ریزخند …

امروز سه شنبه بازار نیم نگاهی به نرخ دلار داشت و نیم نگاهی به خود بازار و همین اخبار و حاشیه ها باعث شده بود کمی ترغیب به خرید او بیشتر شود . کاملا مشخص است که سمت فروشنده بازار هم خیلی اصراری به فروش ندارد ولی این طرف خریدار است که ضعیف عمل میکند . در واقع طرف خریدار شجاعانه دل به دریا نمی زند چرا که شجاعتی در سمت رویداد ها و اخبار نمی بیند و هر روز یک ابهام جلوی پای او سبز می شود .

چند وقت پیش در مورد عوامل موثر بر بازار صحبت کردیم و از هفت خان یاد کردیم که می توانند به نوعی هر یک بر بازار اثرگذار بود و در جمع بندی آمد و عنوان شد هر وقت بازار بتواند تقریباً بر این هفت خوان که ۷ عامل ابهام و ترس بازار است غلبه کند شرایط می‌تواند بهتر شود.

عوامل متعددی وجود داشت و هم از تحولات سیاسی و ارزی ، نرخ سود ،اوراق ها، قطعی گاز و برق ، بازارهای جهانی ،تحولات بودجه ،دلار و تسعیر، فروش ارز نیما و مواردی از این دست … وقتی امروز به این عوامل نگاه می کنیم شاید نگرانی در مورد برخی از آن‌ها کاهش یافته باشد اما هنوز هیچ سیگنال قطعی مبنی بر حل و فصل و قطعی شدن آنها دیده نمی‌شود و این همان چیزی است که بازار را آزار می دهد و باعث گره کلاف سردرگمی در بین خریداران و فروشنده ها شده است

خریدار و فروشنده که این روزها نیز تقریباً در بازار هم چالش مانکن اجرا میکنند و حجم بالایی را نه در سمت خرید و نه در سمت فروش می بینیم…

طی سالیان گذشته این حجم از بی تفاوتی نسبت به مسائل بنیادی و اتفاقات مختلف بی سابقه بوده همیشه جریان نرخ ارز به عنوان بارزترین و شاید درایور اصلی رشد بازار بوده و هروقت حرکت خود را آغاز کرد باار هم اغاز کرده ولی امروز روز وزن تحولات و ابهامات آن قدر سنگین است که روی گلوی بازار نشسته و قدرت نفس کشیدن او را بریده است کار سخت بازار این روزها این است که علاوه بر تحمل جو … بازار همین شرایط را ببیند و خیلی دم بر نزند تحمل این روزها هم سخت و دشوار است که می بینیم همه چیز ارزی در حال افزایش است و بازار ریالی در حال کاهش…

البته بازار سرمایه سابقه چنین رفتارهایی را داشته است ولی ما طی سال‌های گذشته عادت کرده بودیم که با هر بار افزایش نرخ ارز بازار واکنش خوبی را نشان دهد و این بار این اتفاق رخ نداده است اگر به سال‌های کمی دورتر بازار برگردیم میبینیم این موضوع مسبوق به سابقه است…

در سال‌های ۹۰ و ۹۱ بود که سایه شوم تحریم و تهدید نظامی روی سربازار قرار گرفت و باعث جهش های ارزی شد … شما به بازار سال های ۹۰ و ۹۱ کمی بیشتر دقت کنید … از انتهای مرداد ۹۱ تا انتهای ۹۲ اگر به بازار نگاه کنید شاخص ۴ برابر شده است در بازار ارز اما از تیر ماه ۹۰ دلار از ۱۱۰۰ آغا میکند و به ۲۰۰۰ تومان میرسد و بعد اواخر شهریور ۹۱ این عدد به ۲۸۰۰ تومان میرسد دقت کنید شاخص بورس تا تقریبا مرداد و شهریور ۹۱ درجا میزد و هیچ کاری نمیکرد یعنی بی تفاوت به افزایش نرخ ارز ! درست شبیه همین روزها ولی ناگهان این فنر جمع شده رها شده و حرکت میکند پس این رفتار غریبه نیست و در سال های نه چندان دور حدود ۱۰ سال پیش این رویداد رخ داده بود …

اگر حوصله داشتید بروید و ببینید در ان مقطع نیز حجم بازار کم بود شرایط بی رمق ،به یاد داریم در ان مقطع هم همه بر زندگی بسیاری از سهم ها اطمینان داشتند اما جرات ریسک کردن وجود نداشت چه اتفاقی افتاد ؟! با گذر زمان و همچنین نشستن اثرات نرخ ارز در صورت های مالی شرکت ها کم کم بازار به واقعیت شرایط پی برد و اوضاع تغییر کرد و شاهد یک رشد جالب توجه در بازار در آن مقطع بودیم که از سال ۹۱ آغاز شد و تا ۹۳ ادامه داشت.

بازار در آن مقطع که انتهای دولت احمدی نژاد بود و بدبین شده بود با توجه به این جو بدبینی جرات خرید نداشت با دولت‌های بعد کمی خوشبین تر آغاز کرد… امروز روز درست در همین فضا قرار داریم و بازار فعلی نیز بدبین شده به تصمیمات دولت به اتفاقاتی که در حال رخ دادن است و این بدبینی مانع از دیده شدن شرایط خوب و مثبت بازار است

چاره چیست شاید هم سخت ترین و هم راحت ترین راه این باشد که بفروشیم و تماشا کنیم واقعاً فروش در این قیمت ها با این دلار با این مبنا و مختصات منطقی است اینکه برخی نمی‌خرند به نظر رفتار درست است ولی این که بفروشیم و در این نقاط تماشاچی باشیم به نظر شاید کار منطقی نباشد البته گذر زمان ممکن است عکس موضوع را ثابت کند اما در هر صورت ما بر مبنای ارزندگی رفتار کنیم…

این قیمتها جای خرید است نه فروش !! چه حیف که حقوقی های ما هم دل و جرات خرید ندارند طی روزهای گذشته اخباری داشتیم که برخی حقوقی‌ها منابع هم دارند اما آنها هم نشستند و به در نگاه می کنند تا ببینند که فضا چگونه تغییر می کند و بعد وارد بازار شوند این هم جبر جغرافیایی بازار ماست کاری نمی توان کرد که رفتار حقوقی کپی برابر اصل یک معامله گر خرد بازار است

و حرف آخر

دیروز نظرسنجی منتشر شد که از مردم سوال می‌کرد چند درصد شما حاضر است سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کند ؟! این عدد کمی بیش از یک درصد بود… از خواندن و دیدن این نظر سنجی از شدت خشم و ناراحتی مچاله شدیم … چه بلایی سر این بازار آورده اید که اینطور اعتماد به بازار ویران شده. کاری که شما با بازار کردید کمتر از پلاسکو نبود و آن چیزی که اینجا فروریخت دیوار اعتماد بود که قدیم با ۱۰۰ تن تی ان تی هم نمی شد خراب کرد و امروز این طور لگد مال شده …

مجموع عملکرد هر دو دولت این را نشان می‌دهد که رفتار عقلایی وجود نداشته و تاریخی ترین فرصت برای اقتصاد ایران برای گذر از اقتصاد مریض به اقتصاد مولد را از دست دادیم و نه تنها از دست دادیم آنچنان تیشه به این ریشه زده ایم که امروز یک درصد جامعه حاضر است به بازار سرمایه اعتماد کند و نیمی از انها به بازارهایی نظیر طلا و ملک و مواردی از این دست توجه دارند . دولت با رفتار خود بزرگترین ترغیب کننده و سیگنال دهنده مخرب به اقتصاد است و شاید اگر روزی قرار بود با سیگنال فروش واقعی برخورد کنند اول کار باید سراغ دولتی‌ها می رفتند که این رفتار و این فضا را رقم زدند و چه حیف که همچنان این موضوع ادامه دارد و موجب بی اعتمادی در بازار و ترغیب موج فروش است و آن طرف سرها در گریبان است و شعارها بر لب …

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

نرخ دلار  نرخ دلار  نرخ دلار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *