خرداد خوش آغاز !
خردادماه متفاوت، محکم و امیدوارانهتر آغاز شد. هرچه بتوانیم از آن روزهای سخت و تلخ دور شویم، به روزهای بهتری برسیم و حجم هم افزایش پیدا کند، نشاندهنده اتفاقات بهتری برای بازار است. امروز، امید بسیار زیادی به این موضوع وجود داشت و نوع معاملات و جنس آن کمی بهتر از روزهای قبل بود. اگر این روند حتی با حجم کمتر ادامه پیدا کند، قطع نشود و گزارشها هم در همین مسیر خوب حرکت کنند، کم کم میتوان به قلقلک و بیدار شدن غول نقدینگی امیدوارتر بود. پیش از آغاز گزارش بازار توصیه میکنیم گزارش امروز را حتما بخوانید. شاید در مورد شرایط لحظهای و ریز بازار نباشد، اما سعی شده است که نکات مهم و کلان بازار بیان شود.
و اما امروز آغاز خردادماه بود؛ خردادماه همیشه در صحنه سیاست کشور، ماه پرحادثه و پررویداد بوده و همیشه اتفاقات خاص و عجیبی در دل آن رخ داده است که البته امیدواریم امسال با آرامش سپری شود و اتفاق خاصی نداشته باشیم یا اگر هم هست، مثبت باشد.
امروز، بازار را در حالی آغاز کردیم که در ابتدای مسیر خردادماه مهم است که این دیدگاه مورد قبول واقع شود که کف فعلی بازار همین است و افت قیمتهای عجیبی در بازار رخ نمیدهد. البته ممکن است در برخی نمادها به واسطه گزارشها، اصلاح قیمتی و در برخی دیگر اصلاح زمانی را شاهد باشیم، اما روند حرکتی بازار باید بتواند دو موضوع را نشان دهد و بر آن غلبه کند؛ موضوع اول این است که آن بحران تمام شد و از آن فاصله گرفتیم و موضوع دوم این است که جریان نقدینگی میتواند در بازار فضای جولان بیشتری داشته باشد. اولی خود را در ثبات قیمتها و ماندن در این نقاط و عدم ریزش و دومی خود را در حجم معاملات نشان میدهد که صد البته انتشار گزارشهای ۱۲ماهه و ماهانه نظیر آنچه امروز در بانک ملت رخ داد، به بازار کمک شایانی خواهد کرد.
البته این را هم بگوییم که دستهای پیدا و پنهانی هم به این موضوع تمایل داشت که لیدری گروه خودرو را به واسطه اتفاقات و تحولات و ندانم کاریهای سیاسی و اقتصادی به سمت گروه بانک داده و هم با حمایت پولی و هم خبری و هم گزارشی، این گروه راهبری و مسئولیت لیدری بازار را برعهده بگیرد که خطرات آن برای بازار کمتر و ثمرات آن بیشتر باشد. این تغییر و اتفاق طی دو هفته اخیر به وضوح در چهره بازار مشخص بود. البته همچنان خودرو لیدر روانی بازار است، اما معتقدیم آنقدر دولت با تصمیمات عجیب و غیرمنطقی این گروه را به حاشیه برد که به نظر میرسد این اتفاق به سود بازار خواهد بود.
خردادماه میتواند برای بازار سرمایه، ماه مهم و اثرگذاری باشد. اگر بخواهیم به طور خلاصه رویدادهای این ماه را برشماریم و از اثرگذاری آنها بر بازار صحبت کنیم، باید اذعان داشت که در وهله اول و در واقع در مهمترین اتفاق، گزارشهای ۱۲ ماهه شرکتها و همچنین گزارشهای ماهانه هستند که به زودی منتشر میشوند و در ابتدای این مسیر خاص خردادی قرار دارند. یعنی احتمالاً ۱۰ یا ۱۵ روز اول خردادماه، بازار درگیر این گزارشات بوده و حالا که اثر گزارش وبملت و چند نماد دیگر در بازار مشخص شده است، نمیتوان از اثر واقعی گزارشها در بازار صحبت نکرد؛ چراکه همواره معتقد بودیم که بنیاد یک شرکت و ارزندگی، عامل موثری در بازار است و با گذر زمان همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. در مقطع فعلی نیز میتواند در کفسازی فعلی بازار نقش موثری داشته باشد.
اما در نیمه دوم خردادماه، این فصل مجامع است که جولان میدهد و میتواند در بازار موثر باشد. معتقدیم که از نیمه دوم خردادماه به بعد، تغییر و تحولات و نگاه سهامداران به بازار میتواند مثبتتر و با دید بهتری باشد و بعد سوم هم تغییر و تحولات سیاسی و اقتصادی است که خود را در موضوع برجام و همچنین بحث نرخ ارز نشان میدهد.
فضای نرخ ارز، تحولات دلار و نوسان آن بسیار حساس و حیاتی شده است و هر تغییری در این راستا در مسیر حرکت بازار مهم و اثرگذارخواهد بود. از سوی دیگر، تحولات سیاسی مانند برجام و اتفاقات اخیر هم میتواند اثرات مهمی در چهرهی بازار داشته باشد. کما اینکه معتقدیم همگام شدن و هم راستا شدن برخی اخبار مانند صحبتهای رهبری، تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی، سفرهای منطقهای روابط ایران و عربستان و غیره میتوانند نشاندهنده این باشد که جنب و جوشهای جدیدی در حوزه سیاست خارجی در پیش گرفته شده است و امیدواریم این روشن شدن جرقه عقلانیت، همان آتش مهر و آبان باشد که در آن مقطع به جان کشور افتاد و امیدواریم تلنگری برای سیاستمداران باشد تاد با دیده خاصتری به این رخداددها نگاه کنند. شاید کمی زود باشد، اما بوی برجام بیش از هر زمان دیگری به مشام میرسد!!
در مورد برجام و اثر آن در بازار باز هم میگوییم و برای چندمین بار تکرار میکنیم که بچههای بازار سرمایه و فعالان بازار، آدرس غلط به بازار ندهند. برجام و هرگونه توافق سیاسی که منجر به کاهش ریسک شود، حتی اگر افت موقت و محدود دلار را به همراه داشته باشد، باز هم برای بازار سرمایه مفید است و اتفاقاً به این موضوع اعتقاد داریم که دوره رشد جدیدی از بازار را رقم میزند. البته ممکن است در گوشه و کنار و با افت نرخ ارز، چند سهم و صنعت به طور موقت درجا بزنند، اما در فضای واقعی و میان مدت بازار، بازی قطعاً به سود بازار سرمایه و به زیان سایر بازارها خواهد شد.
و اما حرف آخر؛ روزهای گذشته قصد داشتیم در مورد عرضههای اولیه و حضور مردم در بازار صحبت کنیم که فضای آن فراهم نبود و وقت نشد. امروز سعی میکنیم کمی مفصلتر در مورد این ماجرا صحبت کنیم. اما پیش از آن بهتر است یک نکته را بدانیم و به آن واقف باشیم؛
در تمام اقتصادهای برتر دنیا، هرگاه هر اقتصادی از مسیر سرمایههای بخش خصوصی اعم از مردم و سرمایهداران کمک گرفته و پایه های اقتصاد را شکل داده، آن اقتصاد، اقتصادی قوی و آن کشور، کشوری پیشرفته شده است و درست در جهت مخالف این ماجرا، هر زمان که دولت دخالت کرده و به نظریات اسکول پسندانه و شاسکول مآبانه پر و بال داده، ضرر و آسیب دیده و آن کشور هم ضعیف شده است.
نمونههای آن را در ۴۰ سال گذشته شاهد بودیم و باز هم در مورد برخی نظریات اساتید و دانشمندان شاهد هستیم. از بریدن ناف فلان جا به دلار بگیر تا نظریات صد من یک قاضی که برخی برای اقتصاد مطرح میکنند. هر مدل و هر چیزی که از این سمت عبور نکند و مسیر سرمایهگذاری بخش خصوصی و مردم را در بر نگیرد، مدل شکست خورده خواهد بود. هرچه میخواهید اسمش را بگذارید؛ از سرمایهداری تا غربگرایی… شما درگیر اسم آن هستید و بقیه رسمش را اجرا میکنند…
حال فرض کنیم که این موضوع را پذیرفتیم؛ اگر بخواهیم مقدمات این ماجرا را فراهم کنیم، در حال حاضر تنها و تنها بازار سرمایه است که میتواند آن را فراهم کند.
سالهای سال، سیاستمداران ما بر طبل عجیب و بیحاصل برخی موارد کوبیدند؛ از شرکتهای دانش بنیان و زودبازده و تعاونی و این موارد تا آخر. اما همه به این موضوع اذعان دارند که مدل موفق، مدل سهامی و حضور مردم به این شکل در اقتصاد است که در کل دنیا نیز رواج دارد و چرخی نیست که ما بخواهیم اختراع کنیم. اگر به موارد بالا وزن میدهید و آنها را قبول دارید، باید به سراغ این موضوع رفت که مقدمات حضور مردم در اقتصاد را فراهم کرد.
دولت قبل با عرضههای اولیه، این موضوع را به خوبی پیش برد و مسیر خوبی را برای حضور مردم در بازار باز کرد. اما طمع، ندانمکاری، تفکرات غلط و فکر اینکه جیب مردم را بزنیم و جیب خودمان را اعم از دولت و شخص پر کنیم، مانع از این شد که بزرگترین فرصت تاریخی بازار سرمایه برای حضور مردم به این صورت از بین برود و چنان بیاعتمادی ایجاد کرد که تا سالها بین مردم باقی ماند. به نظر میرسد حالا نیز دولت اگر میخواهد دوباره مسیر درست را در پیش بگیرد، باید کار را با عرضههای اولیه و پذیرهنویسی شرکتهای سهامی جذاب آغاز کند.
برخلاف بسیاری از دوستان، معتقدیم عرضههای اولیه چه شرکتهای کوچک و چه بزرگ (که بیشتر مدنظر ما شرکتهای بزرگ کشور است) میتواند با هر اندازه و هر شکلی به بازار سرمایه کمک کند و جذابیتهای این بازار را افزایش دهد. اما این یک طرف ماجرا بوده و طرف دیگر از سمت بازار سرمایه است که فعالان بازار، اهالی بازار و خود بازار سرمایه چطور به استقبال این عرضهها میرود.
به خوبی بر همگان مشخص بود که در دوره رشد اخیر، جای خالی افزایش در سمت عرضه به واسطه عرضههای اولیه و سایر موارد به وضوح دیده شد و سازمان و نهاد ناظر، جایی به این موضوع پی برد که کار از کار گذشته بود. اما حالا برنامهریزی دقیقتر و خاصتری برای این ماجرا صورت گرفته و قرار بر این است که عرضههای اولیه با شتاب و قدرت بیشتری راهی بازار شوند. یک نکته و یک پیشنهاد برای دوستان داریم؛
حتماً گروه مشخص و اصلاً یک اداره و دایره و افراد مشخصی را برای این موارد تعیین کنید. با ساز و کار فعلی سازمان، شرکت بورس و فرابورس نمیتوان به کار سرعت داد. افرادی با دیدگاه شارپ برای این موضوع نیاز است. نکته بعد این است که تقویم عرضههای اولیه ایجاد کنید؛ یعنی از حالا تا دو ماه آتی، به روز و هفته عرضه اولیه و میزان عرضه تعیین شود.
در مورد قیمت میتوان آن زمان صحبت کرد، اما همه بدانند که قرار بر این است که در دو ماه آتی، این شرکتها راهی بازار شوند و هیچ تغییری هم در برنامه ایجاد نخواهد شد. حتی اگر سنگ ببارد و از ابر به جای باران، آتش بیاید!!! تاکید میکنیم هیچ تغییری؛ اما چرا؟ برای اینکه پس فردا دوباره بازار منفی نشود و برخی پشیمان شوند… بگذارید این روند شکل بگیرد. بازاری که لنگ هزار میلیارد تومان باشد، بازار سرمایه نیست. به درد لای جرز دیوار میخورد. بازاری که با هزار میلیارد تومان بلرزد، به چه ارزد؟ به قول شاعری زیرزمینی که با یک عرضه اولیه بلرزد، به چه ارزد؟!!
نکته بعد در مورد سهام پروژه است؛ در جریان قرار گرفتیم که سازمان بورس، شرکت بورس و فرابورس کار ویژهای را در این حوزه پیش بردند، اما به نظر میرسد با توجه به قوانین و شرایط، ممکن است این موضوع با استقبال چندانی مواجه نشود و کند پیش برود. به سرعت دو راهکار ایجاد کنید؛ یک، ترغیب شرکتها به اعمال افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم با جذابیتهای ویژه که طرحهای توسعه شرکت نیز حرکت کند و سرمایه جذب بازار شود و نکته دوم، پذیرهنویسی شرکتها در قالب شرکتهای سهامی عام.
البته باگ ماجرا اینجاست که سازمان بورس بپذیرد برخی دارایی و پروژه سهامداران به عنوان آورده اولیه مدنظر قرار بگیرد که در این راستا میتوان از تامین سرمایهها و مراکز قیمتگذاری کمک گرفت تا نگرانی برطرف شود.
انجام شدن کار بهتر از انجام نشدن است. قطعاً املای نانوشته غلط ندارد و اگر بخواهیم آغاز کنیم، میتوان به نوشته و طرحها هزاران ایراد گرفت. اما این مسیری است که باید هرچه سریعتر طی کنیم و راه سعادت و پیشرفت بازار همین است که با افزایش بازیگران این بازار و وارد کردن سهامداران جدید، حاکمیت کم کم به این نتیجه میرسد زمین بازی باید از بازارهای موازی غیرشفاف و غیرمولد به سمت بازار سرمایه تغییر کند. البته تا به امروز، هرچه یاسین خواندیم گویا فایدهای نداشت و باید با صدای بلندتری بخوانیم تا نظریات جبرائیل و عزرائیل به حاشیه برود. هرچند همیشه این ضعف سیاستمداران است که کوتولهپروری را به تخصص ترجیح دادند.
همیشه نگاه دولتی برتر بوده است؛ چه در دولت قبل که وزیر نفت آن فکر میکرد در دوران کمونیستی و سوسیالیستی قرار دارد و چه مشاوران و کارشناسان فعلی که کلا در آسمان هفتم تفکرات خام و خندهدار شناور هستند.
بتا سهم
تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold