گزارش بازار امروز یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲

تجدید ها و تردیدها !

هیچ چیز بدتر ازاین نیست که توی ذوق بازار بخورد ! امروز بازار ذوق خبر تجدیدی دیشب را داشت ولی تردید جای تجدید  را گرفت  …

امروز بازار صبح خود را با خبرهای متفاوتی آغاز کرد و برای اولین بار ۱ شوک نسبتا مثبت خبری به بازار وارد شد تا شاید شرایط بهتری در آن شکل بگیرد و امروز نسبتاً روز متفاوتی باشد ولی برای دقایقی خوب بود و زودرها شد … امروز مفصل درمورد این موضوع صحبت خوداهیم  کرد. اتفاقات و خبرها و رویدادها از جایی به نام تجدید آغاز شده و این بار نه دولت و نه مجلس که خود سازمان بورس استارت کار را زد .

احساس می‌کنیم وقتی که سازمان دید در بودجه از این دولت برای بازار آبی گرم نمی‌شود و پیشنهادات او رد می‌شود و مجلس نیز همراه نیست، خود آستین‌ها را بالا زد و برای کمک به بازار گزینه‌ای به ذهنش رسید و شاید واقعاً در حال حاضر هیچ گزینه‌ای به جز تجدید برای شوک دهی به بازار روی میز نباشد …

البته این موضوع بار دیگر نشان داد که سازمان در جایگاه نهاد ناظر اهل جنگیدن با دولت برای منافع سهامداران نیست و این پیشنهاد هم دور زدن این میدان جنگ با هدف کمک به بازار است که البته چون هدف کمک به بازار است قطعاً باید از ان استقبال کرد…

و اما تجدید …

در کویر بی‌خبری و روز های کم خبری رسیدن چنین اخباری برای بازار حکم اکسیر جوانی برای پیرمردها را دارد اکسیر جوانی شاید بتواند برخی جاها را ترمیم و تقویت کند اما به عقب برنمی‌گردد بارها و بارها این جمله را نوشتیم که تجدید می‌تواند یک عامل محرک قوی برای روشن شدن موتور بازار و راه افتادن آن باشد اما برای ادامه مسیر قطعاً عاملی که او را به پیش می‌برد ارزندگیست نه تجدید ارزیابی که البته تجدید هم بخشی از همان ارزندگیست…
اما بیشتر مبنای سود و زیانی و چشم انداز سودآوری مد نظر ماست بر هیچکس پوشیده نیست که در این شرایط این اتفاق کمک بزرگی برای بازار خواهد بود

قبل از هر چیز در مورد واکنش بازار امروز صحبت کنیم انتظارات از واکنش بازار امروز بیشتر بود اما به نظر واکنش درستی را شاهد بودیم و این واکنش دقیقاً ناشی است عدم اطمینان به تصمیمات و فشل بودن سیاست‌ها و ترس از عدم اجرایی شدن این موارد است که باعث شده از این نامه نه به عنوان یک تحول که فقط به عنوان یک نامه برای توصیه به تجدید یاد کند
پس قطعاً آنجایی که این را استارت زده یعنی سازمان بورس باید بداند که سیگنالی باید به بازار بفرستد که این سیگنال تفاوت این بار این ماجرا را با دفعات قبل برای او یادآوری کند

یعنی این تازه آغاز ماجراست و اگر خدایی نکرده بازار حس نمایشی بودن این تصمیمات و نامه‌ها را بگیرد دیگر به هیچ یک از نامه‌ها و تصمیمات بعد هم نمی‌تواند اعتماد کند پس بسیار مهم است که چطور این ماجرا راهبری می‌شود و پیش می‌رود . شما همین امروز ببینید  مثلا اخابر به واسطه این که این ماجرا  برای او جدی و اجرایی شدن ان نهایی شده بیش از بقیه مورد  توجه بود و این موضوع ادامه دار بودنش فضای منطقی و خوبی را خواهد داشت . پس مهم است  که گام های اجرایی این موضوع دقیق ترو بهتر پیش برود  .

این موضوع آنقدر مهم و با اهمیت است که احتمالاً در یک نوشته نتوانیم در مورد ابعاد ریز و درشت آن صحبت کنیم و سعی می‌کنیم طی دو روز آتی در مورد همه ابعاد این ماجرا بحث شود ولی اولین و مهم‌ترین سؤالی که همه باید به دنبال آن باشند و همه اتفاقاً دنبال می‌کنند این است که چرا تجدید اصلاً تجدید ارزیابی اتفاق خوبیست یا خیر چرا هلدینگ‌ها پیش قراول این کار می‌شوند

یک بار در مورد این موضوع مفصل صحبت کرده بودیم و حتی مثال بازار رقیب مسکن را آوردیم که مثلاً سازنده‌ای که ۲ سال پیش از سنگ فلان در ساختمانش فرض کنید استفاده کرده و آن را متری یک میلیون خرید و بعد حالا متری ۳ میلیون تومان است آن را چند بار در قیمت بهای تمام شده خود حساب می‌کند و چندین بار هم به سر خریدار بدبخت می‌زند که مثلاً سنگ مستراح اینجا متری ۳ میلیون تومان است…

او به ثانیه در واقع تجدید ارزیابی دارایی خود را در دستور کار قرار می‌دهد و همین است که بازار مسکن برای بسیاری جذاب بوده چرا که تورم را ثانیه به ثانیه و لحظه به لحظه در خود لحاظ می‌کند سوال اینجاست که چرا بازار سرمایه از ظرفیت‌های قانونی خود برای این موارد استفاده نکند…

هیچکس نمی‌گوید کار عجیب و غیرمنطقی انجام شود تجدید ارزیابی دارایی حق سهامداران یک شرکت است که حداقل بداند در دل آن مجموعه چه دارایی با چه قیمت‌هایی وجود دارد و به نوعی این ابزار تجدید می‌تواند عملکرد واقعی این مدیران و شرکت‌ها را نشان دهد که با چه سطحی از دارایی چه سودی را می‌سازند

به گزارش‌های قبلی بروید و بارها و بارها مطالبی که در این مورد نوشته شده بخوانید…  اما تجدید از چند بخش است زمین و ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات و سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت قطعاً تجدید ارزیابی از محل ماشین آلات و تجهیزات مورد نظر هیچکس نیست چرا که سراغ کاهش سود می‌رود و استهلاک را بالا می‌برد(البته عملکرد را واقعی میکند و اتفاقا معتقدیم اگر این اتفاق رخ دهد تازه عیار شرکت ها روشن شده و سیاست های دولت اشکار می شود ) اما در مورد زمین و ساختمان و سرمایه گذاری‌های بلند مدت به نظر این حق سهامدار است که هر چند سال یکبار و یا حتی هر سال این تجدید ارزیابی را در دارایی شرکت‌های خود داشته باشد

پس معتقدیم با این پیش فرض تجدید از محل زمین و ساختمان و سرمایه گذاری ها اتفاق خوبی برای سهامداران است که قبل از همه دارایی که در آن سهامدار هستند را بیشتر و دقیق‌تر بشناسند و دوم این موضوع در تابلو و ثروت سهامدار خود را نشان دهد البته شرکت نیز شفاف‌تر شده و ما می‌دانیم مدیران با چه میزان دارایی به چه سود رسیدند.
هرچند از محل‌تجهیزات هم اگر به روز شود تازه می‌فهمیم مفهوم بهره وری چیست و دوستان و مدیران در شرکت ها در مقابل تورم کاری نکردندو این تورم  بوده که عملکرد  را موفق کرده نه آنها !!! …

اما در مورد تجدید هلدینگ‌ها دو نکته وجود دارد که نکته اول را اینجا بیان می‌کنیم و نکته دوم را در بخش پایانی و سخن آخر …
افزایش سرمایه هلدینگ‌ها یعنی افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارای سرمایه‌ای که برای این شرکت‌ها عمدتاً سرمایه‌گذاری‌هایی است که انجام شده و اختلاف ارزش تابلو و بهای تمام شده را دارد و در پورتفوی آنها نشسته است

این موضوع یعنی افزایش سرمایه از محل سرمایه‌گذاری بلند مدت می‌تواند تقسیم سودهای واهی که ناشی از خرید و فروش سهام و شناسایی سود بوده کاهش داده و جلوی خروج پول از شرکت را گرفته و این موضوع صرف سرمایه گذاري در جای دیگر می‌شود
این اتفاق بسیار مهمی برای هلدینگ‌هاست و می‌تواند آنها را کم کم در مسیر افزایش سرمایه‌گذاری سوق دهد که طی این سال‌ها به طور کلی فراموش شده است

نکته دیگر این است که افزایش سرمایه هلدینگ‌ها یعنی ابتدا باید دارایی‌های زیر مجموعه شفاف روشن و به قیمت شده و سپس هلدینگ تجدید دهد و این افزایش سرمایه از پایین به بالا را برای بازار رقم می‌زند به نظر اتفاق و رویداد مهمی است که البته اینکه چطور این اتفاق رخ می‌دهد مراحل اجرایی آن چطور است چطور قرار است در بازار اجرا شود و سرعت کار چطور پیش می‌رود نکاتی است که سعی می‌کنیم فردا به عنوان نکات اجرایی این مصوبه صحبت کنیم
و نکته آخر…

طی سالیان اخیر دولت به سود و کیفبت و مبلغ سود شرکت‌ها نگاه می‌کرد و دست را تا کتف در جیب شرکت‌ها فرو برده بود و با این دیدگاه که حالا کمی هم از این سود کنده شود خیالی نیست!!!
سال‌ها قبل دوستانی دلسوز بازار پیشنهاد دادند که اگر این رویه ادامه داشته باشد دولت با توهم اینکه شرکت‌ها سودهای غیرمنطقی می‌کنند دست درازی در جیب آنها را شدت می‌بخشد که همین اتفاق هم رخ داد …

وقتی دولت ببیند میتواند بکند، معطل نمی‌کند!!! اما باید توجه کرد شرایط واقعی شرکت ها این نیست و اعداد واقعی سودآوری صرفاً شرایط فعلی عدد سودآوری نیست و هزینه‌های سرمایه و سربار و موارد دیگر را در دل خود دارد و عدم به روز شدن آنها یعنی رفتن منافع از جیب آیندگان برای دولت …

از آن سو اگر‌جریان سودآوری واقعی شود دولت ببیند سودی ته کاسه نیست باید به نسل‌های بعد و صندوق‌های بازنشستگی پاسخگو باشد قطعاً اینطور متهورانه و با یک تلفن و با دستور و ادبیات با این شرکت‌ها صحبت نمی‌کند اگر با همین شرایط پیش برویم دولت و نهادها کم کم به فکر فروش فرش زیر پا افتاده و این دارایی‌ها را که اختلاف قیمت تمام شده و بهای تابلو در آنها بالاست می‌فروشند و به عنوان سود از دل این شرکت‌ها خارج می‌کنند و صرف ندانم کاری و هزینه‌های حرف زدن‌ها و اولدروم بولدورم‌ هایی می‌کنند که نتیجه‌اش مشخص است…

به نظر این رفتار و این رویداد کمک به این شرکت‌ها و حفظ این دارایی‌هاست که جریان واقعی سرمایه در کشور شکل بگیرد و سرمایه‌گذاری‌های مجدد انجام پذیرد
به نظر به روز کردن دارایی هلدینگ‌ها که عمدتاً دولت سهامدار آنهاست در بلند مدت به نفع همه من جمله خود دولت و سهامداران آن خواهد بود و کمک شایانی به تشکیل دوباره پروژه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها خواهد بود

و در نهایت باید بیان کرد که وقتی در چنین شرایطی قرار داریم و دولت و هیچ ارگان و نهاد دیگر فکری به حال بازار سرمایه نمی‌کند به نظر از هر راهکار و هر اتفاقی که به بازار کمک کند باید استقبال کرد …
شاید برخی فریاد بزنند که آااای این موضوع غیر منطقی است یا غیر عقلایی است یا هر چیز دیگر فقط دو نکته را موقع بیان چنین مواردی در نظر داشته باشید ۱ بقیه بازارها نه ۵ سال یک بار که هر ۵ دقیقه یکبار تجدید ارزیابی را در قیمتی که به ما می‌فروشند لحاظ می‌کنند چه خودرو باشد چه مسکن و چه هر کالای دیگر پس باید فضایی را در نظر بگیرید که هزینه‌های شما ثانیه با نرخ ارز و تورم تجدید می‌شود اما دارایی‌های شما مشمول گذر زمان چند سال است

نکته دیگر و نکته آخر این است که برای کسب و کار خود اهمیت قائل باشیم و سعی کنیم در ظرفی که در آن غذا می‌خوریم کار دیگری نکنیم و احترام کسب و کار خودمان را حداقل خودمان حفظ کرده و ارزش و جایگاه آن را با ظرفیت‌های داخلی که داریم بالا ببریم

بگذریم و سراغ  بازار برویم که امروز بد نبود و بارها و بارها شاهد  حضور بازار ساز در بازار بودیم  …

بتا سهم

#گزارش_بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *