چی فکر میکردیم چی شد ؟!

دقیقا بازار شده حکایت چی فکر میکردیم و چی شد ! فکر میکردیم نرخ گاز سقف خورده و قرار است به بازار کمک شود و از آن سو گزارش ها هم میرسد و کمک میکند ولی واقعا چی فکر میکردیم و چی شد … امروز گزارش ذوب از ان نرخ خوراک که یکی دو ماه هر روز روی شانه بازار میزند و او را منفی میکرد اثرات منفی قوی تری داشت . بازار بعد از گزارش ذوب و ملت به این نتیجه رسیده که دست انداختن دولت در جیب شرکت ها انگار شکل خاص تری گرفته و حس خوبی را به بازار منتقل نمیکند البته ناامید نیستیم و هنوز به گزارش ها امید داریم ولی واقعا رفتار تصمیم گیران نشانه خوبی برای سرمایه گذاران ارسال نمیکند …

از دیشب ناگهان موجی از اخبار روی سر بازار ریخته شد ولی کم کم بسیاری به این نتیجه میرسند که انگار تماشاچی بودن بهترین راه است !

حسی که رفتار تصمیم گیران به بازار سرمایه منتقل میکنند حس خوب و قوی نیست … پیرو موضوع نرخ سوخت و نرخ خوراک اتفاقات عجیبی در بازار و پشت پرده در حال وقوع بود که می‌تواند فضای فکری دولت را نشان دهد و فضای بازار را تحت تاثیر خود قرار دهد ولی بگذارید کمی به عقب برگردیم به کسانی که معتقدند چرا پولی وارد بازار نمی شود !!؟؟

در پاسخ باید گفت به نظر این اتفاقی بود که از سمت دولت رقم خورد و سیگنالی منفی از سوی دولت برای صاحبان سرمایه و سهام صادر شده و این وضعیت را رقم زده است … به طور مشخص ۳ رفتار اخیر دولت به وضوح این موضوع را نشان می‌دهد اولین موضوع شعارزدگی و عدم پایبندی به قول ها و حرف ها بود که باعث شد بازار شرایط خاصی که در ذهن داشت را فراموش کند و اوضاع جور دیگری پیش برود یا بهتر است بگوییم دولت به محض نشستن بر سر کار زیر میز زده و بازی را عوض کرد… حتی یکی از خاص ترین و مهم ترین شعارها یعنی وعده تزریق پول به صندوق توسعه و تثبیت هم عملی نشد

سیگنال ضعیف دوم سیگنال منفی دوم رفتار دولت در مواجه با نرخ گذاری دستوری بود . در سیمان دولت تجربه موفقی داشت و هر چقدر سیمان خوب شد و اتفاقاً نتیجه خوبی هم گرفته شد در سایر صنایع نظیر خودرو و یا موارد دیگر دولت نشان داد آنچه می گوید بیشتر شعار است و عمل کردنش برای او دشوار …

از همین رو این دومین سیگنال تلخ و ضعیفی بود که از سوی دولت برای بسیاری از افراد و سرمایه گذاران صادر شد و سومین موضوعی که به نظر تیر خلاصی به پیکر نیمه جان بازار بود بحث تحولات بودجه و به خصوص نرخ سوخت و خوراک گاز است . ببنید این که نرخ چقدر شده و چه می شود یک بحث این حس و دید که چون بی پولیم باید جیب سهامداران و شرکت ها را بزنیم بحث دیگر …

هنوز هم بازار با این موضوع درگیر است و به جواب درستی نرسیده که البته امروز سعی میکنیم کمی ابعاد موضوع را باز کنیم اما رفتار دولت به خوبی حال و روز یک آدم کوتاه مدت و بی پول را نشان می دهد که برای رسیدن به مقاصد و اهداف بودجه خود دست به هر کاری می زند و قربانی کردن جریان سودآوری و دست انداختن در جیب شرکت ها راحت ترین و ساده ترین کاری بود که انجام شد ! دولت برای به دست آوردن چند هزار میلیارد تومان پول بیشتر چند صد هزار میلیارد تومان ارزش دارایی های خود و سهامداران را قربانی کرد

پشت پرده این موضوع نکات عجیبی وجود دارد که به نظر نشان می‌دهد دولت با سهامداران صادق نبوده است در روزهای گذشته تلاش برخی نهادها که امر بودجه ریزی را بر عهده دارند بر این بود تا پیشنهاد نرخ خوراک ثابت ۵ هزار تومان و ۲۰۰۰ تومان برای سوخت مطرح شود که پیشنهاد نسبتاً خطرناکی بود چرا که اگر نرخ گاز در ۶ ماهه اول کم میشد مجبور به پرداخت بودند …

ولی واقعا ببینید شرایط چه کرده که دولتی که بی پول است چرا باید اینطور دست در جیب شرکت‌ها داشته باشد … ببینید کار چقدر عجیب بود که برای کسب ۱۸ تا ۲۰ هزار میلیارد تومان کسری حاضر به توجه به بازار سرمایه نشد و در نهایت فرمول سال ۱۴۰۰ بدون تغییر مصوب شد و نرخ سوخت از ۳۰ درصد به ۴۰ درصد تغییر یافت … اوج منطق دولتمردان ما را ببینید …

این اتفاق چند رویداد مثبت و منفی به همراه دارد رویداد مثبت آن این است که موضوع فرموله شده و برای سرمایه گذاران قابل پیش‌بینی است و اگر فرمول نرخ گاز اصلاح شود و یا به هر شکل با کاهش نرخ گاز در چهار هاب اصلی ، قیمت گاز نیز منطقی می شود البته قیمت محصولات نیز کم خواهد شد و در مقابل در زمستان افزایش خواهد یافت . این که در کل بازار باید به دنبال منطقی کردن این فرمول باشند بحث دیگری است اما به نظر فرمولی شدن و قابل پیش‌بینی شدن نرخ‌ها برای مدت طولانی می‌تواند نکته خوبی باشد اما در حال حاضر این نرخ گاز بسیاری از صنایع را آزار میدهد …

نکته منفی ماجرا همین است که صنایع تحمل چنین نرخی را نداشته و به نظر باید یا فرمول اصلاح شود و یا سقفی برای آن در نظر گرفته شود این حس و این سیگنال سومی بود که به بازار مخابره شده به نوعی نشان می‌دهد دولت بی پول حاضر نیست شرایط را بپذیرد و در حال قربانی کردن همه چیز است و این یکی از بدترین اتفاقاتی که می تواند رخ دهد و ما شاهد آن هستیم که شرایط بازار را پیچیده کرده است و بی اعتمادی را بیشتر …

اینجاست که وقتی این حس به بازار منتقل می‌شود خریداران هم دست نگه داشته و دل می کنند و فروشنده ها نیز برای فرار از تبعات این موضوع دست به کار می شوند نمی دانیم این موضوع اثرات شگرف منفی دارد یا خیر اما به هر حال در حال حاضر که در فضای بی‌اعتمادی مطلق قرار داریم به نظر اثرات منفی آن برای بازار بیشتر خواهد شد

بگذریم نمیدانیم چرا هر چه می نویسیم گوش کسی بدهکار نیست … امروز کمی بیشتر از شرکت ها می نویسیم ولی در کل خیلی تغییر عجیبی را نداریم بازاری که خوب اغاز کرده بود و حتی امیدوار بودیم خبرنرخ خوراک را نیز هضم کند ولی گزارش ذوب و بعد ملت کار را خراب کرد البته ذوب بد بود ولی انصافا ملت را هنوز نمیدنیم بازار چرا صف فروش کرد و چه انتظاری از گزارش داشتند !!

به هر حال چی فکر میکردیم و چی شد … نمیدانیم امیدواریم چارتیست ها و نموداری و کمک وجه نقد بتواند کمی شرایط بازار را تغییر دهد

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *