار به خصوص در سهم های بنیادی مشهود تر است . یکی از مهمترین اتفاقات و تحولات بازار طی این چند روز گذشته این بود که تردیدها نسبت به بازار اندکی کاهش یافته و مشارکت حقیقی ها که تا دیروز خیلی به بازار اعتقادی نداشتند در بازار بیشتر شده و در واقع آنها تمایل بیشتری از خود نشان داده تا در بازار حضور داشته باشند نکته مهم بازار این است که احتمالاً هرچه جلوتر برویم و ابهاماتی که در بالا به آن اشاره شد روشن تر شود این مشارکت بیشتر خواهد شد اما معمای حل نشده بازار همچنان همان معضلی است که مدتهاست با آن درگیر است و آن هم بحث شرکت هایی است که قفل در صف فروش بوده و چالش جدی بازارند
طی روزهای گذشته بارها و بارها در مورد تقسیم بندی و سه دسته بودن شرکت ها در بازار صحبت کرده ایم که یک دسته سهم های بنیادی تر و قوی تر بازار هستند به نظر بعید است که مشکل خاصی داشته باشند دسته دوم سهم های نسبتاً کوچک اما تا حدودی بنیادی و خاص بازار بوده که آنها نیز با کمی اصلاح جبران می شوند.
اما مشکل اصلی آن دسته از سهامداران که قیمت عجیبی داشته و با ارزندگی فاصله بسیاری دارند و حتی برخی از آنها با وجود اصلاحی که داشتند همچنان مورد اقبال بازار نیستند این دسته از سهام که تعداد آن نیز کم نیست مهمترین چالش فعلی بازار است که احتمالاً حل ان برای بازار دردناک خواهد بود چراکه بعید است پول بیرونی وارد این دسته از سهم ها شود به این راحتی به مرز تعادل برسد این شرکتها یا باید با سیاست های معاملاتی نظیر گره متعادل شوند یا باید آنقدر زمان بگذرد تا آنها در صفحه فروش باشند تاجایی قیمت و ارزندگی با هم همراه شوند و یا یک اصلاح دردناک در یک مقطع مانند روزهای پس از مجمع و یا شرایطی شبیه آن داشته باشند که نمونه ان را در بازگشایی برخی سهم ها دیدیدم …
جریان پول اگر به بازار میرسد باید دوسویه و همه جانبه به شرایط نگاه کند در عین کمک به بازار و رفع حس ترس افزایش تعادل در سهم های صف فروش شده بازار نیز منطقی است و البته کسی نمیگوید به پروژه بازها پاداش بدهید به نظر کمک به تسریع روند متعادل شن سهم ها کمک به کل بازار باشد .
نکته اخر … برخی عزیزان در مورد عملکرد صندوق توسعه و انتشار اوراق پرسیده بودند که ایا در بازار اثری دارد؟! در مورد این انتشار اوراق که توسط صندوق توسعه منتشر شده و صندوق های با درامد ثابت عدد خوبی را مشارکت کردند باید گفت به نظر این مکمل مصوبه ای بود که صندوق ها ملزم به خرید سهم از بازار بودند حالا با این اوراق تا حدودی سقف را پر میکنند و منابع ان توسط صندوق توسعه خریداری می شود .
ببنید این اوراق چیزی نزدیک به ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی در اختیار صندوق توسعه قرار میدهد که میتواند دوباره در بازار فعال باشد ولی یک نکته وجود دارد چهارشنبه هم عرض کردیم این اخرین خشاب هایی است که پر می شود و در اختیار تیراندازهای بازار قرار میگیرد . وقت شلخته درو کردن گذشته و باید بسیار نقطه زن و دقیق با این پول وارد میدان شد .با استراتژی دقیق و از پیش تعیین شده .جنگ چریکی و به هر سهمی شلیک کردن دیگر فایده ندارد …
نمیدانیم واقعا چه بگوییم امروز بازار به جز مثبت چند نماد نظیر فملی و وپاسار و برخی اندک پروژه بازی ها چیزی نداشت و جالب است صف فروش عجیبی را در بازار نداریم ولی فروشنده ها سمج و خریداران مردد هستند . این روزها بازار به ارامش نسبی نیاز دارد شاید اگر جو خودرویی ها این طور نبود و یا پالایشی ها سریعتر اطلاعات قوی تری به بازار می دادند جو بازار هم بهتر میشد ولی در هر صورت فضای بازار فضای ناامیدی و یاس است یک نیروی قوی برای برون رفت ازاین فضا لازم است .
بتا سهم