گزارش بازار امروز چهارشنبه ۸شهریور ۱۴۰۲
تردید و تجدید و تسعیر !
بازار امروز کمی شبیه بازار دیروز بود با این تفاوت که تحولات گروه بانکش بربقیه صنایع می چربید و همچنان در تلاش است تا خود را در ازاین فضا خارج کند و البته امیدواری ها و چشم انداز نسبتاخوب و روشنی پیش روی بازار است . امروز بازار نباید ناامید میشد و باید خود را سرحال و استوار نشان میداد که به نظر نشان داد … البته هنوز سردرگمی و تردید در بازار موج می زند .
بازار این روزها در نقاطی قرار گرفته که باید تعیین تکلیف کرد و وضعیت خود را تا حدودی روشن سازد
البته بر همگان روشن بود که حرکت مسلسل وار و پشت هم و تکرار شونده رشد بازار برای فرار از عرضهها در اعداد بالاتر در این ایستگاه کمی توقف کرده و عرضه می شود و دست به دست شده تا انرژی لازم برای فتح اعداد بالاتر را به دست بیاورد.
پس ایستادن در جا زدن و دست به دست شدن در این نقاط هم از بعد تکنیکالی هم شاخصی و هم بنیادی اتفاق لزوماً خطرناکی نیست و میتواند انرژی بازار را برای حرکات قویتر جمع کند . البته دو نکته را باید در نظر گرفت که این نقاط شبیه برزخی است که باید به هر حال تکلیف بازار به سمتی روشن شود به نظر میرسد اگر بتواند دو مولفه مهم را در روزهای آتی پیش بگیرد گذر از این برزخ به سمت قیمتهای بهتر میسر خواهد بود.
رویداد اول فرو ننشستن عطش حجم معاملات است که نباید روند خطرناک نزولی و حرکت به سمت اعداد پایینتر را در پیش بگیرد البته امروز حجم و ارزش خوب بود ارزش کل معاملات امروز بازار ۱۳٫۶۴۹میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۶۶۰۵ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و صندوق های قابل معامله سهامی بوده است.
یا به عبارت دیگر جریان پول باید همچنان سالم و سرزنده همچون پیرمردهای صبح زود پارک ملت در بازار حضور داشته باشد و انرژی لازم را برای روزهای بهتر نهفته کند البته ما هنوز در پروسه آشتی جریان پول با بازار قرار داریم و هنوز موفق به به دست آوردن دل این جریان نشدهایم.
اگر به خاطر داشته باشید چند وقت پیش در مورد این موضوع صحبتهایی مطرح شد تقریبا اواسط مرداد بود که در مورد نقدینگی و موج های بی پولی در بازار صحبت کردیم و آن را به چند مرحله تقسیم نمودیم …
مرحله اول پول فعالان و حاضرین خود بازار است که در بازار فعالیت میکنند و فعال هستند
که به اصطلاح سنگهای کف این رودخانه بوده و همیشه در بازار حضور دارند حالا گاهی به وضع بازار نگاه میکنند و دور میایستند و گاهی در دل این بحران و خوشی ها هستند ما در اولین فاز باید جریانی را ایجاد کنیم و اعتمادی را به وجود آوریم که همین پولهای مرحله اول بچههای بازار به گردش و به چرخش درآید.یکی از نشانههای فعال شدن این جریان این است که حجم معاملات به طور مداوم بین ۶ تا ۸ هزارمیلیارد تومان قرار داشته باشد (به نظر تازه در این مرحله هستیم و پول های فعالان بازار در حال حرکت و چرخش بیشتر در بازار است )
مرحله دوم مرحلهای است که جریان پول بیرونی وارد بازار میشود پولهای هوشمند، متصل!!!،پول های سرگردان سایر بازارها و سایر حوزهها به واسطه اتفاقات و تحولات مثبت راهی بازار سرمایه میشوند. بازار آنقدر باید بستر قوی امن و مثبتی را تجربه کرده باشد که این پولها در بازار حاضر شوند و البته معمولاً این جریان پول بعد از یک رشد موقت در بازار هوشیار و بیدار شده و سراغ این بازار را میگیرد (برخی معتقدیند یک سری پول به سراغ بازار امدند ولی هنوز مشخص نیست وارد این مرحله شده ایم یا خیر )
البته مرحله سومی هم وجود دارد که اوج بلند بودن بازار ماست که فقط چند ماهی در سال ۹۹ تجربه کردیم و آن هم تب فراگیر بازار سرمایه بود که فکر میکنیم با کاری که آن دولت در آن مقطع با بازار سرمایه کرد و در ادامه همین دولت چند برابرش را سر بازار درآورد بعید است به چنین مرحلهای از خوشی و لذت برسیم
پس یکی از مؤلفههای زنده بودن در این شرایط برزخی ،عدم افت حجم معاملات و فضای کاهشی آن و گرفتار نشدن در آن است.
اما رویداد دوم که فکر میکنیم میتواند حامی جریان پول باشد و او را هل داده و در مسیر بهبود بازار سوق دهد بحث رسیدن اخبار خوب است ببینید از زمان برگشت بازار تا به امروز شایعات و شنیدههایی نظیر کاهش نرخ خوراک، افزایش نرخ تسعیر، کاهش عوارض و موارد این چنینی مواجه بودیم و به نظر این جریان یعنی اخبار مهم و موثر و تاثیرگذار میتواند سوخت موتور حرکت بازار از ۲۱۰۰ به ۲۴۰۰ باشد .
در این مرحله احساس میکنیم این موضوع میتواند خود را در دو مؤلفه مهم خبری نشان دهد اولین مؤلفه موضوع خودروییهاست و دومی ارز…
به واقع اگر نشانههایی از این جریان در بازار و اخبار دیده شود میتوان امیدوار بود که احتمالاً یک حرکت کمی با شتابتر در روزهای آتی در بازار رخ میدهد. در مورد خودروییها دیروز کمی صحبت کردیم امروز به نکته مهم دیگری اشاره میکنیم که نه تنها خودروییها بلکه بخش بزرگی از صنایع درگیر آن خواهند بود و آن هم موضوع برنامه هفتم است که در آن به بحث تجدید ارزیابی دارایی اشاراتی شده است
به نظر رونمایی از این موضوع در هفته سوم اردیبهشت و خبرهای آن میتواند بخشی از بازار را که در مورد تجدید ارزیابی داراییها نقاط حساس و خاصی دارد را با خود همراه سازد به طور کلی خبر تجدید همواره خبر موثری در بازار بوده است البته موضوع تصویب و تایید سران قوا نیز گویا به زودی انجام خواهد شد.
اما موضوع دوم بحث تسعیر ارز است
که این روزها شایعات و شنیدههایی مبنی بر تغییرات سیستم ارزی کشور به گوش میرسد اول از همه نظر شخصی خود را بگوییم که احساس میکنیم دولت و حاکمیت به محض دریافت اولین سیگنال و نشانهها از نبود تهدید امنیتی داخلی نظیر سالگرد اعتراضات اخیر و با پشت سر گذاشتن آنها سراغ دو موضوع مهم خواهد رفت یکی بنزین و دیگری نرخ تسعیر که هر دو در تورم موضوع موثر و حیاتی به شمار میروند و در بازار هم اثرات بسزایی دارد
بسیاری بر این عقیدهاند که باز شدن دست کشور در فروش نفت باعث ثبات دلار در این نقاط شده است اما به نظر همین موضوع چند نرخی بودن نرخ ارز تبعات دیگری را نیز به همراه آورده که امروز بخشی از آن را در انتشار آمار تراز تجاری شاهد بودیم . در ۵ماه نخست ۲/ ۲۴میلیارد دلار بوده و صادرات به ۳/ ۱۹میلیارد دلار رسیده است. بنابراین تراز تجاری ۵ماهه ابتدایی کشور حدود منفی ۹/ ۴میلیارد دلار بوده است .
به هر حال تغییرات تسعیر ارز یک گام دیگر به سمت واقعی شدن بازار و اقتصاد خواهد بود که مزیتهای آن برای بازار سرمایه بیش از شرایط فعلی است از همین رو معتقدیم دو جریان تجدید ارزیابی و شوکهای ارزی و تغییرات آن میتواند محرکهای بعدی بازار بوده که او را از این محدوده به سمت اعداد بالاتر هدایت نماید و صد البته جریان پول را نیز بیدار کرده و با خود همراه کند
و نکته آخر
در بخش اول این موضوع است که اگر این مواردی که عرض شد و یا هر اخبار دیگری در جهت مثبت به بازار نرسد باید آن سوی ماجرا را هم نگاه کرد که بازار به مؤلفههای بنیادی نظیر گزارش ها نگاه میکند که موعد و سررسید آن در اوایل مهر است در هر صورت فضای فعلی بازار موید این موضوع است که اگر نتوانیم هفتهها و روزهای آتی اخباری را در جهت تحولات مثبت در بازار پیدا کنیم ناامیدی و اخبار منفی آرام آرام در بازار رخنه کرده و او را دوباره خسته خواهد کرد
و اما در بخش دوم در ادامه مطلب دیروز به درسهایی از بحران اخیر میپردازیم ( یاد درسهایی از قرآن حاج اقا قرائتی میافتیم …یه صلوات بفرستید …)
امروز بحث ما حول سازمان بورس و نقش آن در بحران اخیر است و این موضوع را به دو قسمت تبدیل خواهیم کرد بخش اول که از دید ما مهمتر است دوران قبل از سقوط و بحران بازار است دورانی که بازار مسیر صعود را پیش گرفت و با شتاب حرکت میکرد
یک بار ماجرای این موضوع را سربسته و دربسته بیان کردیم که برخی از عزیزان خود فعال بازار سرمایه و اهالی قدیم و جدید آن به سمت نماینده ،وزیر و وکیل و هرکه به دستشان میرسید پیام دادند که آی چه نشستهاید اتفاقات سال ۹۹ در حال تکرار شدن است، بورس حبابی شده !!! بفرما امروز تحویل بگیرید حبابی که شما در ذهن خود ساخته بودید اینجا ترکید و صورت همه عزیزان خیس شده است.
بعد از آن سازمان بورس هم تحت تاثیر این افراد و البته توصیههای ریز و درشت قرار گرفت و در مسیر کشیدن ترمز و کم کردن سرعت آن گام برداشت
این موضوع از دید ما دو مرحله داشت
مرحله اول مرحله کم خطر ماجرا بود که سازمان با ابزارهایی که در اختیار داشت نظیر کم کردن حد نصابها اعم از ارزش تضمین و اعتبارها ، کم کردن حد نصاب سهام در صندوقهای فیکس یک گام در این مسیر برداشت در گام بعد صندوقهای تثبیت و توسعه فروشنده بازار شدند اما بسیار محافظهکارانه و در نهایت سازمان که دیده بود زورش به بازار و تقاضا نمیرسد مرحله خطرناک دوم را آغاز کرد و آن هم توصیه به حقوقیها برای عرضه سهم در بازار بود و این دقیقاً نقطه اشتباه بزرگ سازمان بود که به شکلی غیرمنطقی و غیر اصولی در بازار مداخله کرد.
به خاطر داریم بزرگواری در یک جلسه بیان کرد اگر قرار باشد صندوقهای تثبیت و توسعه فروشنده محض بازار باشند به زودی این صندوقها به صندوقهای درآمد ثابت تبدیل میشوند چرا که دیگر سهمی در پورتفو نخواهند داشت که ای کاش آن مقطع این اتفاق رخ داده بود
به نظر مهمترین درسهایی که مرحله قبل از ریزش به سازمان به عنوان یک تجربه مهم داد :
این است که مداخلات و نظارت خود را به ابزارهایی که دارد محدود کرده و به هیچ وجه تاکید میکنیم به هیچ وجه سراغ ابزارهای بیرونی نرود
نکته منفی بعدی سازمان در آن مقطع خلاء عرضههای اولیه بزرگ و مهم بود اگر این را داشت در آن مقطع که میتوانست با عرضه حداقل سه شرکت در هفته بخشی از این عطش را کنترل کند و دستش خالی نبود…
و این یکی از درسهایی که امروز باید به آن فکر شود که سازمان باید توپخانهاش برای عرضه اعم از صندوقها سهام پروژه عرضه اولیه و موارد دیگر پر باشد که اگر بازار تقاضا گرفت و در مسیر سرعت بالا قرار داشت با این ابزار و اتفاقات نظیر عرضههای اولیه و یا حتی عرضه سهام توسط صندوقهای تثبیت و توسعه نقش سرعت گیر را بازی کرده و کمی سرعت او را بکاهد اما کاری که سازمان کرد این بود که تنش را تا کمر از شیشه ماشین بیرون آورد و با مسلسل به لاستیک ماشین بازار شلیک کرد
اما این موارد قبل از چپ کردن این ماشین بود بعد از آن مدیریت بحران بازار هم ضعیف بود و مهمتر از همه اظهار نظرهایی بود که بیان میشد به نظر در مرحله بعد این مدیریت اظهار نظر ها نیز باید در مسیر درست قرار گیرد و هر کسی هر حرفی بیان نکند.
نکته دیگر سازمان نتوانست یا قدرتش را نداشت که از ظرفیتهای ریز و درشت اهالی بازار در جهت حل و فصل این ماجرا کمک بگیرد و همیشه زبانش پیش مسولان کوتاه و سرش پایین بود
بگذارید راحتتر صحبت کنیم بدنه فعلی سازمان اهل جنگیدن فریاد زدن نبود و سعی میکرد همه موارد را پنهان و با مذاکره و لابیگری حل کند و قطعاً چنین راه حلی شاید جواب بدهد اما نتیجه آن طولانی و فرسایشی خواهد شد
بحران اخیر بار دیگر نشان داد که سازمان قدرت بسیج کردن ارکان و بازیگران مختلف بازار را ندارد و این نقطه ضعف سازمان در بحران اخیر بود
اینکه نتوانیم فعالان بازار را و یا ارکان سیاستگذار و تصمیم گیر در بازار را قانع کنیم و به این سمت هدایت کنیم ضعف بزرگ سازمان در مدیریت بحران اخیر بود
میشود موارد دیگر را ذکر کردم اما از حوصله همه خارج است فقط باید پذیرفت که اشتباهات متعددی در این محدوده و در این چند ماه وجود داشته که میتواند درسهای بزرگ و مهمی برای بازار در مقاطع بعدی باشد بگذریم و باز هم در این آخر هفته زیاد صحبت کردیم و سراغ بازاری برویم که امروز همین که منفی سنگینی نبود و نسبتا پر حجم بود انگار برنده بازی بوده است …
بتا سهم
تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold