گزارش بازار امروز یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱

چشم و گوش های بسته !

امروز هم یکی از تلخ ترین روزهای این مدت اخیر را داشتیم و جالب است که با وجود این همه ریزش بازهم بازار فروشنده عجیب و غریب دارد و باز تلخ تر از همه این که خریداری هم در بازار دیده نمی شود . بازار نه حقوقی پای کار دارد و نه حقیقی که ریسک این اتفاقات و تصمیمات را لحاظ کند و فعالیت را گسترس دهد … دولت و تصمیمات دولت حسابی او را زخمی و بدبین کرده است .

برخی در روزهای گذشته معتقد بودن مشکلات بازار را بزرگ میکنید و بیپولی عامل اصلی ست و ربطی به دولت ندارد و دوره گذار است !!! ولی عزیزان دقت کنید وقتی صحبت از بی اعتمادی و ریسک های دولتی می کنیم چیز کوچکی نیست !! حتی ما اهمیت آن را این روزها از نرخ سود بیشتر می بینیم . یعنی شما فقط کافیست همین چندقلم دستپخت ها را در چند هفته اخیر دنبال کنید با اینکه خبرهای خوب از بازارهای جهانی رسید، نرخ سود بعد از مدت ها کاهشی شد ،اتفاقات خوبی در گزارش‌ها داشتیم ولی بازهم بازار حرکت نمی کند.

پس رفتار دولت مهم است و ادامه این رفتار این وضعیت را رقم زده …

برای مثال داغ داغ و تازه ! شما به رفتار عجیب دولت در خودرویی ها و بلوک و … نگاه کنید .سردرگمی و گیجی در تصمیم‌گیری بیداد میکند. فقط همین یک قلم عرضه بلوک خودرویی ها برای هفت پشت اعتماد سوزی در بازار کافیست.

دولت چنان اعتماد را از بازار گرفته که مدت‌ها طول خواهد کشید این فضا برطرف گردد. به طور کلی اگر به روند چند ماه و یک سال اخیر نگاه کنیم وزارت صمت بجای اینکه طرف تولید و تولید کننده باشد با سیاست‌های اشتباه پوپولیستی فرصت‌های متعددی را از تولیدکنندگان گرفته و در نهایت بعد از سالها احتمالاً تبعات این قیمت گذاری دستوری و عدم تخصیص بهینه منابع و عدم سرمایه گذاری خود را در کم بودن و در نهایت دوباره واردات و اتفاقاتی از این دست نشان می دهد.

به تصمیمات اخیر وزارت صمت نگاه کنید

از تعرفه بگیر تا جریان خودرو همه و همه نشان از یک عدم کارایی و عدم فکر لازم در اداره این وزارتخانه است که مستقیم تولید را هدف گرفته است دقیقا این همان جایی است که ریسک بازار آغاز شده و در سایر وزارتخانه‌ها نیز گسترش پیدا میکند . یکی نرخ گاز را میزند و آن یکی نرخ های دیگر … تا وقتی چنین شرایطی را داریم مشخص است که بازار و پول درشت که در بازار میخواهد حرکت کند دل به دریای بازارسرمایه نزده و او را تماشا می کند .

برای کمک به بازار باید تصمیمات بزرگی در این حوزه گرفته شود احساس میکنیم و صد البته برداشت بازار و فعالان آن این است که در فضای فعلی چنین چیزی دیده نمی‌شود و چنین تغییر رفتاری در بدنه این وزارتخانه و باقی دولت دیده نخواهد شد . نتیجه این عدم توجه و این رفتار می‌شود افت جریان پول بازار ، و رشد بدبینی و در نهایت وضعیتی که می بینیم رخ میدهد که همه فقط فضای بدبینی را نگاه میکنند کسی حاضر نیست کمی وزن مثبت به تحولات بدهد …
اما این جو تا وقتی که ادامه دارد مشخص است بازار بدبین خواهد ماند و بهانه‌های بدبینی خود را برای نخریدن ایجاد می‌کند.

تا وقتی این فضا شکسته نشود سهامداران یک بهانه برای نخریدن پیدا کرده و قیمت ها نیز به همین شکل مسیر کاهشی را طی می کند حالا ممکن است سرعتشان گاهی کند و گاهی تند باشد اما در هر صورت فضای بازار نشان خواهد داد که تا وقتی اتفاقات درست نشود هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و حتی ممکن است به جایی برسیم که قیمتها از اینکه هستند بازهم ارزنده تر و بنیادی تر باشند اما کسی به آن توجه نکند…

البته معتقدیم این فضا دائم باقی نمی ماند

همیشه بازار سرمایه در ۱۰ تا ۱۲ سال گذشته این فراز و فرود ها را تجربه کرده گاهی ممکن است شدت آن بیشتر و گاهی کمتر بوده باشد اما در نهایت جایی قیمت ها دوباره به نقاط منطقی و مثبت خود رسیده است و این بار هم همین است منتهی این مدت تحمل کردن فشار زیادی روی سهامداران خواهد آورد اما نکته دیگر در مورد فضای فعلی و این روزهای بازار این است که ما در فصلی قرار داریم به نام مرداد از مرداد به عنوان فصل خلا اطلاعات شرکت ها یاد می شود یعنی از ۵ مرداد که گزارش های ماهانه داده می شود تا انتهای مهر ما فقط چند گزارش ماهانه را داریم و اطلاعات و اتفاقات عجیبی نمیتواند از این حوزه به بازار شو ک وارد کند و درواقع نیروی مورد نیاز بازار باید از مسیرهای دیگری به سمت او روانه شود

مسیر این شوک یا از تحولات سیاسی است و یا نرخ ارز یا اتفاقات دیگر نظیر سر عقل آمدن دولت در سیاست گذاری ها ولی هر چه که هست فشار روی فعالان بازار بی نهایت و کار تصمیم‌گیران و کسانی که میخواهند بازار در مسیر درست قرار بگیرد در این فضا سخت تر است

اگر قرار است بازار برگردد باید تلاش خود را برای برگشت دوچندان کنند چرا که اول اعتماد از دست رفته را باید بازگردانند که کار بسیار دشواری است و دوم در این خلا اطلاعاتی و نبود اطلاعات دقیق حرکت کردن کار دشواری است و این مسیر را باید هموار کنند …

جمع بندی کنیم حرف زیاد زدیم …

بازهم میگوییم و تکرار میکنیم برای برون رفت ازاین شرایط اول از همه باید بپذریم بحران داریم این پیش زمینه هر کاری است و وقتی پذیرفتیم بحران زده هستیم تازه میشویم شبیه مردم سیل زده و یا زلزله زده که مسئولین برای رفتن و نجات انها از هم سبقت میگیرند و حضور پیدا میکنند و عکس یادگاری میگیرند . تا وقتی نپذیریم این بحران وجود دارد کسی هم کمکی نخواهد کرد پس مرحله اول پذیرش این بحران است و سپس باید کسانی که متولی بازار هستند درخواست ها را فریاد بزنند .
تا وقتی همه نشستند و به هم نگاه میکنند و صدایی از کسی بلند نمی شود وضعیت همین است .

نکته بعد این است که کمی هم باید بازار به خودش بیاید … خیرسرمان حقوقی پیشرو و حقیقی هوشمند که ریسک به ریوارد بازار را مبیند و مثلا اسم شان پول هوشمند است باید کمی دست به کار شوند و در بازار حرکت کنند . معتقدیم بیش از ۲۰۰ شرکت در بازار در محدوده بسیار جذاب قیمتی قرار گرفتند . پی به ای تی تی ام بازار و تحلیلی و فوروارد در نقاط حداقلی است و این ها همه نشانه هایی است برای کسانی که اگر قدرت ریسک داشته باشند و کمی صبرمیتوانند بازدهی خوبی از بازار بگیرند

و حرف آخر …

امروز دیدیم که برخی عزیزان مثلا از مثبت بودن فارس و زیرمجموعه ها و یا فولاد و بحث اثرگذاری انها در شاخص گلایه داشتند دراین که شاخص مقیاس خوبی برای سنجش بازار نیست شکی نیست و هرچه سریعتر باید برای ان فکری کرد ولی بحث ما نوع رفتار برخی حقوقی ها با سهم های خود است . یکی مثل مثلا هلدینگ و یا سهامداران دیگر در چنین روزهایی حامی سهم خود می شوند و میخرند و یکی دیگر هم منتظر است سهم اندکی در بازار مثبت شود و همچون گشنه های غذا ندیده این مثبت را فرصت فروش و ابشار کردن فروش سر سهامدار بداند .

البته و صد البته احتمال دارد و اختیار دارد ولی فرق این دو این است که یکی برای مال خود و دارایی خود ارزش قایل است و دیگری یا نمیداند اصلا چه در اختیار دارد و یا اصلا ارزشی برای ان قایل نیست .

ممکن است سهامداری برای دارایی خود ارزش قایل نباشد و به هر قیمتی بخواهد بفروشد و گوشش بدهکاراین روضه ها نباشد به هر حال وقتی تصمیمش را گرفته حرف هیچ کسی روی او اثری ندارد و می فروشد و برایش هیچ چیز مهم نیست و گاهی فروشنده و نهاد بالادست نمیداند چه خبر است به نظر این وظیفه سازمان و سایر سهامداران است که کمی این موضوع را برای این دانشمندان باز کند که آقا نفروش این قیمت ها را و تازه باید حامی باشی .

ولی همچنان معتقدیم راه فرار از بحران در گرو ۲ دسته تصمیمات است یکی تصمیمات که بعد مالی و نقدینگی دارد و باید هر طور شده با جریان پول ضرب این فشار فروش را گرفته و دسته دوم تصمیمات که ازاولی مهم تراست ارسال چراغ سبزهای مثبت از سوی سیاست گذار به بازار است که تا به این لحظه چیزی جز لایکی بزرگ حواله بازار نکرده است …

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

 

فروشنده  فروشنده  فروشنده  فروشنده  فروشنده  فروشنده  فروشنده  فروشنده  فروشنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *