گزارش بازارامروزچهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲
بیهوش بعد از عمل !
بازار شبیه ادم هایی است که پس از بیهوشی از اتاق عمل می ایند ! تحت جراحی به نام دولت هزار جای او را پاره کرده و بریده و او نای حرف زدن و تکان خوردن هم ندارد ! امروز از یک جهت عجیب تر بود و آن حجم بود که دقیقا مطابق فرایند فرسایش روز به روز حجم کمتر می شود . امروز هم تقریبا نوبر بود و به کمترین میزان خود رسید . ارزش کل معاملات امروز بازار ۱۰٫۵۹۲ میلیارد تومان بوده که از این مبلغ ۳۳۰۵ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و صندوق های قابل معامله سهامی بوده است.
آنچه روشن واضح و مشخص است این است که بازار در فضای فعلی از چیزی رنج میبرد به نام عدم اعتماد و اطمینان و مخدوش شدن چشم انداز واقعی یک بازار و این باعث شده است تا جریان پول به هیچ وجه سراغی از این بازار نگیرد اگر به خاطر داشته باشید چند روز قبل در مورد ماهیت جریان پول صحبت کردیم که شرایط ویژه و خاص و متفاوتی برای حضور آن در بازار نیاز است و البته در حال حاضر همچنان که صحبت میکنیم همین موارد وجود دارد و هیچ چیز اصلاح و درست نشده
البته فنر بازار به ناچار فشرده و فشردهتر شده و فضای فعلی شرکتها و قیمتها جذابتر، اما کسی نیست بالای سر این جنازه گریه کند و جریان پول قوی وجود ندارد که در این مسیر دل به دریا زد و ریسک نماید. البته که رفتار دولت تقریباً میتوان گفت قدرت ریسک!!!!! بازار وسهامداران را کشیده و گوشهای آویزان کرده و با این اتفاقاتی که این مدت سر بازار آمده هیچکس دیگر دل و جرات خرید را ندارد…
تقریبا اواسط مرداد بود که در مورد نقدینگی و موج های بی پولی در بازار صحبت کردیم و آن را به چند مرحله تقسیم نمودیم …
مرحله اول پول فعالان و حاضرین خود بازار است که در بازار فعالیت میکنند و فعال هستند که به اصطلاح سنگهای کف این رودخانه بوده و همیشه در بازار حضور دارند حالا گاهی به وضع بازار نگاه میکنند و دور میایستند و گاهی در دل این بحران و خوشی ها هستند ما در اولین فاز باید جریانی را ایجاد کنیم و اعتمادی را به وجود آوریم که همین پولهای مرحله اول بچههای بازار به گردش و به چرخش درآید در حال حاضر معتقدیم حتی وارد این مرحله هم نشدهایم و هر بار که نقطه امیدی از جایی جوانه میزند چنان سرکوب میشود که روز بعد همه را پشیمان کرده یکی از نشانههای فعال شدن این جریان این است که حجم معاملات به طور مداوم بین ۶ تا ۸ هزارمیلیارد تومان قرار داشته باشد وقتی زیر این اعداد است یعنی همین خودیها هم به بازار خیلی اعتقاد و اعتماد ندارند و از تماشاچی بودن آن لذت میبرند
مرحله دوم مرحلهای است که جریان پول بیرونی وارد بازار میشود پولهای هوشمند، متصل!!!،پول های سرگردان سایر بازارها و سایر حوزهها به واسطه اتفاقات و تحولات مثبت راهی بازار سرمایه میشوند. بازار آنقدر باید بستر قوی امن و مثبتی را تجربه کرده باشد که این پولها در بازار حاضر شوند و البته معمولاً این جریان پول بعد از یک رشد موقت در بازار هوشیار و بیدار شده و سراغ این بازار را میگیرد
در این مرحله حتی برخی پول حقوقیها و پولهای دیگر هم راهی بازار میشوند و البته مرحله سومی هم وجود دارد که اوج بلند بودن بازار ماست که فقط چند ماهی در سال ۹۹ تجربه کردیم و آن هم تب فراگیر بازار سرمایه بود که فکر میکنیم با کاری که آن دولت در آن مقطع با بازار سرمایه کرد و در ادامه همین دولت چند برابرش را سر بازار درآورد بعید است به چنین مرحلهای از خوشی و لذت برسیم
اما در همین مراحل اول و دوم انگیزه ورود پول به بازار باید وجود داشته باشد این انگیزه نیز در ۳ حالت رقم میخورد حالت اول که حالت خوبی نیست واز سر ناچاری است پول از سمت حقوقیها بانکها و سایر نهادها به شکل دستوری راهی بازار شود به نظر چنین چیزی نه پایدار است و نه در قیافه این دولت میخورد که چنین بسیجی را بتواند به وجود آورد
البته این را هم بگوییم در کوتاه مدت شاید این تحولات و اتفاقات دودش به چشم بازار سرمایه و سهامداران برود اما اگر از بعد کلان تر به ماجرا نگاه کنید مبینید که این اقتصاد است که در نهایت آسیب میبیند چرا که بازار سرمایه نیز همین شرکتها تشکیل میدهند و اقتصاد را نیز همینها میسازند.
و این بدان معنیست که دیر یا زود بحران در این بازار و شرکتها یقه اقتصاد و کشور را نیز خواهد گرفت که البته زد و خوردهای ریز آن از همین حالا پیداست مشکلات آب برق گاز بنزین همه و همه ناشی از دو چیز است ۱ تحریم که برای برخی نعمت بود اما برای مردم کشور آسیبهای زیادی به همراه داشته و ۲ دخالت دولت و نرخ گذاری دستوری و پیروی کردن از تئوریهای چند به اصطلاح نخبه که چه عرض کنیم پخمه اقتصادی که باعث بروز چنین چالشهایی شده که هیچ صنعتی برای سرمایهگذاری جذاب به نظر نمیرسد و سرمایهگذار کلاهش هم بیفتد نمیآید این طرف بردارد . وقتی سود کردن ضد ارزش می شود و فقیر بودن ارزش! هر کسی هم به خود اجازه میدهد چاقویی به دل سرمایه و سرمایه گذاری بزند!
این بدان معنیست که دیر یا زود بحران در این بازار و شرکتها یقه اقتصاد و کشور را نیز خواهد گرفت که البته زد و خوردهای ریز آن از همین حالا پیداست مشکلات آب برق گاز بنزین همه و همه ناشی از دو چیز است ۱ تحریم برای برخی نعمت بود اما برای مردم کشور آسیبهای زیادی به همراه داشته و ۲ دخالت دولت و نرخ گذاری دستوری و پیروی کردن از تئوریهای چند به اصطلاح نخبه که چه عرض کنیم پخته اقتصادی باعث بروز چنین چالشهایی شده که هیچ صنعتی برای سرمایهگذاری جذاب به نظر نمیرسد و سرمایهگذار کلاهش هم بیفتد نمیآید این طرف بردارد
معتقدیم خیلی زود اثر این سیاستها را در ابعاد وسیعتر و بزرگتر در اقتصاد خواهیم دید و مشاهده خواهیم کرد که چه اتفاقاتی رقم میخورد و باز ما هستیم مدیریت بحران که کاری که باید چند سال انجام میشد را حالا میخواهند دوباره چند ماهه و چند هفتهای انجام دهد
البته این رو هم بگوییم این اتفاقات و این تصمیمات اشتباه فقط منحصر به این دولت نیست در دولتهای قبل هم این اتفاق رخ داده از سیاستهای وزرای نفت در بحث پالایش و نرخ خوراک بگیر تا بنزین نرخ برق و سوخت و غیره تا بوده همین بوده آن قدرت و قوه عقلانیت که باید تصمیم گیر باشد همیشه در گوشهای نشسته و تماشاچی بوده است
منتهی تعجب همه بر این است که این دولت هم با این که عاقبت تصمیمات را میداند ولی همچون کودکانه دوست دارد یک بار خودش این مسیر را برود …
اما امروز شاید فرصت بیشتری شود تا در مورد تصمیمات ده گانه سازمان بورس در مورد نظارت و اتفاقات دیگر بازار صحبت کنیم آنقدر این موارد جدی و مهم است که احتمالاً در دو یا سه بخش به آن میپردازیم البته در حال حاضر با این وضع بازار هیچکس دل و دماغ شنیدن و گفتن چنین حرفهایی را ندارد اما سعی میکنیم به طور خلاصه برخی موارد را بیان کنیم چرا که برای آینده بازار بسیار مهم است
نکته اول و مهم این بندهای ده گانه این بود که بعد از تغییرات در فرابورس خود سازمان بورس نیز به این نتیجه رسیده است که نظارت بورسها تا حدودی سلیقهای بوده و ایرادات فراوانی دارد و باید از سمت نگاه سلیقهای و فرد محوری به سمت نگاه سیستمی سوق داده شود . وقتی از نظارت صحبت میکنیم سه بخش را در بر میگیرد بخش اول نظارت حین بازار است اعم از خرید و فروشها ظن دستکاریها رنجهای مثبت و منفی قیمت سازیها و… که فرایند بسیار پیچیدهای در بازار است به نظر این موضوع اصلی تغییر فعلی است که قرار است ایجاد شود و تقریباً به جای نظارت سلیقهای و شخصی به سمت نظارت سیستمی حرکت کند
اما بگذارید همین جا یک نکته را بیان کنیم همیشه بین دو طرف میز یعنی معاملهگران و ناظران این اختلاف وجود داشته که مثلاً رنج قیمت و رنج زدن چه در خرید و چه در فروش چه شرایطی دارد؟ کدام یک تخلف حساب میشود کدام یک نمیشود؟ کدام دارای اهمیت است کدام بیاهمیت؟ این موضوعی است که میتوان ساعتها در موردش صحبت کرد اما بهتر است عزیزانی که قصد تغییر در این موضوع را دارند قبل از اجرا کمی با اهالی بازار هم صحبت کنند و باز از زاویه عینک خود به این ماجرا نگاه نکنند !
مشکل آن بنده خدایی که در آن جایگاه قرار داشت این بود که عقدههای دوران بچگی و کودکی را میخواست در بازار پیاده کند و به حرف کسی توجه نمیکرد و احساس میکرد زمین بازی بازار هم ملک شش دانگ و حیاط خلوت بازی اوست و هرچه میخواهد میتازد به نظر این رویکرد باید تغییر کند.
همه ما قبول داریم بحثهای نظارتی مهم است اما اینکه سهامداران را قفل کنیم و اجازه هیچ حرکتی به آنها ندهیم به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و تمام حرف حساب ما این است که چیزی نوشته نشود که بعدها در اجرا مرغ پخته هم خنده اش بگیرد!! نکته نظارت بعدی نظارت توقف نمادهاست بخش عمدهای از توقف نمادها در حال حاضر با افشای الف و ب پیش میرود اما برخی دیگر هم به سلیقه ناظر رخ میدهد که به نظر این موضوع باید روشن شفاف و واضح بیان شود و به هیچ وجه نباید بخشهایی از آن باز بماند مصداق دقیق این توقفها اعم از ظن دستکاری یا هر چیز دیگری باید روشن و شفاف باشد و اعمال سلیقه در آن جایگاه و نقشی نداشته باشد
و مورد بعد نیز بازگشایی نمادهاست که روی این موضوع حرف بسیار است به نظر از برنامه زمانبندی بازگشایی بگیر تا نحوه تایید اردر گذاری زمانبندی و غیره همه و همه میتوانند تحت تاثیر نظارت سلیقهای قرار داشته باشند پس این موضوع نیز یکی از موضوعات بسیار مهم در ماجرای نظارت است که کار ناظران فعلی را سختتر و دشوارتر خواهد کرد اما ذکر این نکته نیز ضروریست که در حال حاضر همگان به این نتیجه رسیدند که نظارت فعلی در همه ابعادی که عرض شد دارای ایرادات و اشکالاتی است که باید برطرف گردد و همین که سازمان بورس قصد تغییر رویه در این حوزه را دارد اتفاق خوبیست منتها امیدواریم برخی اتفاقات طوری رقم نخورد که همه دعا به جان قبلیها بکنند
وقتی صحبت از نظارت میشود فقط و فقط سهامدار خرد حقیقی نباید شلاق آن را بخورد نظارت باید برای همه باشد. از نهاد مالی تا صندوق، از حقوقی ها تا حقیقی های بزرگ، از پی ار ایکس یا صندوق ها و از همه مهم تر ناشران!!!
روی دو موضوع نظارتهای خاص صندوقها و حقوقی معاملات آنها و فرانت رانینگ و اطلاعات نهانی ناشران و همچنین موضوع فضای مجازی سعی خواهیم کرد در روزهای آتی مفصلتر صحبت کنیم
بتا سهم
تحلیل شرکت های بورس اوراق بهادار را در گزارش بازار بخوانید.
کانال تلگرام: https://t.me/farabibourse
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
خرید و فروش آنلاین سکه و طلا : https://kargozari.org/2018/05/25/gold