میخوام ازت رد شم !!ولی نمیشه …

امروز بازار سرمایه با ارزوی رد شدن از ناامیدی و تردید بیدار شد و داشت تمام تلاش خود را میکرد تا هر طور شده با یک منفی به مثبت یک برگشت تمام عیار را جشن بگیرد ولی نشد و باردیگر بازار گیر و گرفتار تردید ها شده و شرایط را سخت دید.

این روزها برای سهامداران بسیار حساس و شکننده و خاص دنبال می‌شود و بسیاری منتظر جریان آشتی پول با بازار هستند که چنددو روز گذشته داشت کم کم بازار را امیدوار میکرد ولی روند دیروز و امروز حسابی او را زمین گیر کرده است.

انتظار بازار چیز دیگری بود و این رویدادها رقم خورد …

ببنید بارها نوشتیم به نظر برای حرکت بازار لازم است روی بستری از شفافیت های خاص حرکت کنیم که روشن شدن وضعیت بانکی ها و شرایط پالایش و خودرو میتواند ۳ بستر مهم تین موضوع باشد و البته فعالیت صندوق های تثبیت و توسعه در نماد های کوچک هم بیشتر بوده ولی انقدر موثر و قوی نبوده که بتواند اثرات برگشتی تمام عیار در بازار داشته باشد . به هر حال باید اتفاقات مختلف را در سناریو های فعلی بازار لحاظ کرد ولی هر چه هست تلاش های این بار قطعا متفاوت تر است

این روزها گزارش‌های ماهانه اردیبهشت به بازار رسیده و یا میبینم خبرهای خوبی میرسد به خصوص از بورس کالا ولی بازار خیلی واکنش خاصی ندارد.

البته توانست تا حدودی شرایط برخی سهم ها را بهبود بخشید اما آن اثرگذاری که انتظارش را داشتیم از گزارش های ۱۲ ماهه و ماهانه که با انتشارش محقق شود نشد. بسیاری این سوال را داشتند که چرا چنین شده بازار دیگر به گزارش اهمیت نمی دهد؟؟

در واقعیت باید گفت بازار بیش از یک سال با مدلی پیش رفت که در آن ۳ گانه جریان پول ،بازیگر و خرید گروهی و کانال های تلگرامی جای کدال را گرفته بود و اینکه سهم چه سودی داشته باشد شاید خیلی مهم نبود مهم این بود که چه بازیگری داشته باشد! البته چوب این موضوع را هم خورده و آنان که این روزها افت های عجیب و غریب تر را تجربه می‌کنند محکم تر و بیشتر خورده اند.

یکی از خاصیت های دوران گذار از شرایط فعلی به شرایط بعد از این بحران ریزش این است که اهمیت کدال در بازار بیشتر خواهد شد چرا که نه دیگر ان جریان پول حضور دارد و آن انگیزه و بازیگرها و قاعده بازار به قاعده اصلی خود یعنی ارزندگی قیمت ها باز می گردد و ارزندگی هم از گزارش ها و اخبار و شرایط نشأت می گیرد.

معتقدیم باید گزارش های پیش رو را با دقت مرور کرد و از همین امروز تقسیم بندی نمود چرا که بعد از فروکش کردن این ریسک های بیرونی بازار ، نوبت به بررسی سهم رسیده که نقش گزارش‌ها در آن اهمیت ویژه ای دارد و البته همین امروز هم لیست برخی مثبت ها و خوب های بازار لیست شرکتهایی هستند که سر و تن شان به لباسشان می خورد و لباس قیمت اندازه تن آنهاست و همچنان مشکل بازار شرکت هایی هستند که این شرایط و ارزندگی قیمتی را با هم همراه ندارند و قفل شدند .

وقتی این موضوع را مطرح می‌کنیم در کنارش یک نیشتر به رفتار حقوقی ها هم باید زد.

آنها بودند که با رفتار عجیب در عرضه سهام در هر قیمتی و به هر شکلی این قاعده را ایجاد کردند تا پول ها به جای انگیزه بنیادی انگیزه نوسانی پیدا کنند و به جای بررسی گزارش و سود و زیان به بررسی رفتار شرایط سهامدار عمده بپردازند … همین درد کمی با شدت کمتر این روزها دنبال می شود و شاهد این هستیم که دوباره …

بگذریم. میخواستیم دوباره از بی اخلاقی برخی عزیزان و کم لطفی انها به بازار بنویسیم که به نظر قبل تر حرف زیاد زدیم … ولی در کل باید تفاوت ها و راهکارهایی برای نهاد ناظر وجود داشته باشد و از شفافیت استقبال کرد … عملکرد بسیاری از این عزیزان طی این مدت شفاف و روشن نبوده و امیدواریم انگیزه انها در خرید و فروش ها همراه با مسائل شخصی نباشد.

کسی که پول خود را به هر دلیلی با هر قیمتی طی چند ماه گذشته نقد کرده راحت تر دکمه فروش را در کد های صندوق می زند !! این موضوع انقدر قصه عجیب و غریبی است که دلمان نمیخواهد بازش کنیم ولی چیزی است که در بازار وجود دارد …

حرف آخر انتخابات که امروز کمی متفاوت تر در مورد موضوع انتخابات صحبت می‌کنیم

به خاطر دارم سال ۸۴ بود .پدربزرگم در بیمارستان بستری بوده و همه بزرگان فامیل برای عیادتش آمده بودند همه مثلا صاحبنظران و کله گنده های فامیل جمع بوده و پدر بزرگ خدابیامرز ما را رها کرده و در مورد انتخابات حرف میزدند ! درست در میانه‌های بهار بودیم و حضور یا عدم حضور در انتخابان مهمترین موضوع بحث آن روز جامعه .

جامعه ای سرخورده از رئیس جمهوری که گفته بود تدارکاتچی بیشتر نیست و اختیار ندارد و … همین رفتار باعث شده بود تا دل سردی از تغییر بین مردم شدت بگیرد بسیاری دیگر به این دلیل بحث عدم شرکت در انتخابات را مطرح می‌کردند.

چون احساس میکردند نتیجه از قبل روشن است !! هاشمی برنده است !! کاندیدا هم روشن بود هاشمی آمده بود با قدرت هم آمده بود با برنامه هم آمده بود و تقریباً همه او را برنده بازی می دانستند فردی که نزدیک به بدنه بود و البته خیلی در جامعه محبوب نبود این ترسیم فضای کلی آن روزهای انتخابات بود و البته احمدی‌نژاد آخرین گزینه نظرسنجی ها و پیش بینی ها برای پیروزی بود بیشتر فضا روی قالیباف معین کروبی و موارد دیگر می چرخید…

این فضای کلی آن روزها بود که تقریباً بسیاری فکر می‌کردند هاشمی برنده بلامنازع این انتخابات است اما حرف ما امرو چیز دیگری است شاید از قدیمی های بازار بپرسید که تلخ ترین اشتباه عبده چه بود ؟! ۹۰% بلاشک بیان می‌کنند طرفداری از هاشمی در روز چهارشنبه آخر رای گیری

ببینید کسی نمی گوید انتخاب هاشمی یا رای به هاشمی در آن مقطع اشتباه بود یا طرفداری شخص ایشان غلط بود … اتفاقا آینده نشان داد در آن مقطع احمدی نژاد انتخاب نادرست بود که منابع و ثروت ما را به باد داد ولی به هر حال آن مقطع دکتر عبده نه به عنوان شخصی حقیقی که به عنوان ریاست سازمان بورس دقت کنید به عنوان رئیس سازمان بورس از هاشمی دفاع کرد… البته بارها و بارها گفت نظر شخصی اش بوده ولی تفکیک ان سخت بود

اما بعد از آن چه اتفاقی افتاد ؟!

چره روزگار گشت و گشت و احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد و چون بورسی ها او را روبروی خود قرار داده بودند چنان افتی در بازار آغاز شد که جای زخم آن تا مدت ها روی بدن سهامداران باقی مانده بود..(حتی خیلی ها هنوز آن زخم ها را فراموش نکردند ) دو سال طول کشید تا بازار کمر راست کند. البته دو سالی که بر بازار سرمایه و آن سال های ما سهامداران گذشت مثل این سالها و این روزها نبود که همه از حمایت از بورس صحبت کنند ،لی لی به لالای سهامداران بگذارند و در مجلس و دولت و سران بحث بورس مطرح باشد … ان مقطع از دید دولت بورس باید تعطیل میشد !!! هر کسی از راه پیدا میشد لگدی به بازار سرمایه میزد و همه یا بهتر است بگوییم تقریبا همه سهم ها قفل در صف فروش بود …

هدف از ورق زدن این برگ از تاریخ در این نوشتار این بود که بازار سرمایه را مقابل هیچ کاندیدایی قرار ندهیم… بازار سرمایه و سهامداران می توانند در مورد برنامه‌های همه کاندیداها صحبت کنند اما به نظر بدترین تجربه ممکن این است که بازار را در مقابل یک کاندید خاص قرار دهیم حتی اگر آن کاندید عملکرد روشنی هم نداشته باشد.

اما به نظر این کار یعنی صفر و یکی نگاه کردن به موضوع یکبار تجربه شده و اتفاقاً نتایج تلخی داشته ( نمی‌خواهیم بگوییم آن کاندید خاص همتی است و قصد نداریم بگوییم که این دوره اتفاق غیرقابل پیش بینی رخ میدهد نظر شخصی که چیز دیگری است ) هدف از گفتن این بود که در انتخابات نباید این مواردی را که تجربه شده و اتفاقاً هزینه گزافی بابت آن پرداخت شده دوباره تکرار کرد البته ممکن است در پیشینه ی کاندیدی ضربات منفی جبران‌ناپذیری به بدنه بازار سرمایه وجود داشته باشد اما خود را در جای دیگر و به شکل دیگر نشان می دهد …

بارها نیز عرض شد به جای این داستان ها از کاندیدا در مورد اقتصاد و بازار سرمایه برنامه بخواهید چیزی که تا به امروز هنوز ندیدیم فقط حرف بود و حرف

تقریبا مواضع را بخوانید می بینید اکثر کلمات مشترک است … از بازار حمایت می کنیم همه ضرر کردند این ادبیات مشترکی که همه به کار می برند این بیشتر ما را نگران می‌کند داشتن برنامه می تواند جلوی تصمیمات هیجانی بعدی را بگیرد و به نظر سهامداران باید دست به کار شوند و این برنامه را از کاندیدا بخواهند و اسیر این جریان سازی ها نشوند …

بتا سهم

#گزارش_بازار   #بورس   #سهام   #شاخص

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *