گزارش بازار امروز شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۲
پناه می بردم به نا امید شدن…
بازار شبیه بوکسور هایی شده که چند راند دوام اورده بودند و مبارزه میکردند تا پیروز شوند و بالاخره برحریف غلبه کنند ولی حریف با مشتی اهنین چنان ضربه ای به صورت او نواخت که حالا گوشه رینگ افتاده و نفس نفس می زند . نه انگیزه دارد و نه نای بلند شدن ! آن صدای سوت و هیجان و تشویق ها هم انگار کم شده و همه فقط و فقط تماشاچی هستند و روند ناامید شدن را میبینند … به قول چاووشی چشم که میبستی به بی پناهی من ! پناه می بردم به ناامید شدن .
بازار به ناامید شدن پناه برده تا از دل اتفاقات این روزها معجزه ای برای نجات او بیرون بزند … که فقط معجزه ای به نام برگشت به عقلانیت میتواند چنین چیزی را رقم بزند و جقدر ما سهامداران بدبخت شده ایم که برای عاقل شدن قومی باید طلب معجزه داشته باشیم !
البته این را هم باید گفت بازار این روزها نای منفی شدن های بیشتر را ندارد او انقدر کتک خورده و منفی شده که صورت او جای سالمی نداشته و این حجم از منفی ها برای او عادی شده و کم کم اثر روانی این موضوع نیز ازبازار خارج می شود . ولی حجم و کم حجمی بی رمقی معاملات هنوز درد بزرگ بازار است . ارزش کل معاملات امروز بازار ۸۶۰۰ میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۵۴۰۶ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و صندوق های قابل معامله سهامی بوده است و این یعنی افول دوباره در حجم !
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که در ناامیدی و یأس کار پیش میرفت. حکایت این روزهای بازار دقیقاً شبیه حکایت روزهای سرد و اوج دعوای زن و شوهری است که یک طرف ماجرا درست در آن لحظه که باید کمک حال ماجرا باشد با بدترین رفتار و بدترین جملات و بدترین اتفاقات فضا را غیر منطقی تر و ناامیدانه تر میکند و دقیقاً حکایت رفتار دولت با بازار به همین شکل بود . درست ان نقطه که باید نقطه عطف اشتی جریان پول و برگشت بازار میشد به نقطه سقوط بی اعتمادی بازار تبدیل شد …
قبل از بیان اتفاقات و رویدادها ابتدا به این بپردازیم که چه اتفاقی در انتظار بازار است …
در هفته ای قرار داریم که احتمالاً شدت اتفاقات و رویدادهای یاد شده ۳گانه تیر در حداقل خود قرار دارد یعنی گزارشهای ماهانه سپری شده گزارشهای سه ماهه هنوز به بازار نرسیده و نمیرسد و مجامع نیز تک و توک پیش میرود و هنوز به پیک آغاز مجامع نرسیدهایم.
در چنین فضایی این هفته را آغاز میکنیم و البته بازار دلسرد و ناامید از ضربهای که خورده یک بار دیگر نشسته و پیش خود اتفاقات و رویدادها را مرور میکند ! مهمترین و شاید بدترین قسمت ماجرا این است که این ضربه از سمت دولت و سیاستگذار درست زمانی به بازار زده شد که همه انتظار یک اتفاق مثبت و برگشت را داشتند یعنی دقیقاً در مقطعی که باید بازار تعیین تکلیف میشد و با کمک رویدادهای مختلف مسیر بهتری را طی میکرد با یک ضربه تمام عیار به گوشه رینگ افتاده و با صورتی خونی نظارهگر باقی ماجراها شد …
این اتفاق از دو بعد قابل بررسی است
بعد اول بعد مالی و اثرگذاری مالی این ماجراست که خود را در گزارشهای پیش رو نشان میدهد و اصلاح پی به ای بازار و قیمتها در برخی صنایع ادامه خواهد داشت و البته بازار هم بعد از گذشت مدتی با فروکش کردن تب این ماجرا مسیر خود را عوض میکند و در انتخاب سهم و استراتژیهای آن بازنگری خواهد کرد که روز کاری گذشته در مورد آن صحبت کردیم
گفتیم که سهامداران بعد از این رخداد و بعد از این شوک و سیلی که از دولت دریافت کرده سعی میکنند به سراغ شرکتها و صنایعی برود که تا حدودی از جریان سازی ها دور بوده و دولت فعلا به سمت این صنایع و این شرکتها حرکت نمیکند و با قبلا ترتیب آنها را داده است و اثرش را دیده ! و یا جریان اندک پول حاضر به سراغ شرکتهای کوچک بازار برود و بزرگان ممکن است در بازار آن حرکت و بازدهی قبل را نداشته باشند و دوباره پروژه بازی و پول پشت سهم ها رفتن و اقبال به سمت سهم های کوچک رواج یافته این بعد اول ماجراست که باید با دقت و با کمک گزارش ها دنبال کنیم …
اما بعد دوم ماجرا برای همه مهم است و آن سیگنال قوی و منفی است که از سوی سیاستگذار به بازار رسیده و به نوعی نشان دهنده این است که تقریباً دولت بازار را کتف چپ خود حساب کرده و هیچ اهمیت و ارزشی برای سرمایهگذاری و اثرات تصمیمات خود بر بازار قائل نیست این را قبلتر به زبان نمیآورد و سعی میکرد در رفتار خود کمی آن را لاپوشانی کند اما این بار صریح و شفاف و واضح این پیام را فرستاد و به تبعات آن هم واقف بود اما برایش مهم نبود و تلخی ماجرا اینجاست که این ضربه درست در زمانی زده شد که همه انتظار عکس آن را داشتند
بازار در انتظار یک رویداد بهتر برای کنده شدن از این فضا بود و دقیقا بعد خطرناک ماجراست که احتمالاً باعث بیاعتمادی جریان پول و کاهش حجم معاملات خواهد شد و فنر بازار را چه زمانی و چه قیمتی فشرده تر می کند !
تلخی ماجرا اینجاست که این رفتارها سلسله وار بوده و بارها و بارها تکرار شده به همین تصمیمات چند ماه اخیر نگاه کنید از نرخ گذاری خودرو تا تصمیمات بورس کالا ، ازنرخ گذاری دستوری روی سایر صنایع تا وضع عوارض و مالیاتهای متعدد نمونه های کوچک تحولات تلخ رفتار دولت با بازار سرمایه است که هرچه پیش میرود بیشتر به این نتیجه میرسیم که دانشمندان اقتصادی دولت به طور کلی اهمیتی برای بازار قائل نیستند و البته یک نکته را عرض کنیم دود این ماجرا همیشه ابتدا به چشم سهامدار و بعد با چند برابر قدرت بیشتر به چشم سیاستمداران رفته است منتهی این عزیزان حافظه قوی ندارند و باز تکرار میکنند !
حتی بسیاری از تحلیلگران همین حالا بر این عقیدهاند که رفتار اخیر دولت در ماجرای نرخ سوخت و خوراک در حالی که این ماجرا فرمول دارد و قاعده مشخصی برای آن وجود داشته و چنین رفتاری و نرخ گذاری این چنینی فقط و فقط نشان دهنده یک بعد ماجراست که پول نیست و بودجه ناتراز است و این موضوع امروز از جیب شرکتها زده میشد و دیر یا زود این ماجرا خود را در تنشهای ارزی و رشد دوباره دلار نشان خواهد داد و اون وقت است که دود این ندانم کاری با چند برابر شدت بیشتر به چشم سیاستگذار خواهد رفت
چرا که زمین بازی که بتواند جذب نقدینگی کند با این فضا به زمین سوخته تبدیل کردید و آن مقطع صف مردم برای خرید دلار و بازی روی خودرو و ملک خار چشم سیاست گذاران خواهد شد !
اما تمام این موارد را گفتیم یک موضوع بیش از همه ذهن ما را درگیر کرده موضوع تاریخ این نامه و ریزش بازار موضوع عجیبیست به ظاهر قاعده ماجرا این است که برخی افراد احتمالاً مطلع بودند به نظر سازمان بورس در سریعترین زمان ممکن باید معاملات آن مقطع را بررسی نماید که چه کدها و چه شرکتهایی فروشنده بازار بودند اما از حقیر که با منابع بسیار زیاد ارتباط داشته و جریان معاملات را به طور ریز و دقیق دنبال میکند بپذیرید که این ماجرای همزمانی ممکن است در برخی کدها صادق باشد و برخی با اطلاعات نهانی دست به چنین کاری زده باشند
اما به نظر این همزمانی دو رویداد آنقدرها هم که بازار فکر میکند عجیب و عمدی و خاص نیست معتقدیم دولت در این ماجرا به واسطه اینکه میدانست تصمیماتش چه تبعاتی در بازار دارد اتفاقاً کار را مخفیانه و بدون حتی مشورت با عقلای جمع و شرکتها پیش برد.
برای اثبات این مدعا کافیست کمی فایل جلسه شنیدن مشکلات اوره و متانول پتروشیمیها را دنبال کنید که در سازمان برگزار شد ! از نرخ خوراک ۷ هزار تومانی مطلع نبودند و این خوابزدهها همین حالا هم خیلی در باغ ماجرا نیستند و این نشان میدهد اتفاقا دولت به تبعات تصمیم خود بسیار واقف بوده و با علم اثرگذاری منفی در بازار چنین تصمیمی را گرفته و البته به رسانه ها درز کرده و هنوز ابلاغ رسمی نشده است
این دقیقاً ماجرای این اتفاقات است که نشان میدهد خیلی هم نباید دایی جان ناپلئونی نگاه کرد و صد البته وظیفه سازمان بورس این است که با دقت تمام این ماجرا را بررسی نماید و بدون هیچ تردیدی حتی اگر تخلف۱ میلیون تومانی هم بود با اسم و مشخصات و دقیق اعلام کند !
اما معتقدیم دمیدن در این ماجرا ادرس غلط دادن است . اصل ماجرا چیز دیگری است. سهامداران باید در این فضا و این شرایط دنبال مطالبه دیگری باشند
به واقع چرا کسی نباید از دولت سوال کند عدد ۷ هزار از کجای شما درامده است ؟! چه مبنای دارد ؟ با چه نرخ ارزی است ؟ چرا کسی پاسخ نمیدهد کار کارشناسی آن چیست ؟ این که شما پول لازم هستید که دلیل نمی شود جیب شرکت هایی که مردم و جمعی بازنشسته حضور دارند بزنید !چرا کسی این موارد را مطالبه نمیکند ! و بحث مهم دیگر …
روزهای قبل بیان کردیم و باز هم بیان میکنیم که این میان سهامدار خرد قربانی ماجرا شد و کک سهامداران عمده هم نمیگزد .
اقای سازمان بورس !!! ردپایی از حاکمیت شرکتی میبینید؟؟؟ از جریان پالایشی ها گرفته تا جریان پتروشیمی ها صدایی از هیئت مدیره و مدیران و سهامداران این شرکتها در نیآمده، حتی حاضر به مصاحبه نیز نشدند و این دقیقاً به این معناست که آنچه از آن به عنوان حاکمیت شرکتی هم یاد می کند چیزی شبیه همان کشک و پشمی است که روزهای قبل عرض کردیم .
به واقع مدیران صندوق های بازنشستگی که نمایندگی و وظیفه حفظ ثروت بین نسلی را دارند از خود خجالت نمیکشند ! به چه قیمتی پشت این میزها نشسته اید ؟! سازمان بورس هم ساکت نشسته و این عزیزان را نگاه میکند . امروز صدای شما باید بلند تر از ما باشد ولی نشسته اید و فقط نگاه میکنید که گوشه میز شما خط نیوفتد !
از دو حال خارج نیست بی تعارف . یا عرضه ندارید که بهتر است این جایگاه را ترک کنید یا از این میزو صندلی ها منافع دیگری دارید که صدایتان بلند نمی شود
و حرف اخر …
بسیاری معتقدند بازار از نظر نموداری و تکنیکالیستی جای بدی نیست نهایت یک افت تا ۲ میلیون را داشته باشد برخی دیگر هم معتقدند گزارش های خوبی در پیش است نمونه اش وپست و برخی دیگر سهم ها که ماهانه های خوبی داشتند ولی انچه برای بازار مهم است حجم است که هنوز چیزی دیده نمی شود بازار برای نجات ازاین شرایط و فرار ازاین بحران به شوک احتیاج دارد وگرنه دوباره روند او فرسایشی شده و فنر جمع می شود و جایی میپرد که شاید افزایش نرخ دلار نیز به این ماجرا کمک کند ولی در کوتاه مدت شوک های قوی خبری نیاز دارد … این شوک یا باید در برگشت خبرخوراک و این موارد باشد یا در صنایعی مانند خودرو بانک پالایش ولی هر چه که هست در کوتاه مدت برای خروج ازاین فضا به این شوک نیاز مبرمی داریم…
بتا سهم
تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold