گزارش بازار امروز یکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰

حکایت چوب و پیاز …

میگویند یکی جرمی مرتکب شد و حکم دادند که یا باید کتک مفصلی بخوری و یا ۲ کیلو پیاز !! و البته تنبیه سومی هم وجود داشت که از ان صرفنظر کرده و بین همین دو مثال را محدود میکنیم … طرف با خود گفت حیف است کتک بخورد گفت پیاز را میخورم نصف پیازها را خورد و دید نمی تواند گفت کتک بزنید و خلاصه هم کتک را خورد و هم پیاز … حالا شده حکایت بازار ما که با خود میگوید مذاکرات به چالش کشیده شده و خودرو و بانک را می فروشد و از ان سو وزنی به دلار نمیدهد و هم کتک منفی خودرو و بانک را میخورد و هم چوب بی تحرکی دلاری ها …

البته بازار در یک ساعت اخر با خبرهای مذاکرات کمی بهتر شده بود ولی این طور بی تفاوت به شرایط و اتفاقات پیش رفتن کار سهامداران را دشوار و سناریو تماشاچی بودن را تقویت میکند .
به نظر بدبینی مفرط باعث شده تا شرایط تصمیم گیری ها در بازار سخت شود

بازار در شرایط فعلی نمی‌تواند به مذاکرات وزن بدهد و نه از افزایش نرخ دلار وزن می گیرد و از همین رو این بی وزنی و بی توجهی باعث شده تا شرایط بازار در این ده دوازده روز باقی مانده کاری تا آخر اسفند لنگ در هوا باقی بماند روزهای قبل هم عنوان کرده بودیم یکی از مزیت‌های روشن شدن نتیجه مذاکرات این است که بازار از سردرگمی رهایی می یابد به این معنی که حداقل تکلیف خود را می داند که قرار است با چه شرایطی مواجه باشد و باز هم معتقدیم مذاکرات همچنان در نقطه ای است که می توان با آن امیدوار بود و حتی در کوتاه مدت ممکن است شرایط خوبی را تجربه کند اما در هر صورت باید همه چیز و همه احتمالات را در نظر گرفت

به طور کلی

باید اذعان داشت که بازار فعلی با توجه به گزارش‌های ماهانه که تا دیشب در اکثر شرکت ها منتشر شده و شاهد آن بود ایم از نظر بنیادی و سود سازی و جریان فروش و سودآوری شرکت‌ها همچنان شرایط خوبی دارد و درست به مانند گزارش های ۹ ماهه گزارش‌های ۱۲ ماه نیز بازار را غافلگیر خواهند کرد.

این گزارش های پیش رو و این گزارش های ماهانه و چشم‌انداز گزارش ۱۲ ماهه باعث کف سازی جدی بسیاری از شرکت ها شده و ادامه روند فعلی فروش هم باعث خواهد شد دیدبازار تغییر کند اما آن چیزی که مهم است و بازار از آن تهی شده انگیزه خرید و فروش است که البته با حضور جریان پول قوی طی روزهای اخیر داشت کم کم اتفاق می افتاد و ناگهان بعد از جنگ اوکراین و اتفاقات توقف مذاکرات کند شد و حجم معاملات روزهای اخیر به خوبی این موضوع را نشان می دهد …

البته امروز جرقه های برگشت دوباره مذاکرات و اتفاقات آن کمی وضعیت را بهتر کرده بودم تا ان فشار فروش دیروز را نداشته باشیم اما تردید این موضوع نسبت به هفته‌های قبل بیشتر شده و این برای بازار آزاردهنده شده است. همه خسته اند و امیدواریم هر چه سریعتر به هر شکلی که هست حل و فصل شود و باز ارزو میکنیم به سمت مثبت و توافق و حل و فصل پیش برویم و دوباره جریان عجیب و غریب تحریم و تهدید را نداشته باشیم…

بازار امروز در همین سردرگمی ها میچرخید و می لرزید و خیلی توجهی به موضوع تحلیل و ارزشمندی نداشت ولی یک نکته در بازار امروز جالب بود که توجه بازار به سهم های کوچک و خاص کمی بیشتر شده و این میتواند استراتژی جدید بازار باشد که احتمالا با ادامه شرایط لنگ درهوایی این غورباقه های کوچک هفت تیرکش شده و در شهر جولان بدهند … البته این چیز بدی نیست ولی دقت کنید هر حرکتی به جز در مسیر ارزندگی اگر قرارداشته باشد خیلی زود خاموش میشود …

و اما یک موضوع مهم …

شاید بگویید دراین بحبوحه مذاکرات و توافق و اوکراین و دلار چه وقت این مسائل است ولی واقعا این موضوع مهمی است …

آخر هفته گذشته در مجلس بخشی از بودجه تصویب شد که به نظر لابلای خبرهای جنگ اکراین و اتفاقات مختلف گم شد ولی رویداد بسیار مهم و بی‌سابقه در تاریخ اقتصاد ایران است و آن هم اینکه از سود سپرده اشخاص حقوقی مالیات اخذ میشود. چند وقت پیش بود این را عرض کردیم که به واقع اگر حقوقی نتواند به اندازه کسب سود ۲۰ درصد از فعالیت خود سود داشته باشد ،اصلاً چرا فعالیت می‌کند و اتفاقاً معتقدیم برخلاف اکثر تصمیماتی که غیرکارشناسانه گرفته می شود این یک تصمیم درست و منطقی خواهد بود که باعث خواهد شد حداقل بخشی از شرکت های حقوقی و تولیدی به فکر طرح و توسعه و جریانهای قویتر درآمدی باشند .

اما این یک بعد ماجراست …

ما امروز با بعد عملیاتی آن کار داریم سود سپرده اشخاص حقوقی در بانک ها عدد بسیار بالایی است و قطعاً این موضوع دستخوش تغییر خواهد شد و اشخاص حقوقی در پی جایگزینی برای این اتفاق می رود قبل از هر چیزی این را بگوییم بانکها به عنوان رقیب سنتی بازار سرمایه بسیار حرفه‌ای و دقیق در این مسیر حرکت می کنند تا ما بجنبیم و بخواهیم تصمیم بگیریم آنها هدف را نشانه رفته و شکار می کنند و اگر روی این موضوع و نوشتن آن تاکید داریم برای این است که تصمیم گیران در سازمان بورس و یا هر نهاد دیگری سریعتر بسترهای لازم برای جذب این پول به بازار سرمایه را فراهم آورند …

به نظر در اولین و ساده ترین گام این پولها می‌توانند جذب صندوق‌های بادرآمد ثابت شوند که ابزار توسعه در بستر بازار است تاثیر این موضوع برای بازار سرمایه این است که بخشی از منابع صندوق ها غالباً به سمت بازار سرمایه وارد می شود و این نکته خوبی برای بازار است اما حقیقتاً این آن چیزی نیست که مد نظر است . معتقدیم منابع این شرکت‌ها باید در موارد دیگری سرمایه گذاری گردد مثلاً طرح و توسعه خود شرکت‌ها و یا مهم‌تر از همه ایجاد صندوق پروژه های مختلف و یا پذیره نویسی سهامی عام شرکت‌های سرمایه گذاری و … که به ایجاد شغل واقعی و فعالیت اقتصادی واقعی منجر گردد.

معتقدیم

این اتفاق می‌تواند زمینه‌ساز رشد اقتصادی کشور گردد و برای بازار سرمایه نیز اتفاق بسیار خوبی خواهد بود حتی اگر بتوان بخشی از این پول را به شکل مستقیم جذب کرد اتفاق خوبی است .سبدگردان ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری باید بتوانند بازاریابی خوبی در این حوزه داشته باشند ، سازمان بورس باید تسهیل کننده سریع بسیاری از مجوزها در این حوزه بود تا جریان پول آماده جذب شدن به آن باشد ، صندوق پروژه ها و راه اندازی آنها تریع گردد پذیره نویسی شرکت‌های بزرگ و تامین سرمایه‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگ ها و …

همه از مواردی است که باید در جهت جذب این پول ها باشد منتها تصمیم گیری در مورد این موارد هوشمندی و سرعت عمل می خواهم با لَختی و وسواس به خرج دادن در تصمیمات و طولانی کردن آن باعث هدر رفتن منابع و فراری شدن آنها از بازار سرمایه میشویم از همین رو معتقدند این فرصت به وجود آمده یک فرصت تاریخی و بی نظیر برای بازار است و امیدواریم کسانی که در رأس تصمیم گیری این موارد قرار دارند اهمیت این فرصت تاریخی را درک کرده و سریعتر فکری به حال آن بکنند

بتا سهم

#گزارش_بازار

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *