ساعت‌ها و ساعت‌ها در این دو روز نشستم و بخش‌های مختلف درآمد و هزینه‌ ای شرکت ها را مرور کردم.

نمی‌شود بدترین سناریوها را کنار هم چید و گفت علت ریزش بازار جمع این بدترین‌هاست! با این وجود حتی در سناریوهای بسیار محافظه کارانه هم ریسکی در صورتهای مالی و متغیرهای موجود نمی‌بینم که بتوانم وضعیت بازار را با آن توجیه کنم!

اینکه برخی شرایط امروز را با ریزش‌ها در سال های اخیر مقایسه می‌کنند، تا چند هفته قبل منطقی بود اما من به عنوان کسی که ۱۷سال است که این بازار را دنبال می‌کنم عرض کنم که وضعیت فعلی شبیه به هیچ دوره‌ای نیست!

هیچگاه نبوده که صنایع متوسط و کوچک بازار p.e fw زیر میانگین داشته باشند! اصل و اساس اینکه از قدیم گفتند پتروشیمی و فلزی، بنیادی هستند این بود که کمترین p.e بازار را داشتند اما امروز شرکت هایی با ارزش بازار پایین p.e بسیار خوبی دارند و در صف فروش به سر می برند.

امروز در صنایعی که ریسکی از طرف دلار، بودجه، قیمت‌گذاری دستوری و نظایر آن وجود ندارد هم شاهد موج عجیبی از عرضه هستیم!

اساسا فضای فعلی بازار را نباید با خط‌کش بنیادی سنجید و به دنبال چرایی این شرایط بود! آنچه امروز می‌بینیم نتیجه و واکنشی به تفکر آقایان مسئول است.

مشکل بازار امروز ریشه در بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران به آینده دارد. کمونيست‌ها خودشان لُنگ انداختند اما برخی ازین آقایان افکار متجددشان، برگشت به جامعه کمونیستی است!

بازار وقتی به دلیل شرایط بنیادی افت کُند می‌توان برای آن یک محدوده حمایتی تعریف کرد که انتهای ریزش باشد اما وقتی به دلیل شرایط روانی اُفت می‌کند، به این آسانی‌ها به تعادل خود باز نمی‌گردد.

بازار یک‌موجود زنده است چون رفتار آن، تجمیع رفتار فعالان آن است. امروز به لحاظ روانی بازار تخریب شده و اگر دولت وعده‌وعید دهد، اولا تاثیر ندارد، ثانیا مشکلاتی مشابه دولت قبل را تجربه خواهد کرد.

آنچه باید اتفاق افتد تا وضعیت بازار عادی شود، شفاف کردن رابطه دولت با شرکت‌هاست!

دولت یا حکومت! باید درک کند که شرکت‌ها را واگذار کرده است. امروز این شرکت‌ها صاحبان و مدیران خودشان را دارند!

در همین جریان اخیر، ببینید ما به فرمول گاز اعتراض داشتیم، به آمدن فرمول در بودجه اعتراض داشتیم اما نهایتا سال قبل پذیرفتیم! گفتیم از قیمت‌گذاری دستوری و تغییرات متعدد رها می‌شویم!

حالا ببینید! دولت آمده خود فرمول را تغییر می‌دهد! این چه فرقی با قیمت‌گذاری دارد؟

دولت حرف‌های قشنگی می‌زند اما در اجرا راه دیگری را می‌رود! من فکر میکنم این‌ها درکی از آنچه می‌گویند ندارند! یعنی یک سری جملاتی می‌گویند چون بازتاب مثبت در فضای مجازی دارد، ذوق می‌کنند و بارها آن‌را تکرار می‌کنند.

این‌همه شعار آزادسازی قیمت‌ها دادند، کدام صنعت در این چند ماه آزاد شد؟ آقای وزیر اقتصاد، آن برنامه‌های حمایتی و توسعه‌ای بازار سرمایه کجاست؟ شما خودتان در مجلس مطالبه‌گر بودید، امید داشتیم به وزارت که می‌رسید همان تفکرات حمایتی از بخش خصوصی را داشته باشید.

مشکل اقتصاد ما، دولت است! اگر دولت نبود، اگر از اساس هیچ کسی پشت فرمان اقتصادی ننشسته بود، این اقتصاد بهینه‌تر و منظم‌تر پیش می‌رفت.

یعنی هرجا پا گذاشتند، دیگر آباد نشد! همین صنعت خودرو بخاطر غلط‌های اضافی دهه ۸۰ به این روز افتاد.

مخلص کلام اینکه شرایط فعلی را نمی‌شود با مفاهیم مالی تحلیل کرد. فضای روانی بازار هم با حرف ‌درمانی دولت بهبود نمی‌یابد و اساسا همان بهتر که بهبود نیابد.

دولت بفهمد، حاکمیت بفهمد که باید به بخش خصوصی احترام بگذارد. نمی‌شود یک شرکتی را عرضه کند، بعد بگوید این شرکت چون سود بالایی دارد پس قیمت گاز و برق آن گران‌تر باشد!

یعنی اگر صنعتی بسیار مترقی شود و سود خیلی خوبی بسازد، از فردا دولت می‌خواهد برای آن کیسه بدوزد! این تفکر یعنی هر صنعتی رشد کند در خطر است!

وقتی دولت شرکتی را عرضه می‌کند یک سری شرایطی دارد و سرمایه‌گذاران بر اساس همان شرایط اقدام به خرید می‌کنند اما یک‌سال نگذشته دولت آن شرایط را تغییر می‌دهد! در قانون دست می‌برد! مثل عرضه معدنی‌ها و وضع عوارض و حقوق دولتی بر معادن!

دولت باید یک سری قواعد بچیند، یک سری قانون بگذارد و سال‌ها تغییر ندهد! مسئول سرشاخ شدن شما با دنیا ما نیستیم که وقتی خزانه خالی شد، سراغ شرکت‌های خصوصی بیایید برای جبران کسری بودجه!

ولید هلالات

#تحلیل_بازار

صورتهای مالی / صورتهای مالی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *