گزارش بازار امروز یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲

شهر نیمه جان !

بازار به شهر نیمه جانی تبدیل شده که یک منجی تمام عیار می‌خواهد…

امروز بازار رو به راه نبود. حال بازار هم خیلی خوش نبود و همین باعث شد تا امروز این وضعیت را داشته باشیم. البته حرکت امروز بازار نکات مهمی در دل خود داشت. امروز بی‌شک چه به واسطه حجم و چه قیمت‌ها، روز جذابی برای بازار نبود؛ اول از همه انتظار این بود که با توجه به جو دیروز بازار، امروز حداقل برای دقایقی هم شده کمی بهتر باشد که نبود.

در ثانی بازار فکر نمی‌کرد بعد از شکوفایی دیروز، امروز این‌طور پرپر شدن قیمت‌ها را داشته باشیم و این شدت منفی را انتظار نداشت که البته برخلاف انتظار او رخ داد و اتفاقا اگر حقوقی حامی به داد بازار نمی‌رسید، چه بسا شدت رنج‌ها بدتر می‌شد و به طور کلی با این حمایت، بازار امروز زنده بود و در میانه‌های بازار با کمی حمایت شکل و رنگ بهتری گرفت، ولی ادامه‌دار نبود و فراگیر نشد. البته پتانسیل خاصی برای ریزش هم دیده نمی‌شود، ولی در بازاری که انگیزه خریدار قوی نباشد، فروشنده‌اش شاخ می‌شود!

همه چیز به روزهای بعد گره خورده. امروز، بازار روز موفقی را نداشت و همچنان روی این حرف ایستاده‌ایم که برای پرش از این نقاط به یک سوپر خبر احتیاج است.

حکایت بازار این روزها شبیه توپی شده که بارها و بارها از بالا به زمین خورد و تا خواست واکنشی نشان بدهد و کمی بالا بیاید، یک بازیگر نه خیلی قهار اما پرمدعا، پایش را روی این توپ گذاشت و اجازه حرکت به او نداد. او فقط استپ کردن را خوب بلد بود و بلد نبود چطور پاس گل بدهد و حرکت مفید داشته باشد…

این موضوع بارها و بارها طی مدت اخیر تکرار شد و بازار هربار خواست بعد از یک دور ریزش یک واکنش کوتاه داشته باشد، با چنین برخورد و چنین اتفاقی مواجه شد و حالا هم دیده تردید برخی سهامداران به بازار طبیعی است که وجود داشته باشد؛ چرا که آنها می‌بینند در دفعات گذشته فرصت نفس کشیدن به بازار داده نشد و بازار حرکت نکرد و با هر خبری سرکوب شد. حالا هم صبر برخی و تماشاچی بودن آنها ناشی از همین مورد است که منتظرند ببینند واکنش سیاست‌گذار نسبت به بازار چگونه است.

در حال حاضر و تا به امروز، بازار توانسته بدون سرخر و کسی که در سر او بزند، کمی وضعیت بهتری را دنبال کند و اندکی رشد نماید. اما برای ادامه این مسیر و ادامه رشد و برای اینکه یکی زیر این توپ زده و بازی دوباره آغاز شود، به هیجان نیاز داریم؛ هیجانی که باید از جریان اخبار آغاز شود و جریان پول را تحریک نماید.

در این هیجان اخبار مثبت از هر جنسش، از بورس کالا و تجدید خودرو گرفته تا پالایش، از نرخ دلار و تسعیر گرفته تا تجدید، از نرخ خوراک گرفته تا عوارض و یا از بازارهای جهانی گرفته تا رشد نفت، همه و همه می‌توانند در این مسیر اثرگذار باشند.

نکته مهم این است که ما تقریباً موفق شدیم کف بازار را تا حدودی شناسایی کنیم و اگر اتفاق منفی و عجیبی رخ ندهد، بعید است بازار از نقاط فعلی ریزش عمیق‌تری داشته باشد؛ اما مشکل این است که برای صعود، ابزارهای مهم‌تری نیاز است و این ابزارها هنوز در اختیار بازار نیست.

و کار وقتی سخت می‌شود که درست در این طرف هم با حقوقی‌های گرسنه و شمشیر به دستی مواجهیم که اگر جریان پول و این اخبار به عنوان قوای کمکی به بازار نرسند، لشکر اندک و امیدوار تقاضا را لت و پار کرده و فرصت نفس کشیدن به او نمی‌دهند.

این چهره ترسیم شده بازار این روزهاست که در مثبت او، امیدواری به آینده زیاد و تردیدها کمی نسبت به ادامه روند بیشتر است. البته زمزمه‌هایی از گوشه و کنار به گوش می‌رسد که خبرهای مثبت ممکن است در مسیر بازار باشند و شاید گروه خودرو و اخبار پیرامون آن، یکی از مهم‌ترین آنها باشد. بازار همیشه با خودرو خوب حرکت کرده و خوب پیش رفته است. خوب یا بد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، خودرو لیدر غیررسمی بازار بوده و در حال حاضر نیز کمک به این گروه و تحولات این گروه می‌تواند به شکل رسمی و غیررسمی، کل بازار را تحت تاثیر قرار دهد و تقاضا را تقویت نماید.

خودرو یک ‌بهانه است؛ یک فرصت برای اینکه طرفین دست هم را بگیرند. مهم این است که سیاست‌گذار با یک چراغ سبز به بازار، اولین نشانه مثبت را بروز دهد. درست شبیه دعوای زن و شوهرها که بعد از مدتی به هر حال یکی از طرفین باید پا پیش بگذارد. بازار و سهامدار بنده خدا که کتکش را خورده، غذایش را پخته، همه کارهای خانه را کرده، حالا طرف مقابل است که باید رخی نشان دهد و این آشتی را آغاز کند.

البته طولانی شدن فرایند آشتی و نبود اخبار مثبت منجر به سرد شدن این تنور خواهد شد و بازار نمی‌تواند به دستاورد مهمی برای رشد برسد.

باز هم تاکید می‌کنیم این به معنای رشد توقف و رشد کوتاه مدت بازار نیست؛ بازار اگر خبر منفی هم نداشته باشد، می‌تواند یک رشد مقطعی را تجربه کند. چرا که آنقدر منفی شده که این رشدها طبیعی است و برای او چیزی به حساب نمی‌آید، اما برای آغاز یک روند قوی، موج اخبار نیاز است که امیدواریم سیاست‌گذاران بفهمند و ریل بازار را در این مسیر تنظیم نمایند.

از همین روست که یک بار دیگر به این دلیل بر نقش مهم سیاست‌گذار و اخبار تاکید می‌کنیم که کدال را به عنوان یکی از محورهای مولد و قوی کمک به بازار از دست داده‌ایم. بازار در کوران گزارش‌ها، اطلاعیه‌ها و صورت‌های مالی میان دوره‌ای، گزارش‌های ماهانه و فصل مجامع، اثرگذاری اخبار و رویدادهای مرتبط را از دست داد و حالا باید با محرک جدیدی در این مسیر گام بردارد؛ این محرک چیزی جز تحولات ذکرشده در بالا نیست.

به هر حال بازار باید مسیر خود را دیر یا زود پیدا کند و معتقدیم اخبار منفی تا حدودی به پایان رسیده و موج اخبار مثبت می‌تواند در کنار ارزندگی و قیمت‌های منطقی که وجود دارد، بازار را به بالا هدایت نماید و سر آخر این را هم عرض کنیم که ماجرای پروسه آشتی جریان پول با بازار، پروسه طولانی و پیچیده‌ای است. بازار آنقدر کتک خورده و بی‌اعتمادی دیده که به این راحتی‌ها پول درگیر آن نمی‌شود. هرچه موج اخبار قوی‌تر، قاطع‌تر و اثرگذارتر باشد، سرعت این حرکت پول و افزایش خریداران در بازار بیشتر خواهد بود و قطعاً بالعکس آن هم صادق است.

می‌خواستیم گزارش بازار را تمام کنیم که یک نکته یادمان آمد که در آن روزهای تلخ و منفی و جو خراب بازار، کسی به آن اشاره نکرد؛ به صحنه فعلی بازار و اخبار که نگاه می‌کنیم، تو گویی برخی عامدانه یا غیرعامدانه، واقعاً نمی‌دانیم، با لشکری غیررسمی در توییتر و هر ابزاری که دارند به دنبال ضربه زدن به بازار و اعتماد بازار هستند. هر روز خبر و شایعه و حرف و حدیثی را مطرح کرده که اصلاً نه پیگیری می‌شود و نه کسی به آن پاسخ رسمی می‌دهد، اما همین اخبار و شایعات ذهن بازار را درگیر می‌کند…

کمی با خود روراست باشیم. به واقع اگر در سیستم نرخ ارز هر روز یک کانال خبری یا یک فرد از قیمت‌های ۷۰ و ۸۰هزار صحبت می‌کرد، چه برخوردی با او می‌کردید؟ همین چند وقت پیش بود که کسانی که صعود تورم را پیش‌بینی می‌کردند، دروغگو و دشمن خطاب شدند!! به واقع سازمان بورس، اگر گروهی از سهامداران و تحلیلگران یک هفته جو منفی را در کانال‌ها و گروه‌های خود تبلیغ می‌کردند، چه می‌کردید؟ با گارد ویژه بالای سرشان حاضر بودید و دور میدان ونک دارشان می‌زدید. اما به وضوح می‌بینیم که افرادی در بازار با خیال راحت در حال ارائه شایعات منفی و تارگت‌های ریز و درشت و ارائه اخبار منفی هستند.

آن هم درست در فضایی که بازار به آرامش احتیاج دارد. با بی‌سوادی‌شان خیلی کاری نداریم. این خاصیت پوک و پوچ برخی است که برای‌ دیده شدن چنین می‌کنند. اما دادن تارگت عجیب روی شاخص و پمپاژ شایعات و یاس و خبرهای منفی، آن هم به طور متوالی انصافا کمی عجیب است. عجیب‌تر آنکه کسی با آنها کاری ندارد.

حرفمان با نهاد ناظر است؛ اگر قرار است برخوردی صورت گیرد، در هر حالت و هر شرایط، تعریف اغوا روشن و مشخص است. نمی‌شود برای فعال بازار اغوا باشد و برای آنها حلوا!! یکی با شایعه، بی‌اعتمادی را ایجاد می‌کند و آن یکی با تحلیل‌های منچول‌بافی و خودساخته به بازار می‌تازد و جالب است که سازمان هم در مقابل این افراد سکوت کرده، اما با قدرت جنبیدن یک پشه از جنس فعال بازار  زیر نگاه آنهاست.

نباید آنقدر ضعیف جلوه کنیم که هر کسی که چهار کلاس و چهار کتاب اقتصاد خوانده، بیاید و در مورد بازار ما نظر بدهد و لگد به این گربه بنده خدا بزند و ما هم ساکت باشیم. بیایید مثل برخی دولت‌ها رفتار نکنیم که مقابل طرف‌های خارجی موش شده و سکوت می‌کنند و برای داخل، شاخ و شانه می‌کشند و گردن می‌شکنند… اگر قرار است برخوردی صورت گیرد، یا همه آزاد باشند و یا تساوی برقرار باشد. اگر با فعالان بازار برخورد شده، با هر کسی که این موضوع را به شکل دیگری پیش می‌گیرد هم برخورد مشابه باید داشت.

البته مطلع شدیم اقداماتی در این حوزه صورت گرفته، ولی باید به همگان فهمانده شود اینجا جنسی به نام اعتماد در بازار سرمایه، کالای گران‌بهایی است و هر کسی بخواهد با هر هدفی به آن لطمه بزند باید پاسخگو بوده و تاوان بدهد.

چه فعال بازار باشد چه خبرنگار، چه فعال توییتر، چه مدیر یک شرکت که میانه بازار اخبار منفی را پمپاژ می‌کند… سعی کردیم امروز باز هم سربسته و دربسته موارد را بیان کنیم، اما قطعاً ادامه این ماجرا باعث خواهد شد با زبان بازتری این موارد را اظهار داریم…

 

بتا سهم

#گزارش_بازار

تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *