بازار 

گزارش بازارامروزچهارشنبه ۴مرداد۱۴۰۲

با دست اشارتم کرد … که عزم سوی ما کن !

این هفته هم به پایان رسید. مرداد داغ آرام و آهسته آغاز شده است … به قول کدکنی درست شبیه مردابی که درون دشت شب خفته است !

امروز چهارشنبه آخر روز هفته اولین هفته مرداد بود که بازار تا حدودی نسبتاً متعادل و نرمال کار را پیش برد نه خیلی منفی بود و نه مثبت و برایند بازار ثبات را نشان می‌داد و البته حجم بازار هم خیلی قوی و محکم ظاهر نشد و جریان پول همچنان از دور ایستاده و تماشاچی این بازار است و هرچه ارزندگی و صورت‌های مالی و عوامل دیگر به قول شاعر با دست اشاره می‌کند که عزم سوی ما کن!! او ایستاده و فقط از دور لبخند می‌زند
البته حال و روز همه بازارها این چنین است و بازار مسکن و خودرو و بازارهای دیگر هم در رکود کامل به سر می‌برند  یک نکته این روزها بیشتر به چشم و گوش ما می‌خورد که دوباره برخی که تا امروز تماشاچی بودند حالا با بازار کاهشی خودرو و مسکن و البته بورس !! عکس یادگاری گرفته و سیس اثرگذاری روی این بازارها را گرفتند ، این افت  را دستاورد خود میداند !

دولت در این ماجرا خود را همه کاره و متولی و عامل ماجرا می‌داند اگر به خاطر داشته باشید چند وقت پیش مثالی زدیم که یک بار دیگر آن را می‌آوریم…
آن موقع عرض شد : باز یک عده پیدا نشوند بگویند فرمول های اقتصادی ما این نتیجه راداد  !

نه دانشمندان عزیز … فرمول های شما اگر نتیجه بخش بود قبل از افت دلار نتیجه اش روشن بود  . این ارام گرفتن تب دلار و کاهش ریسک های سیاسی و شایعات توافق است که تقاضا و تورم انتظاری را ارام و رام کرده است  ! حکایت ماجرا شبیه همان پیرمرد ۹۰ ساله ای است که زن جوانی گرفته  بود و  باردار شده بود پیرمرد به دکتر میگفت شلیک تفنگ من بوده ! دکتر هم گفت با چتر نمی شود شیر شکار کرد !!
با فرمول های دلار زادیی و ریال پروری نمی شود به جنگ منطق اقتصادی رفت و بازهم این منطق ریسک و سیاست و نرخ ارز است که نخ ماجرا در اختیار اوست … شما احتمالا  بازهم  فکر میکنید در اختیار شماست !!

بازار را در حالی آغاز کردیم که بیش از هر چیز سیاست‌های تایید و تکذیب ماجرای نرخ خوراک در فرایند اعتماد جریان پول به بازار موثر بوده است. شاید اگر همین ماجرای نرخ خوراک از ابتدا تا انتها یک شکل و یک فرم پیش می‌رفت امروز اثرات آن هم به اتمام رسیده بود اما این تایید و تکذیب‌ها و رد و قبول‌های متعدد باعث سیاست صبر و به نوعی گروگان گرفته شدن بازار توسط نرخ خوراک شده و و هر حرکت بازار به حرکت تایید و تکذیب‌های این نرخ و این اتفاق گره خورده است و همین باعث شده تا جریان اخبار هم همه ابعاد و اتفاقات را فراموش کرده و روی این ماجرا متمرکز شود همیشه و همواره در بازار همین بوده که لنگ در هوا بودن و بلاتکلیفی بیش از هر چیزی بازار را آزار داده و موجب شرایط سخت و عدم تصمیم‌گیری جریان پول در بازار شده است و به همین دلیل است که می‌بینیم حجم معاملات افزایشی نداشته و کماکان بسیاری بر تماشاچی بودن بازار تاکید داشته و نگاه کردن و تماشا کردن بازار را بهترین سیاست فعلی می‌دانند

تا قبل از اینکه این داستان‌های کنترل تورم شعار سال و سیاست اداره کردن تورم با دستور و سیاست‌های کلاه بیاور و سر می‌آورد آغاز شود دولت در حوزه اقتصاد چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن ۴ سوال را به عنوان شعار اصلی خود برگزید. اول پرهیز از اقتصاد دستوری دوم پیش بینی پذیر کردن اقتصاد، سوم تکیه بر تولید و تقویت توان و تولید داخل و چهارم شعاری بود که دولت تاکید کرد که بورس اولویت اول دولت است
بی تعارف خودمان ک داشتیم می نوشتیم و عملکرد دولت را می‌دیدم معتقدیم مرغ پخته از این شعارها و عملکرد ها خنده اش می‌گیرد!!

به ساختار این ۴ شعار دقت کنید در حال حاضر در چهره تصمیمات دولت هیچ رنگ و بو و شباهتی به این شعارها دیده نمی‌شود .عملکرد دولت فرسنگ‌ها با آنچه شعار داده شد و در حال حاضر عمل می‌شود فاصله دارد برخی دلایل این موضوع را قربانی شدن همه سیاست‌ها به پای تورم و برخی دیگر اولویت قرار گرفتن امنیت عمومی و عدم افزایش قیمت بنزین و جبران کسری بودجه می‌دانند که در هر دو حالت دونگ این زیان را بخش خصوصی بازار سرمایه و شرکت‌های بزرگ بازار می‌پردازند

دیروز در مورد  بحث تجدید  صحبت کردیم و امروز بخش دوم آن را بیان میکنیم که کمی متفاوت تر است …

قبل از هر چیز تکلیفمان را روشن کنیم  …

هیچ دلیلی نیست که گزارش بسیار ضعیف خودرویی‌ها و دستورات مغایر با اصول اقتصادی  با موضوع تجدید ارزیابی پوشانده شود. این گزارش ها و این اتفاقات اخیر یک زلزله اقتصادی تمام عیار و یک سیلی محکم به گوش سیاست‌گذاران است که نباید با خبرهای تجدید و برنامه این شرکت‌ها برای تجدید به فراموشی سپرده شود. اما بحث ما، ادامه صحبت دیروز است که در جمع‌بندی بخش اول به این نتیجه رسیدیم که شفافیت دارایی شرکت‌ها باید در دستور کار باشد و باید برای این موضوع چاره‌ای اندیشیده شود که تجدید یکی از آنها است و حال می‌خواهد اختلاف به سرمایه منتقل بشود یا نشود.

اما بحث امروز ما در مورد اهمیت این واژه، یعنی تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه از این محل برای برخی شرکت‌ها و بازار است. قبل از هر چیز یک نکته را عرض می‌کنیم؛ امسال، شرکت‌ها سودهای نسبتا خوبی را محقق می‌کنند. سهامداران در مجمع دل به تقسیم سود بالا می‌بندند و حتی سهامداران عمده نیز از این موضوع بدشان نمی‌آید، اما اگر بخواهیم کمی بلند مدت‌تر نگاه کنیم، باید اذعان داشت که ادامه این سیاست و عدم سرمایه‌گذاری، کم کم شرکت را کوچک می‌کند. بی‌شک بخشی از نقدینگی در دل شرکت‌ها باید صرف سرمایه‌گذاری و طرح‌های توسعه شود و این ماجرا اگر خود را به شکلی در قالب‌های اثرگذاری در تقسیم سود نشان ندهد، به زودی به چالش بازار تبدیل خواهد شد.  اما لازم به ذکر است که ذخیره کردن بخشی از سود در قالب اثرات کاهنده سودآوری، چه به شکل استهلاک باشد چه موارد دیگر، می‌تواند به جریان جلوگیری از خروج نقدینگی از برخی از این شرکت‌ها کمک کند و آنها را در شرایط بهتری قرار دهد تا نقدینگی بی‌حساب و کتاب از شرکت خارج نشود.

نکته دیگر در بسیاری از این شرکت‌ها این است که جمع دارایی‌ها، اعداد کوچکی شده و در مقابل تورم رشد نکرده است. اما عدد سود خالص افزایش یافته و همین موضوع دستاویزی برای کسانی است که بی‌دانش و بدون تسلط به جریان مالی شرکت‌ها نگاه می‌کنند و بازده دارایی آنها را بالا می‌بینند و به خود حق می‌دهند که دست در جیب شرکت‌ها کرده و آنها را تلکه کنند.

این دقیقا همان نقطه‌ای است که باید فکری برای آن کرد. باید جریان دارایی شرکت‌ها بروز باشد و بروز شود تا حداقل حساب و کتاب آنها شفاف باشد که از چه میزان دارایی، چه سودی به سهامداران می‌دهند و این موضوع برای سیاست‌گذاران و بیننده‌ها و مدیران عجیب و غریب نباشد که مثلاً فلان شرکت پتروشیمی با حجم کم دارایی که بروز نشده، چه میزان سود عجیب و غریبی را می‌سازد تا برخی اسکولیست‌ها نیز سناریوهای دلاری شدن را برمبنای همین موارد مطرح نکنند. از سوی دیگر، به هر حال تورم علاوه بر فروش و سود باید خود را در دل دارایی شرکت‌ها نیز نشان دهد و سهامدار بیچاره که ریسک کرده و به خیال خود در شفاف‌ترین بازار حضور پیدا کرده، باید همچون سایر بازارها از این تورم عقب نماند و نباید فقط نظاره‌گر کاهش ارزش پول خود باشد. با توجه به سطح کم دانش فنی بازار ما می‌طلبد که این تجدید ارزیابی دارایی‌ها تا حدودی به جریان سرمایه اضافه شود و کمی جریان خروج پول از شرکت‌ها را کنترل کند و سیاست‌گذار را نیز در محاسبه درست اعداد بازدهی یاری کند. از همین روست که فکر می‌کنیم اجرای این اتفاق بعد از رالی تورمی اخیر برای شرکت‌های بازار ما یک نیاز جدی خواهد بود.اما به همین سادگی هم نیست …

 

یک‌نکته را در مورد تجدید بیان کنیم که کمتر کسی به آن‌ اشاره دارد…
ماجرای تجدید تا وقتی موافقان جدی دارد که وارد دو حوزه نمی‌شود
یک حوزه استهلاک و دو اجبار
یعنی وقتی که تجدید ارزیابی تبدیل به اجبار می‌شود و در سوی دیگر سراغ دارایی‌های استهلاک‌پذیر نظیر ساختمان و به خصوص تجهیزات و ماشین آلات می‌رود مخالفان بسیار بسیار جدی پیدا می‌کند که حتی مطلعیم بار قبل که چنین چیزی مطرح شده بود با مخالفت آنها مواجه شده و اجرا نشد

عمده حرف حساب و صحبت مخالفان بر این مبناست که این اجبار و چنین افزایش سرمایه‌ای، دریافت سود نقدی را هدف گرفته و چالش‌های متعددی را ایجاد می‌کند که مهم‌ترین آن آغاز بحران در صندوق‌های بازنشستگی و چرخه‌ای است که دولت در آن گرفتار خواهد شد از همین رو تصویب این قانون برای بسیاری از صنایع و شرکت‌ها و اجبار آنها به انجام آن به این راحتی و سادگی‌ها نیست و مخالفان جدی دارند

در بازار نیز بسیاری از سهامدارانی که روی سود نقدی و جریان سودآوری شرکت‌ها حساب کرده‌اند معتقدند این ماجرا تا وقتی سراغ دارایی‌های استهلاک‌پذیر نرفته منطقی است و به بعد آن منطقی نخواهد بود و با قدرت با آن مخالفت میشود و معتقدند اقناع دولت و رفتارش با شرکت‌ها باید از کانال دیگری صورت گیرد از همین روست که احتمالاً این قانون در تصویب ممکن است با چالش‌هایی مواجه باشد و در صورتی که اجبار نباشد دست شرکت‌ها برای افزایش سرمایه از محل طبقات مختلف دارایی باز باشد ،می‌تواند اثرات بهتری در بازار داشته و البته صنایع مختلف نظیر بانک و خودرو را با شکل قوی‌تر و جدی‌تری پیش ببرد

بازهم  زیاد صحبت کردیم و بر ما  ببخشید …

 

بتا سهم

#گزارش_بازار

تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *