تحولات سه هفته اخیر در فضای پیرامونی ایران ، در بردارنده چه نشانه هایی است؟ چرا بیشتر جنبه نظامی و استراتژیک دارد؟ جایگاه ایران در این میان چیست و کجا است؟ در آغاز به شماری از این رخدادها بنگریم:

۱- برگذاری رزمایش چندی پیش ۳ برادر با مشارکت جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان در فضای خارج نزدیک ایران؛
۲- انجام دو رزمایش سنگین از سوی سپاه پاسداران و ارتش در نوار مرزی شمال باختری؛
۳- اعلام برنامه آنکارا و باکو برای برگذاری یک رزمایش مشترک (برادری خدشه ناپذیر) در منطقه نخجوان و نزدیکی مرزهای ایران و ارمنستان طی ۱۳ تا ۱۶ مهرماه؛
۴- سفر اعلان نشده دیروز (دوشنبه=۱۲ مهر) «آرارات ميرزويان» وزير امور خارجه ارمنستان به تهران در همین ارتباط ؛
۵- برگزاری همایش “صلح و بازگشت” در اقلیم کردستان ، جهت عادی سازی مناسبات با اسرائیل؛
۶- افتتاح سفارت اسرائیل (اشغالگر) در بحرین با سفر وزیر خارجه این رژیم به منامه و بازدید وی از مقر فرماندهی ناوگان‌ آمریکا در این جزیره؛
۷- انفجار در یک مرکز تحقیقات موشکی سپاه پاسداران‌ در تهران؛
۸- انتقاد یکی از رهبران طالب از دخالت ایران در امور افغانستان؛
۹- اعلام مقامات باکو مبنی بر دریافت ۳۰۰ دلار بابت حق ترانزیت از کامیون های ایرانی از مسیر گوریس-کاپان. هم چنین اجبار آنان به گذر فقط در طول روز از این جاده؛
۱۰- شدت گرفتن فشار نیروی هوایی روسیه در ادلب و عقب نشینی گام به گام ترکیه و گروه های سلفی متحدش از این ناحیه؛
۱۱- آغاز به کار پروژه ایجاد «تیپ برادری» به عنوان‌گام مهم بنیادی بین آنکارا- باکو با هدف افزایش توان همکاری و توان عملیاتی مشترک میان ارتش های این دو کشور؛
۱۲- گسترش همکاری های مشترک جدی اسرائیل- کشورهای جنوبی خلیج فارس و توسعه آن ها تا رسیدن به مقیاس استراتژیک؛
۱۳- تلاش پاکستان برای سیستماتیک کردن نفوذش در افغانستان؛ از جمله برنامه مشترک با ترکیه برای در اختیار گرفتن فرودگاه ها؛
۱۴- نوسازی و تجهیز نیروی دریایی ترکمنستان در حوزه خزر از طریق خریداری چندین فروند شناور جنگی -تهاجمی نوین؛
۱۵- برنامه عربستان برای خرید سیستم گنبد آهنین از اسرائیل به عنوان جایگزین یا مکمل موشک های پاد و پاتریوت؛
۱۶- گسترده تر شدن مشارکت نطامی- امنیتی اسرائیل با باکو ، به ویژه در پایگاه ها و بلکه جدار مرزی با ایران؛
۱۷- برنامه برای محاصره ایران در شمال غربی از سوی گرجستان رو به تکمیل است. چنان‌که در ماه‌های اخیر ورود اتباع ایرانی به این کشور ممنوع و یا سخت شده است.

یادآوری می شود دولت گرجستان از دوشنبه نیز مرزهای زمینی خود بر روی کامیون های ایران را بست و بدین ترتیب راه زمینی ایران به روسیه عملا مسدود شد. پیش از این ورود اتباع و گردشگران ایرانی از سوی تفلیس ممنوع شده بود.

در صورت تداوم سیاست های فعلی تفلیس ، تنها راه باقی مانده برای ایران جهت تشکیل کریدور شمال – جنوب، فعال سازی مسیر آبی بندرانزلی به بندر آستراخان روسیه خواهد بود؛
۱۸- نزولی شدن میزان‌ نفوذ ایران بین مردم عراق و سوریه. نتایج انتخابات یک شنبه ۱۸ مهرماه در عراق ، برای ایران بس خطیر است؛
۱۹- تداوم خشونت در افغانستان؛

آن چه روشن است ، تداوم یافتن تحولات در ماه ها ، هفته ها و بلکه روزهای آینده ، با همین جنس است. سه محوری که از این رویداد ها می توان استخراج کرد، عبارت است از:

۱- تمرکز این تحولات بر ایران؛
۲- بنیادی یا استراتژیک بودن این تحولات ، به ویژه خشونت آمیز بودن جهت‌ آن ها؛
۳- تطهیر اسرائیل.

ولی چرا طی ۴۰ روز گذشته تا کنون شتاب تحولات در مقیاس استراتژیک بالا گرفته است. سه عامل در این زمینه نقش دارند:

۱- احساس خلا وجود آمریکا
این تحولات در شمار پیامدهای کوچک و بلکه ناچیز ناشی از خروج آمریکا از منطقه است. پیامدهای کلان‌تر می تواند در قالب تکوین نبردها و شعله ور شدن دشمنی های متروکه مزمن باشد. با وجود خلا قدرت ، منطقه آبستن رخدادهای بزرگ و خشونت آمیز و پیچیده ای است؛
۲- هزار خنجر
این‌تحولات بخشی از جلوه های استراتژی هزار خنجر اسرائیل (اشغالگر) برای واکنش در برابر ایران است؛
۳-شتاب آنکارا- باکو
ترکیه و باکو ، با درک شرایط امروز ایران و تنهایی اش و با آگاهی از این که بالاخره این انزوا پایان یافته و ایران با نظم جهانی سازگار خواهد شد، می کوشند تا پیش از آن، به اهداف درازمدت خود جامه عمل بپوشانند.

فعالان اقتصادی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *