این روزها هرچقدر هم برخی در ایران بخواهند خود را نسبت به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بی‌تفاوت نشان دهند، باز هم همان افراد، در ذهن خود قبول دارند که تأثیر انتخابات آمریکا بر وضعیت آینده ایران غیرقابل‌انکار است.

این تأثیرات را در حوزه‌های مختلف می‌توان بررسی کرد و یکی از مهم‌ترین این حوزه‌ها، صنعت نفت است. این‌که انتخاب جو بایدن یا دونالد ترامپ، چه تأثیری بر صنعت نفت تحریم شده‌ی ایران می‌گذارد، پرسشی است که این روزها در بین فعالان و صاحب‌نظران حوزه انرژی مطرح می‌شود و البته پاسخ قطعی و دقیقی ندارد.

تأثیر انتخابات آمریکا بر صنعت نفت ایران را غالباً در موضوع تحریم نفتی ایران دنبال می‌کنند. اما ابتدا باید این تأثیر را در خود آمریکا جستجو کرد و سپس به ایران رسید.

قطعاً سیاست‌های دونالد ترامپ برای صنعت نفت آمریکا، جنبه حمایتی بیشتر دارد و این یعنی در صورت انتخاب دوباره ترامپ به‌عنوان ریس جمهوری آمریکا، نفت شیل آمریکا با قدرت بیشتری پیش خواهد رفت و میزان تولید نفت آمریکا در کوتاه‌مدت باز هم بیشتر خواهد شد. کمک مالی صنعت نفت و گاز آمریکا به اردوگاه انتخاباتی ترامپ، حدوداً پنج برابر کمکی است که به اردوگاه انتخاباتی بایدن کرده است. در مهم‌ترین ایالت نفتی آمریکا یعنی تگزاس، ترامپ از بایدن پیش است و سه‌چهارم فعالان صنعت نفت و گاز آمریکا، انتخاب بایدن را به معنای رکود صنعت نفت آمریکا می‌دانند.

ترامپ که تولید نفت آمریکا را در مقطعی به رقم بی‌سابقه سیزده میلیون بشکه در روز رساند، صنعت نفت را از مهم‌ترین ابزارهای قدرت خود می‌داند.

او با طرح این پرسش از بایدن در مناظره اخیر که «آیا تو می‌خواهی صنعت نفت آمریکا را تعطیل کنی؟» عملاً بایدن را در موضعی قرار داد که برنامه خود برای گذار از نفت به انرژی‌های پاک را بیان کند و این یعنی خطر کاهش تولید نفت و گاز و به‌تبع آن کاهش اشتغال در این صنعت که در آمریکا برخلاف ایران، با دوپینگ دولتی، اشتغالش را حفظ نمی‌کنند. جو بایدن همچنین قصد دارد حفاری جدید برای نفت و گاز در املاک دولتی آمریکا را ممنوع کند.

انتخاب بایدن از جهت دیگری هم می‌تواند به ضرر صنعت نفت آمریکا باشد؛ آن هم درصورتی‌که تحریم نفتی ایران و ونزوئلا برداشته شود. در این صورت با بازگشت نفت ایران و ونزوئلا به بازار نفت جهان که همین حالا هم مازاد عرضه دارد، عملاً قیمت نفت کاهش خواهد یافت که حاصلش، کاهش توجیه‌پذیری تولید نفت شیل آمریکا به دلیل هزینه تولید بالاتر خواهد بود که در میزان تولید و اشتغال در آمریکا تأثیرگذار خواهد بود.

از آن سمت هم می‌توان قضیه را نگاه کرد. کاهش قیمت نفت کاهش تولید نفت شیل آمریکا را در بر خواهد داشت و اگرچه درآمد دولت آمریکا را کاهش می‌دهد اما می‌تواند نقش تعادل‌بخش را در بازار جهانی نفت ایفا کند و اثر قیمتی مازاد نفتی را که از ایران و ونزوئلا به بازار جهانی وارد می‌شود تا حدی کم کند.

آنچه گفته شد با این پیش‌فرض است که انتخاب جو بایدن، باعث پایان تحریم نفتی ایران و ونزوئلا یا حداقل کاهش شدت تحریم شود. با انتخاب ترامپ، تحریم نفتی ایران ادامه خواهد یافت اما سؤال این است که آیا انتخاب بایدن، واقعاً به معنای پایان تحریم نفتی ایران خواهد بود؟ به نظر می‌رسد پیش‌بینی در این زمینه چندان ساده نباشد. اگرچه بایدن از تمایل خود برای بازگشت به برجام سخن گفته، اما مشخص نیست از هر دو طرف، عزمی جدی برای ازسرگیری مذاکراتی شبیه آنچه در دوران اوباما بین ایران و آمریکا صورت گرفته وجود داشته باشد و اگر هم‌ چنین عزمی وجود داشته باشد، به معنای پایان سریع تحریم‌های نفتی ایران باشد.

حتی اگر تحریم نفتی ایران با انتخاب بایدن پایان یابد دو مشکل دیگر ظاهر خواهد شد:

اولاً، آیا ایران می‌تواند همانند پسابرجام، به‌فوریت، تولید خود را به سطح چهار میلیون بشکه در روز برساند؟ و ثانیاً آیا این میزان افزایش تولید نفت ایران می‌تواند در دوران رکود بازار نفت جهان و کاهش تقاضا، سریع جذب بازار شود و مشتری پیدا کند؟ یادمان نرود که رفت‌وبرگشت تحریم‌های ایران در دو دهه اخیر، نوعی سوءظن در بین مشتریان نفتی ایران در جهان ایجاد کرده. آن‌ها یک‌بار پس از برجام، مشتری نفت ایران شدند اما دوباره با انتخاب ترامپ، مجبور شدند از خرید نفت ایران خودداری کنند.

مشتریان قدیم نفتی ایران دیگر به‌راحتی حاضر نمی‌شوند ریسک خرید دوباره نفت از ایران را به جان بخرند. موضوع سرمایه‌گذاری شرکتهای خارجی در صنعت نفت ایران هم بحثی جداگانه می‌طلبد. پس خیلی نمی‌توان به معجزه انتخاب بایدن برای صنعت نفت ایران دل خوش کرد. انتخاب بایدن، تنها برخی موانع را از پیش روی صنعت نفت ایران برمی‌دارد اما لزوماً به معنای باز شدن درهای خوشبختی به روی نفت ایران نیست.

اعتماد

✍️حمیدرضا شکوهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *