دامپروری- زراعت

در واقع می توان گفت گروه دامپروری و زراعت یکی از سخت ترین صورت های مالی را جهت تحلیل بنیادی دارد.

استاندارد ۲۶ حسابداری در خصوص فعالیت های کشاورزی، نحوه شناسایی درآمد دارایی زیستی مولد و غیر مولد را تشریح می کند.

اگر نخواهیم وارد مباحث تخصصی بشویم خیلی ساده باید اینطور بگویم که در حسابداری وقتی درآمد شناسایی می شود که:

۱) قابلیت اندازه گیری داشته باشد.
۲) کالا به فروش برسد.
۳) ریسک های مربوط به کالا به خریدار منتقل گردد.
۴) کالا تحویل یا خدمت انجام شود.
۵) در برخی موارد بخشی از ثمن معامله دریافت شده باشد.

لذا در یک حالت نرمال اگر شما یک کالا را تولید کنید به هزینه تمام شده ۱۰۰ هزار تومن و قیمت روز ۱۲۰ هزار تومان اما آنرا نفروشید یا به خریدار تحویل نداده باشید، اجازه شناسایی درآمد آنرا ندارید.

در مورد دارایی های زیستی شرایط متفاوت است. اگر فرض کنیم یک شرکت دارنده ۲۰ میلیارد تومان دارایی زیستی مولد باشد که به دلیل تورم ارزش آن به ۴۰ میلیارد تومان رسیده باشد. باید این افزایش را به عنوان درآمد شناسایی کند لذا برخلاف سایر صنایع لازم نیست حتما دارایی به فروش برسد تا سود آن شناسایی گردد.

همچنین دارایی های زیستی با رشد همراه هستند و به واسطه افزایش سن با افزایش ارزش مواجه می شوند. این افزایش هم باید در صورت مالی محاسبه و به عنوان درآمد لحاظ گردد همچنین بخشی از آنها دچار بیماری و مرگ می شوند یا سرما زدگی آنها را از بین می برد، اینها را نیز باید به عنوان هزینه شناسایی کرد.

 

سرانجام

ملاحظه می کنید که ما دقیقا بر اساس صورت مالی نمی دانیم شرکت های گروه زراعت و دامپروری تحت تاثیر نرخ ارز و تورم با چه میزان رشد در ارزش دارایی ها مواجه شده اند اما همچون سایر صنایع، دارایی های آنها به سبب تورم افزایش ارزش داشته و برخلاف سایر صنایع این افزایش ارزش را در پایان سال مالی شناسایی می کنند نتیجه اینکه مهم نیست مثلا یک شرکت چه میزان از دارایی های زیستی مولد خود را بفروشد و در واقع تمام افزایش ارزش را ولو اینکه آنرا نفروشد به عنوان سود شناسایی می کند.

ولید هلالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *