گزارش بازار امروز شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲
آخرین روز صاف کردن؟!
امروز شنبه اخرین روز صاف کردن بود . حالا صاف کردن دهن بازار و حساب اعتباری ها و … همه انگار با هم یکی شده بود . هر روز صبح که ازخواب بیدار میشویم بهانه ای برای فروش در بازار وجود دارد ولی در مجموع همه امیدوارند این بهانه نیز امروز از بازار گرفته شود و فردا شرایط بهتری را شاهد باشیم .
بازار امروز را در حالی آغاز می‌کنیم که نفس سال به شماره افتاده و به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم و تقریباً می‌توان گفت که دو روز کاری دیگر تا پایان سال باقی مانده و طبیعی است که فضای تق و لق سال جدید و تحولات آخر سال به بازار هم منتقل شود. بازاری که روز چهارشنبه و تا حدودی هم امروز به واسطه تغییرات الگوی تسویه اعتباری‌ها ناگهان زیر بار فشار فروش عجیبی رفت که هم از بعد روانی و هم بعد عملیاتی کار را برای بازار سخت پیش برد امروز ابتدا کمی در مورد این موضوع و تبعات آن صحبت خواهیم کرد و به چشم انداز روزهای پیش رو می‌پردازیم
اما قبل از هر چیز مطابق رفتار روزهای شنبه ببینیم چه اتفاق و رویدادهایی در انتظار این هفته است هفته‌ای که نیمه تعطیل بوده اما در عین تعطیلی دو روز آخر آن احساس می‌کنیم روزهای پرخبری برای بازار باشد و از همین رو فکر می‌کنیم شرایط جالبی را می‌تواند رقم بزند
در اوضاع سیاسی معتقدیم تحولات اسرائیل و لبنان و همچنین سخنرانی رهبری در روز چهارشنبه یکی از مهم‌ترین اخبار خاص و ویژه سیاسی بازار خواهد بود نامگذاری سال جدید و تحولات آن هم برای بورسی‌ها شاید مهم باشد. در خبرهای اقتصادی انتشار برخی آمار و چشم اندازها ،گزارش دلار نیما و رشد آن طی این چند روز از مهم‌ترین اتفاقات است از سوی دیگر جریان اخبار مهم شرکت‌ها نیز می‌تواند در سال جدید با گزارش‌های ماهانه اسفند آغاز شده و تحولات بهتری را شکل دهد به خصوص فکر می‌کنیم که دو گروه بانک و خودرو و پس از آن پالایش و پتروشیمی در این مدت ابعاد و اتفاقات و شرایط خوبی را تجربه کنند .
اما سراغ بازار برویم که امروز تحت تاثیر تحولات تسویه اعتباری برخی کارگزاری‌ها قرار گرفت اما کمی بیشتر باید در مورد این موضوع صحبت کنیم… حقیقت امر این بود که شاید بیش از دو ماه می‌شد که بانک مرکزی سیاست‌های سختگیرانه و انقباضی را در قبال کارگزاری‌ها در پیش گرفت و کار را سخت کرد چون بازار هم خراب بود و خیلی اعتبار کارگزاری‌ها تحت تاثیر قرار نداشت این موضوع به چشم نمی‌آمد اما ناگهان فشار فروش چند شرکت در اوراق و صندوق‌ها این موضوع را به چالش بازار تبدیل کرد و شاهد بودیم که برخی از کارگزاری‌ها به مشتریان خود برای فروش فشار آوردند .
می‌گویند از سازمان بورس انتقاد نکنید اما به واقع دست بی عرضگی و بی‌تفاوتی سازمان در این موضوع واضح و روشن است بازار سرمایه به عنوان یک ابزار مهم تامین مالی ، شانه به شانه بانک‌ها در این مدت حرکت کرده اما حالا با چنین فشاری مواجه می‌شود اما باز هم کسی نیست که از این بازار در مقابل تصمیمات حاکمیت دفاع کند و اینجاست که فشار این موضوع به بازار وارد می‌شود که البته معتقدیم این فشار طی دو روز گذشته تا حدودی تخلیه شده اما موضوع همچنان پابرجاست …
و اتفاقاً درد ماجرا اینجاست که افرادی این تصمیم را گرفتند که خود صدر تا ذیل بازار سرمایه را می‌شناسند و می‌دانند که تبعات این تصمیمات چیست و چه فشاری را به بازار وارد می‌کند اینکه موضوع اعتبارات و مزیت آن برای بانک و بازار سرمایه چیست و رویدادهای بعد از آن چه خواهد بود را به موضوع مطلب دیگری موکول می‌کنیم اما همین قدر بدانیم که ما باز هم نتوانستیم در مقابل سیاستگذاری‌های دولت دست بالاتر را داشته باشیم و به واسطه ضعیف بودن مدیریت‌ها هر کسی از هر جایی و هر نهادی توی سر بازار می‌زند و ما هم صدایمان در نمی‌آید در حالی که بزرگترین اتفاقات و رویدادهای اقتصادی و مالی کشور در این بازار می‌گذرد همه نسبت به آن بی‌تفاوت هستند …
قطعاً موج اولیه این تسویه چهارشنبه و تا حدودی امروز تخلیه شده و روزهای بعد می‌تواند روزهای بهتری باشد اما این مشکل حل نشده و همراه بازار خواهد بود و لاین ها باید دوباره افزایش یابد .
اما سراغ خود ذات بازار برویم که برای رشد حالا انگیزه میخواهد و اماده است … بازاری که بیش از هر چیز دیگر دراین لحظات به اخبار احتیاج دارد و اگر در این مدت پیش رو اخبار امیدوار کننده‌ای به بازار نرسد سابقه تاریخی بازار و همچنین فضای متفاوت عید هم نمی‌تواند کارگر بود و تغییرات جدی را برای بازار رقم بزند .
یک باردیگر به وضوح اگر بخواهیم بیان کنیم منتظر ۴ خبر ویژه هستیم که اخبار خاص گروه بانک و تسعیر ارز و تجدید وبصادر و برخی دیگر از آنها ، خبرهای گروه پالایش و بحث فرمول و تغییرات آن ، خبرهای دلار نیما و سرعت رشد آن در بانک مرکزی و اثرگذاری آن در بازار و در نهایت خبرهای خاص خودرو چهار دسته خبری هستند که هرچه سریع‌تر باید به بازار برسند تا فضا از این شرایط تغییر کند . شنیده می شود بحث بانک و خودرو به شکل جدی تری پیش می رود و نزدیک به بازار است …
اما آن روی سکه را هم ببینید به نظر اگر این اتفاقات و رویدادها رخ ندهد و همچنان سکوت خبری را داشته باشیم امیدواری به بازار برای برگشت و حفظ حجم بالا و ایجاد یک فروردین متفاوت هم آرام آرام کمرنگ خواهد شد
اما امیدواریم که هر چهار دسته اخبار با توجه به شرایط و اتفاقات به بهترین شکل ممکن برای بازار رخ دهد که البته زمان رخداد این رویدادها برای بازار بسیار مهم است و امیدواریم این رویدادها خبر سوخته برای بازار نشود
اما سراغ اخبار و رویدادهای مهم اثرگذار در بازار سال ۱۴۰۲ برویم که از هفته قبل آن را آغاز کردیم…
وقتی به مرور صفحه اخبار موثر در بازار در سال ۱۴۰۲ می‌پردازیم واقعاً برای این بازار و سهامداران دل ما می‌سوزد که زیر رگبار فشار اخبار منفی هر روزه سیاستگذاران قرار گرفته و هر بار یک خبر و رویداد منفی برای آزار دادن بازار سرمایه رسیده است
در واقع باید یک دست مریزاد جدی به سیاستگذار گفت که که اگر هم کسی می‌خواست به عمد به بازار آسیب بزند این چنین نمی‌توانست رفتار کند
بگذریم… اما امروز در بین رخدادهای مهم و موثر در بازار یک رویداد منفی و یک رویداد مثبت را بررسی می‌کنیم…
رویداد منفی موضوع بانک‌ها بود. بازار با خود نگاه می‌کرد که چرا دولت همه صنایع را زده و لت و پار کرده اما تا به حال با بانک‌ها کاری نداشته که ناگهان صدا به گوش رسید که بله هزینه شعارهای پوچ و توخالی دولت را حالا باید بانک‌ها تامین کنند!! ساخت مسکن با منابع بانک‌ها آن هم در قالب اخذ مالیات و جریمه به بهانه نپرداختن وام مسکن
هرچند از ابتدا مشخص بود که این موضوع بیشتر فاز زدن جیب شرکت‌ها را دارد و حتی خود دولت هم تا حدودی آن را پذیرفته بود و این استدلال آنقدر غیر منطقی بود که حتی با مراجعه بانک‌ها به مراجع بالاتر رای به نفع آنها صادر شد اما در کارنامه دولت یک زخم کاری و بزرگ دیگر به سرمایه و نگاه دولت به بازار سرمایه ثبت شد که هیچ احترامی برای آن قائل نیست و برای پیاده کردن شعارهای پوپولیستی خود دست به هر کاری می‌زنند
موضوع بانک‌ها شاید یکی از واضح‌ترین و آشکارترین این اتفاقات بود که البته اثرات آن در بازار زیاد و یکی از مهم‌ترین صنایع بازار را از دور توجه خارج کرد
اما لابلای این همه زخم و تیغی که دولت به تن بازار سرمایه زده است یکی دو جای خوب نیز دیده می‌شود که یکی از آنها موضوع تجدید است که البته تجدید هم نه با نظر دولت که با راهبری و مدیریت سازمان بورس و برخی مدیران آن مقطع پیش رفت . در مورد تجدید و لزوم و اهمیت آن و همچنین منافع آن برای سهامداران خرد بارها و بارها صحبت شده امروز صحبتمان در رابطه با این موضوع نیست بحث ما روی کار مهمی بود که در آن مقطع صورت گرفت این بار هم برای اولین بار برخی از نکات مهم آن بیان می‌شود
در مقطعی سازمان بورس به این جمع‌بندی رسید که حریف دولت در موضوع دخالت‌ها و نرخ گذاری‌ها نمی‌شود و از سوی دیگر به این جمع‌بندی و نتیجه رسیده بود که بازار در نقاط جذابی قرار دارد و برای رشد یک بهانه قوی و محکم میخواهد و باید به بازار کمک شود تا سازمان هم از زیر فشار سهامداران خرد خارج شود. تجدید تنها ابزاری بود که اختیار آن تا حدودی در دست سازمان و نقطه ارتباطش با شرکت‌ها بود
با تشکیل اتاق فکر غیر رسمی در مورد این موضوع نظرات کارشناسان گرفته و یکی از مدیریت‌های سازمان لیدری این موضوع را بر عهده گرفت تا بتواند حداقل با این موضوع اثرگذاری بهتری در بازار داشته باشد برای چندین و چند دهمین بار نوشتیم و می‌نویسیم که تجدید یک بهانه برای حرکت بازار بود و برای ادامه آن نیاز به اتفاقات بنیادی قوی‌تری بوده .
در کنار این موارد، رسانه نیز به عنوان بازوی کمک کننده به انتشار اخبار دلگرم کننده از موضوع تجدید، اضافه شد و البته در مقطعی سازمان بورس با کمک وزارت اقتصاد و برخی از نهادهای دیگر موافقت ضمنی شرکت‌ها را دریافت کردند اما یک نکته را فراموش نکنید همین سازمان بورس وقتی کار به نامه نگاری به سران قوا و رئیس جمهور برای این موضوع رسید عقب نشینی کرد و حاضر به انجام آن نشد که در این ماجرا نیز پای برخی بر و بچه‌های بازار در مشورت دهی‌های غلط به چشم می‌خورد در مرور چند رویداد بازار باز هم می‌بینیم که هرچه می‌خوریم از خودی می‌خوریم…
اما به هر حال آنچه صورت گرفت تلاش خوبی بود که اثرات آن را حتی همین حالا نیز شاهدیم و می‌توان آن را در بازار مشاهده کرد. اما این موضوع با رفتن برخی افراد در سازمان ادامه پیدا نکرد و موضوع به نوعی ابتر ماند و شرکت‌ها نیز که تمایلی برای انجام این کار نمی‌دیدند از فرصت استفاده کرد و پرونده تجدید را گوشه انداختند
غافل از اینکه این موضوع اتفاق و رویداد خوبی برای خود شرکت‌ها بود البته عملکرد آنها نیز روشن‌تر می‌شد که آنها از همین موضوع فرار می‌کردند تجدید، واقعی سازی دارایی شرکت‌هاست و وقتی بازدهی مدیران در مقابل حجم دارایی که در اختیار دارند مشخص می‌شوند تازه بی‌عرضگی آنها بیرون می‌زند و باید هم مخالف موضوع تجدید می‌بودند. کم کاری و اهمال سازمان بورس هم در عدم پیگیری این موضوع این امتیاز را در اختیار آنها قرار داد تا با همین شکل پیش بروند و ادامه دهند. چه روزها و چه اتفاقات و چه خبرهایی در این موضوع تجدید گذشته بماند برای یک روز مفصل آنها را باز خواهیم کرد اما همین را بدانیم که بسیاری از شرکت‌ها تمایلی برای این موضوع نداشتند چرا که طبق معمول در این مملکت کار نکردن بهتر از هر کاری است
بتا سهم
فشار فروش / فشار فروش / فشار فروش / فشار فروش