گزارش بازار امروز دوشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۰

نیم سوز …

چراغ بازار امروز هم به واسطه مشکلات فنی و هم وضعیت خاص این چند وقت ، تقریبا نیم سوز بود و فضای خوبی را نداشت . وسط این همه دردسر و بی حوصلگی و کم رمقی بازار، قطعی برخی سیستم ها قوز بالا قوز بازار بود هر چند که دیگر انگار خیلی فرقی نمیکند . حتی به نظر بازار و سهامداران بدشان هم نمی امد که اصلا امروز جمعه بود و دوشنبه نبود ! ولی به هر حال چراغ بازار امروز نیم سوز بود و روشناییی لامپ او هم تازه آش دهن سوزی نبود …

ببین چه بلایی سر ما اوردند که وضعیت انقدر خاص شده که حفظ شرایط موجود هم برای بازار پیروزی به حساب می آید در هر صورت زمانی بیماری بازار ابهاماتی بود که روی سر آن قرار داشت و امروز بیماری بزرگ او بی پولی و کم پولی است که البته بیماری همه ماست ! اما در بازار به نقاط حادی رسیده و کمی کار را دشوار کرده است این عدم مشارکت همه جانبه حقیقی و حقوقی ها در بازار بسیار جالب و عجیب بود و به نظر بخش عمده‌ای از آن منطقی و بخش دیگر غیر منطقی است

بخش منطقی ماجرا آنجاست که فشار دولت و بی پولی به همه چیز بازار سرایت کرده و جریان پول را فریز کرده است و بخش غیرمنطقی آن هم ان جاست که بسیاری که اگر منابعی در اختیار دارند تابلو را می بینند و دیگر انگیزه‌ای برای ورود ندارند. شاید خیلی از آنها نسبت به بازار مثبت باشد ولی فقط نگاه میکنند و ممکن است در سوی دیگر اگر چند روز و چند هفته تابلو سبز باشد قلقلکشن گرفته و همین منابع را با ۲۰% قیمت‌های بالاتر وارد کنند اما در حال حاضر نشستند و به در نگاه می کند…

روزهای قبل نیز بیان شد که…

باید برای بی پولی بازار و درد بی پولی او چاره ای اندیشید فکر می‌کنیم اولین و راحت‌ترین و در دسترس ترین راه این باشد که بخشی از حقوقی های مرتبط با بازار دست به کار شده و در یک اقدام فعال و همه‌جانبه پول به بازار بیاورند . در حال حاضر هم می‌بینیم که بخشی از صندوق‌های تثبیت و توسعه بازار نسبتا فعال هستند ولی آنها بیشتر مواقع حساس و خاص وارد بازار می شوند مثلاً مطلعیم که دیروز به دلیل حفظ و حساسیت بازار تا حدودی در بازار فعال بودند.

به نظر یک جریان پول بزرگ باید به بازار وارد شود و حرکت اولیه را به وجود بیاورد این جریان می تواند یا با دستور یا واقعاً با پرداخت پول صندوق توسعه ملی (که گفته می شود نهایتا ۲هزار میلیارد تا امروز داده باشد ) و یا هر عامل دیگری باشد فقط باید باشد و این اتفاق رخ دهد بی تعارف عرض می‌کنیم اگر چنین فضایی را داشته باشیم و تحرک را ایجاد نکنیم هرچه به پایان سال نزدیک تر شویم اوضاع بغرنج تر می شود و برگشت سخت تر…

در چنین فضایی هم گزارشها و وضعیت بنیادی شرکت‌ها بیشتر مانع از افت قیمت ها می‌شوند تا عاملی برای رشد قیمت و این را می توان از اثر گزارش های ماهانه آذر در بازار فهمید البته امیدواریم گزارش‌های میان‌دوره‌ای کمی اثرات قوی تر و بهتری را داشته باشند.

به هر حال باید فکری برای قلقلک جریان نقدینگی کرد …

باید هر راهی که به نظر می‌رسد انجام داد .از اقدامات در تغییر زیرساخت‌ها گرفته تا حتی اصلاح رفتار و عذرخواهی ناظرینی که قطعاً در این وضعیت موثر بودند و موجب ترس و بی تحرکی جریان پول شده ، از تشویق به حقوقی‌ها تا راه حل هایی برای گرفتن پول از صندوق توسعه و کمک به بازار …همه موثر هستند و باید پیگیری شوند در غیر اینصورت بازار با ابزارهای داخلی خود نشان داده خیلی نمی‌تواند موج قوی را ایجاد نماید.

و اما امروز بخش دوم و پایانی شهادت سردار سلیمانی و وضعیت آن مقطع بازار را توضیح می دهیم در این فضا دیروز به سمت خریدار اشاره کردیم و امروز سراغ سمت فروشنده می رویم…

در آن مقطع جالب بود که هیچ یک از فروشنده های بازار حقوقی های بزرگ دولتی و شبه دولتی نبودند به خصوص در روزهای اول نه دستوری بود نه بگیر و ببندی و نه چیز دیگر همه می دانستند در این فضا نباید بفروشیم و دیروز هم عرض کردیم بیشتر در سمت خریدار فعال بودند جنس فروشنده های آن ۱ هفته و ۵ روز بسیار متفاوت بود .در روزهای ابتدایی برخی از صندوق ها و اشخاص حقوقی کوچک در رودربایستی اتفاق رخ داده قرار داشتند و آنها هم در ظاهر ملی گرایانه و وطن پرستی چشم روی فروش بستند و تماشاچی بودند…

روزهای اول بیشتر حقیقی ها بودند که ترسیده و فروش را آغاز کردند و بیشتر این حقیقی ها نیز طی هفته های بعد دوباره وارد شدند و اتفاقاً عمده آنها بچه های همین بازار بودند اما دو سه روز آخر همین حقوقی های ریز هم دیدند ای داد بیداد در حال ضرر کردن هستند و هر روز پایین تر می ایند و در روزهای پایانی آن هفته بیشتر این صندوق ها و حقوقی ها بودند که فشار فروش را آغاز کردند البته ما که نمی توانیم قضاوت کنیم اما فروش بعضا خدی نکرده سبد شخصی هم در تصمیم و تحلیل بسیاری از این عزیزان موثر بود…

البته انصافا فضای ترسناکی هم شده بود و شاید بتوان اینطور تحلیل کرد که ترس ناشی از تحولات سیاسی و شتاب گرفتن اتفاقات و علم شدن پرچم سرخ انتقام و صحبت‌های این‌چنینی در این تصمیم موثر بوده اما به هر حال گذر زمان نشان داد تصمیمات بر مبنای تحولات این چنینی معمولاً تصمیمات دقیقی نیست

از این موضوع چه نتیجه ای میگیریم

به نظر همان جا فعالین و مسئولان امر بازار باید متوجه می شدند که سمت فروش ما چه شرایطی دارد ما نباید در سمت فروش روی هیچ موضوعی حساب کنیم رفتار بسیاری از این افراد غیر معمول و غیر منطقی تر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کردیم اما اتفاق افتاد عین این اتفاقات بارها و بارها در روزهای پس از بحران و سقوط بازار هم رخ داد شاید اگر آن مقطع این رفتار بیشتر تجزیه و تحلیل می شد در سقوط های بعد حداقل تصمیمات منطقی تری گرفته می شد.

ولی به هر حال سمت فروش آن مقطع این را به ما نشان داد که این کد ها هم خیلی اهل تحلیل اتفاقات این چنینی نیستند و رویدادهای جو بازار بر آنها اثرات بیشتری دارد همین چند روز و چند هفته و چند ماه نیز دقیقا درگیر همین فضا با همین شرایط بوده ایم انتظاری از این کد ها نیست و به نظر محدود کردن و بستن و رفتار های این چنینی برای آنها جواب نمی دهد آنها کار خود را می کنند با هزار حرف و بهانه محدود کردن کد ها در نهایت به تعویق انداختن رفتار آنهاست به نظر باید تفکر دقیق تر و بهتری برای این موضوع اندیشید و صد البته این اثر را باید بپذیریم که هر کسی با هر مسئولیتی در خرید و فروش مختار است…
بتا سهم

#گزارش_بازار

 

سهامداران  سهامداران  سهامداران  سهامداران  سهامداران  سهامداران  سهامداران  سهامداران  سهامداران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *