گزارش بازار امروز چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰

گل های پاییزی !

آخر هفته را تمام کردیم … هفته ای که خیلی ابتدایش دلچسب نبود و باز جای شکرش باقی است این دو روز اخر کمی بهبود داشت . برای فرار از بحران به روزهای این چنینی نیاز داریم که بازار سرمایه فروشنده های خسته و کم حجم را داشته باشد و اخرین قطره های بدبینی را هم پاک کند ولی مشکل بازار این است که خریداران با قدرت وارد بازار نمی شوند و همچنان تماشاچی هستند . با این دو روز مثبت نمیتوان گفت همه چیز تغییر کرده و با یک گل بهار نمی شود ولی این جوانه ها و گل های روییده در فصل پاییز فعلی میتواند امیدوار کننده باشد .

اما برای تغییر روند قطعی و ایجاد موج بزرگتر به عوامل بیشتر و دقیق تری نیاز داریم امروز عمده بحث ما همین است

بحث این است که آیا عوامل متعددی که تا به امروز برخی فعالان بازار به آن معتقد بودند به‌عنوان عواملی برشمرده می‌شود که در بازار موثر است یا خیر …

مثلاً در موضوع الگوریتم ها ،حتی در موضوع اوراق و یا بهانه تغییر ریاست سازمان و مواردی از این دست به نظر بیشتر بهانه هایی برای توجیه ریزش بود و آنچه به واقع داشت رخ می داد آن چیزی بود که زیر پوست بازار در جریان بود و بسیاری آن را نمی دیدند و آن بی اعتمادی فعالان بازار به چشم انداز پیش رو و عدم قطعیت های متعدد بود که باعث می‌شد ریز و آهسته پولهای درشت و نسبتاً درشت یا در بازار فعالیت نداشته باشند و یا اقدام به فروش کنند

بازار دقیقا ضعف اش از جایی آغاز شد که بسیاری به این نتیجه رسیدند درست است فروشنده در بازار کم است اما خریداری هم نیست بعد از بروز این جریان کم کم فروشنده‌های مردد قطعیت بیشتری گرفته و رنج بازی در فروش آغاز شد بر هیچ کس پوشیده نیست که بازار در شرایط فعلی از نظر ارزندگی قیمت در کنار سود در شرایط نسبتا خوبی قرار دارد هیچ کس نمی تواند بگوید بازار گران است خیر این طور نیست حتی بسیاری از آنها در نقاط بسیار جذابی از نظر سودآوری و قیمت قرار دارند و می‌توان اذعان داشت فنر قیمت ها تا حدودی فشرده شده و آماده یک پرش است اما سنگی بزرگ روی این فنر قرار گرفته که مانع از حرکت آن شده است و آن همین عدم قطعیت ها و ترس هاست که مانع از پویایی و حرکت بازار شده است …

این عوامل به دو دسته تقسیم می‌شوند

دسته اول عوامل بیرونی و خارجی هستند که تقریبا می توان گفت در اختیار بازار و کنترل گر های اقتصادی قرار ندارد و دسته دوم عوامل داخلی … به عنوان مثال در این طبقه بندی تحولات سیاسی از برجام گرفته تا منطقه ، بازارهای جهانی و حتی نرخ ارز که نشان داده بیشتر تحول سیاسی است از جمله این عوامل هستند .روی این موارد نمی شود بحث داشت و شاید بهترین کار ممکن دنبال کردن و تحلیل کردن آنها باشد که البته تحلیل آنها نیز نشان می دهد تا به امروز نقطه مقابل بازار نبوده و به همراه بازار هستند…

اما آنچه به نظر بازار را تحت تاثیر خود قرار داده عوامل متعدد داخلی است … ترس و عدم قطعیت هایی که باعث بروز این رفتار خاص در بازار شده است اگر بخواهیم یکی یکی آنها را لیست کنیم شاید زمان ببرد اما امروز برخی از آنها را بیان می کنیم تا کسانی که داعیه قصد کمک به بازار را دارند بتوانند با کمک آن به بهبود شرایط بازار کمک کنند…

و جالب است که بیشتر عوامل داخلی فعلی در اختیار وزرا و برخی تصمیم‌گیران اقتصادی است که به راحتی می‌تواند با شفافیت و روشن کردن آن به بازار کمک کنند ابهامات اول ابهاماتی است که سمت فروش شرکت ها را هدف گرفته است و عوامل متعددی در آن وجود دارد.
اول – از همه یک عدم شفافیت در مورد نحوه قیمت گذاری ها در بورس کالا

که طی روزهای گذشته حرف آن زیاد مطرح شد وجود دارد .سهامدار وقتی این آشفتگی و بی برنامگی را می بیند ترجیح می دهد فعلاً صبر کند و نظاره گر باشند

دو – ابهام در مورد نرخ ارز از نیما گرفته تا ۴۲۰۰ و اختلاف نیما با نرخ بازار آزاد…

این ابهام و سردرگمی نیز که در بخش تسعیر ارز شرکتها مهم است منجر به عدم قطعیت سهامدار و عدم شفافیت آن شده و باعث بروز چنین رفتارهایی شده است.

سوم – سیاست گذاری های مبهم دولت

که نشان می‌دهد حرف آنها با عملشان یکی نیست به عنوان مثال قبل از ریاست جمهوری و یا قبل از رای به کابینه همه به بازار آزاد اعتقاد داشتند ، به جلوگیری از نرخ گذاری دستوری ،پرهیز از دستور در اقتصاد ،سپردن نرخ ها به بورس کالا… اما به محض این که روی صندلی نشسته اند کاتولیک تر از پاپ شده و دوباره در بر همان پاشنه می چرخد و این در اظهارنظر عزیزان مشهود است .

این اظهار نظرها در مورد صنایع مانند سیمان فولاد پتروشیمی خودرو خود را بیشتر نشان می‌دهد همین حالا می‌توان در دو موضوع خودرو و یا نرخ اوره و یا نرخ برخی محصولات دیگر که دستوری تعیین می شود سیاست‌گذاری‌ها را دید که هیچ تغییری نسبت به قبل نکرده است و همه حرف و شعار بوده و این دقیقاً به بدنه بازار نیز سرایت کرده است که شجاعتی در این دولت برای تغییر روند نیست …

این بخش فروش بود اما به سراغ بخش بهای تمام شده و هزینه شرکتها و صنایع می رویم جایی که همگان بر این عقیده اند دولت بی پول ممکن است تیغ برداشته و بخواهد بخشی از سود این شرکت ها را تراشیده و در ساندویچ خود گذاشته و میل کند این رفتار از سوی دولت سابقه داشته و برای همین ترس تمام وجود بازار را فرا گرفته که امسال نکند در بودجه دست به چنین کاری زده شود از این رو بهتر است هر چه سریعتر در مورد مواردی که عرض میشود شفاف‌سازی و تعیین تکلیف صورت گیرد به خصوص در بودجه …

یک نرخ انرژی …

شامل هزینه برق و گاز صنایع … بیشتر فعالان بازار نمی‌دانند در اکسل های خود قرار است با چه نرخ هایی از برق و گاز مواجه باشند و دولت هم به هیچ وجه این موضوع را شفاف بیان نمی کند آیا قرار است افزایش داشته باشد و یا چه بلایی قرار است سر شرکت ها بیاید نکته بعد ابهام و کندی دولت در اعلام نرخ هاست به عنوان مثال در نرخ گاز موضوع شفاف نیست و بهتر است یک سیاست شفاف و روشن که ترس سهامداران را از بین ببرد پیش گرفته شود…

دو مالیات…

وزیر فعلی اقتصاد در برنامه‌های خود سیاست های متعدد مالیاتی را قرار داده به واقع هیچ قشری بهتر از بورسی ها و شرکت های بورسی تا به امروز مالیات ندادند . هم از فعال بازار گرفته‌اید و هم روشن و شفاف از خود شرکت ها !! و جالب است بقیه کسب وکارها سوت می‌زنند و راه می‌روند و به ریش ما می خندد و حالا دوباره بازار سرمایه می بیند که احتمال دارد دولت از دم دست ترین صنف خود یعنی صنایع بزرگ و بورسی ها مالیات بگیرد به نظر بهتر است هر چه سریعتر سیاست‌های مالیاتی دولت در قبال شرکت‌ها چه تشویقی و چه تعیینی و چه تنبیهی محکم و روشن مشخص گردد…

۳ عوارض گوناگون …

در مورد عوارض به خصوص عوارض صادرات و عوارض دیگر و یا ممنوعیت هایی از این دست به نظر این موضوع نیز باید هر چه سریعتر توسط دولت شفاف گردد به هرحال ما قصد تشویق صادرات را داریم و قرار است به نوعی از آنها ارز اوری داشته باشیم ولی نمی شود هم جیب او را زد و هم او را تشویق کرد ارز را بیاور و ارزان بفروش ! سیاست دولت باید در این زمینه روشن شود و این ترس فعالان بازار از بین برود که ممکن است سال های بعد عددی روی عدد فروش به عنوان مالیات و عوارض از آنها گرفته شود.

یک نکته در مورد سیاست‌های بانک مرکزی بیان کنیم …

از بد حادثه کسی در بانک مرکزی رفته که زیر و بم بازار سرمایه را می داند و انتظارات از او بیشتر است .بی شک او به خوبی می داند که نقطه ضعف و نقطه قوت بازار کجاست چه مواردی می تواند به بازار سرمایه کمک کند و چه مواردی اسیب میزند پس در مورد این موضوع هیچ عذر و تقصیر و بهانه ای قابل پذیرش نیست.

اگر قرار است به بازار کمک شود باید بیان گردد که در سیاست‌های فعلی دولت در مورد جبران کسری بودجه نقش اوراق کجاست و نرخ سود و نرخ ارز قرار است در کجای این بازی قرار گیرد وقتی خیال بازار از این موضوعات شفاف و روشن باشد با اطمینان بیشتری خرید می‌کنند حتی معتقدیم اگر قطعی و منفی باشد از این بلاتکلیفی بهتر است و این لنگ در هوا ماندن و ترس از اتفاقات باعث بروز عدم اطمینان و عدم خرید در بازار شده است…

ببخشید واقعا زیاد صحبت کردیم اما وقتی همه اینها را کنار هم بگذاریم چندین و چند عامل دیگر را نیز دخیل کنید می بینید که سهامدار بدبخت حق دارد که از دور به این بازار فقط نگاه کند و تماشاچی باشد

سهامدار و بازار سرمایه درست شبیه این فیلم های آخرالزمانی شده که با قول و زنجیر های متعدد از این ابهامات و عدم تعیین تکلیف شرایط و عدم قطعیت ها زنجیر شده و به پایین کشیده می شود و میخواهد تلاش کند از این شرایط بیشتر فاصله بگیرد اما او را بیشتر به پایین می کشند راه چاره چیست؟

این است که دولت شامل وزرای اقتصادی و صنعتی به خصوص وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی و همچنین رئیس سازمان بورس و رئیس برنامه و بودجه سعی کنند با شفاف سازی و با اظهارنظرعلمی و مستند یکی یکی غل و زنجیرها را از پای بازار باز کرده و اجازه بدهند حرکت کند … باور کنید بازار این روزها خیلی به پول احتیاج ندارد به ایجاد اعتماد نیاز دارد که بتواند از این شرایط فرار کنند.

و این را هم بگویم امروز این بازار و سهامدار انگیزه دارد و دست و پا میزند وقتی زمان بگذرد و هیچ اتفاقی رخ ندهد و یا حتی این زنجیرها او را بیشتر پایین بکشد مطمئن باشید اعتماد از دست رفته بازار را کوچک میکند و این سهامدار و بازار سرمایه هر روز پایین تر می رود…

بتا سهم

#گزارش_بازار

بازار سرمایه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *