گزارش بازار امروز یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
های و هوی تازه میخواهم …
امروز بازار آن حس و حال دیروز را نداشت و توگویی جریان پول دیروز هر انچه داشت خرید کرده بود و امروز چشمش به در بود تا یکی دیگر از راه برسد … این موضوع به وضوح در بازار امروز روشن بوده و میتواند نکته جالب و مهمی باشد
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که پس از مدتها یک شب با آرامش و آسایش سر بر بالش گذاشتیم و خیلی اتفاقات عجیب و غریبی را شاهد نبودیم و شاید این آرامش است که امروز بازار را همچنات اندکی مثبت نگاه داشته است حقیقت امر امروز روز مهم و حساسی برای بازار بود و عیار خریداران تا حدودی محک میخورد ولی بازار نشان داد دیروز یک هیجان در برگشت بوده و ضعف اصلی بازار نبود جریان قوی پول است …
بازار به این تحرک و این اتفاقات نیاز داشت و به نظر فرصت خوبی بود تا شرایط حداقل کمی بهبود یابد و بتواند از ریلی که خارج شده در مسیر درستی قرار بگیرد یک نکته در مورد بازار دیروز و امروز بیان کنیم و آن هم این است که جریان نقدینگی و پول در بازار هنوز به شکل محدود بوده و جریان قوی نیست این جمله بدین معنی است که ما با پول محدودی در بازار مواجهیم که توسط خود فعالان بازار هدایت و مدیریت میشود و هیچ پول جدید موثر و قوی راهی بازار نشده است
در چنین شرایطی است که فراز و فرودهای انتظارات آتی این جریان پول مسیر بازار را مشخص میکند و ما نیز در بیان نظرات وقتی صحبت از یک موج صعودی میشود ابتدا از یک طول موج کوتاه صحبت میکنیم و سپس موج بلندتر.
دلیل این موضوع برای این است که این طول موج کوتاه توسط همین جریانات پول برای بچههای بازار رقم میخورد و به جریان بزرگتر که میرسد نیازمند ورود پول جدید است اما این ورود پول محقق نمیشود چرا که هر بار که بازار یک گارد منطقی و مناسب برای سود میگیرد توسط دولت سرکوب شده و شرایط متفاوت دیگری را رقم میزند
به همین دلیل است که معتقدیم جریان بازار با توجه به شرایط فعلی برای قویتر شدن دست پول و جریان رشد نیازمند خبرهای ادامه داریست که باید به آن برسد و خبرهای فعلی او را از این شرایط عادی خارج سازد و الا هر روز که میگذرد به مانند نیمه دوم بازار امروز دست جریان پول ضعیفتر شده و قدرت اثرگذاری خود را از دست میدهد
در همین راستا فراموش نکنید که آن پول پرقدرتی که از جانب اعتبار و تسهیلات میتوانست بازار را به حرکت درآورد مدتی است با نرخهای بالا جذابیتهای ویژه خود را از دست داده و این موضوع نیز خود چالشی برای بازار شده است همین امروز خبررسید اعداد دوباره بالای ۳۰ اعلام شده است !!
اما از امروز که بازار این حالت را گرفت و تقریباً در نیمه دوم خود از آن هیجان برگشتی اولیه فاصله گرفت به نظر اگر بازار رها شد و خبر مشخصی نرسد سرنوشت این چند وقت دوباره سراغ او میآید البته ممکن است خیلی جریان کاهشی نباشد اما رشد را محدود خواهد کرد بازار باید خبرهای مثبتی را بشنود و البته قبل از آن باید اذعان داشت که نباید خبرهای منفی درست در این مقطع به بازار برسد چه خبرهای سیاسی منفی و چه خبرهایی از جنس دولت …
اخبار مثبت هم طبقهبندی ویژه و خاصی دارند که میتوانند با اثرگذاری خود در بازار فضای متفاوتی را ایجاد نماید از دید ما در حال حاضر آن سوپر خبری که میتواند یک سوپر سیکل مثبت و هیجانی را ایجاد کند چیزی جز تغییر سیاستهای ارزی نیست و به نظر بازار در حال حاضر تشنه خریدن سهمهای این چنینی خواهد بود که با یک خبر جریان سودآوری آنها نیز تغییر میکند …
در کنار این خبر موضوع دوم تغییرات سیاستهای پولی است که آرام آرام نرخ سود را کاهش داده و چشم انداز افزایش آن را تیره و تار سازد تا بازار بتواند پی بهایهای قویتری را به سودها بدهد و در غیر این صورت اگر عکس موضوع رخ دهد شک نکنید این تصمیمات چیزی کمتر از موشکهای دشمن به سمت اقتصاد و بازار نیست …
موضوع سوم رسیدن خبرهای آرامش بخش اقتصادی است که چند روزی است ما شاهد آن هستیم دیروز در حوزه معدن ریسک عوارض صادراتی تا حدودی برطرف شد خبر خوب از نیروگاهها را داشتیم و مهمتر از همه جلسه دیروز با رئیس مجلس که همه بی پرده و شفاف نظرات خود را بیان کردند البته نمیدانیم چرا در این جلسات سیاستمداران و سیاستگذاران همه عاقل و اقتصاددان و منطقی میشوند و به موقع تصمیم که میرسند انگار نه انگار دوباره همه چیز یادشان میرود.
یکی از مهمترین مواردی که وقوع آن به بازار کمک میکند رفع ابهام از بندهای مالیاتی است که بازار فعلاً درگیر آن شده و البته با جلسه دیروز به نظر تصویب آن کمی سخت شود و اوضاع به نفع بازار پیش برود .
در کنار این موضوعات اخبار صنایع و شرکتها و گزارشها نیز میتواند مهم باشد نگویید گزارشها مهم نیست همین حالا ۲۰ الی ۳۰ شرکت بعد از گزارشهای ۱۲ ماهه و یا میان دورهای و یا ماهانه در بازار مورد توجه قرار گرفتند پس گزارشها بسیار مهم است و از همه مهمتر اینکه نقش تثبیت کننده جدی را در بازار خواهد داشت .
برخی از عزیزان با انتقاد مطرح میکنند که گزارشها و صورتهای مالی نمیتوانند مبنای خوبی برای تصمیمگیری در شرایط فعلی بازار باشد . حقیقت امر شاید حرف آنها در کوتاه مدت و در مقطع فعلی درست باشد اما راهی جز پناه بردن به صورتهای مالی نیست و معتقدیم همچنان گزارشات مالی میتواند بازدهی قویتر و بالاتری را در بازار نسبت به میانگین وضعیت نرمال رقم بزند تکیه بر جریان صورتهای مالی و سود و زیان اتفاقیست که میتواند حداقل تضمین کننده وضعیت بهتر بنیادی شرکت ها باشد
در حوزه صنایع نیز اخبار مهمی میتواند برای بازار در جریان باشد که یکی از مهمترین آنها رسیدن خبرهای خوب از دو صنعت پالایش و خودرو که جریان قوی را برای بازار ایجاد خواهند کرد در خودرو بحث افزایش نرخ و تجدید ارزیابی داراییها و در پالایش نیز موضوع فرمول جدید و تغییرات آن قطعاً به بازار کمک ویژهای خواهد داشت در مورد گروه خودرو حرف و بحث زیاد است به خصوص در موضوع تجدید ارزیابی اطلاعات و رویدادهایی به دست ما رسیده که نشان میدهد موضوع تجدید با برخی کارشکنیها و نظرات سلیقهای مسکوت نگه داشته شده و این موضوع نیازمند تلاش بیشتر برای برطرف شدن و خروج از چالش است که امیدواریم سازمان بورس آستین بالا زد و این موضوع را مدیریت کند
این موارد را در بالا عرض کردیم تا بگوییم ریسک سیاسی و سایه جنگ و اتفاقاتی نظیر آن چهار چرخ این خودرو را قفل کرده بود و شما هرچه خبر مثبت در دل آن میریختید هیچ فایده نداشت برطرف شدن ریسک جنگ چرخهای این خودرو را آزاد کرده اما برای استارت و حرکت و شتاب گرفتن به بنزین و انرژی جدیدی نیاز است.
به قول شاعر برای زنده بودن جستجوی تازه میخواهد ، های و هوی تازه میخواهد … امیدواریم این موضوع درک شود و بازار را بتواند به سمت اهداف بالاتر هدایت کند…
دیروز در خبرها داشتیم که واردات پارچه یا هر چیزی شبیه آن از شمولیت نرخ دلار نیما خارج شد …عمق فاجعه را تصور کنید . تاجری میآمد درخواست واردات پارچه میکرد برای روی مبل یا هر چیز دیگر و بعد از واردات و ورود آن هر روز با نرخ دلار جنس خود را بالا و پایین کرده و به نرخ ارز آزاد میفروشد خیانت از این بزرگتر ؟؟
یعنی شما اگر اول سال و آخر سال به پارچه فروش مراجعه میکردید باید قیمتهای او ثابت میماند اما حقیقت امر واقعیت ماجرا چیز دیگری است بعد هم وقتی از استاد فرزین میپرسیدند چرا ماجرا این چنین است میگفت وظیفه من نظارت بر قیمتها نیست !!! درست شبیه کسی که اسلحه میفروشد و بعد میگوید وظیفه من نظارت بر مراحل پس از فروش اسلحه نیست و یا کسی که مواد میفروشد و بیان میکند که عواقب بعد از فروش مواد به عهده بنده نیست !!!!!
چه بسیار کالاهایی که این چنین وارد میشوند و ارز نیمایی را گرفته و با نرخ آزاد ثانیه به ثانیه با مردم حساب میکنند مردمی که چند سر باخت سوخت میدهند هم از یک سو تورم را با دلار ثانیه به ثانیه حس میکنند و هم از سوی دیگر منافعی که میتوانست جیب دولت و یا شرکتهایی که آنها سهامدارش هستند در قالب سهام عدالت و یا شرکتهای تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی واریز شود ، به جیب مشتی دلال وارد شده و این اختلاف طبقاتی وحشتناک در جامعه به وجود آمده
شک نکنید کسانی که از چنین رانت و منفعت و بهره میبرند باید هم جیره و مواجب خوار زیاد داشته و ۴ اسکول را علم کنند تا از این سیاست دفاع نمایند اما آن طرف ماجرا را هم ببینیم دلاری که میتوانست با نرخ معقول و منطقی و رقابتی صرف واردات کالای جاری شود و قیمت واقعی آن در صورتهای مالی شرکتها نشسته و شفاف و روشن باشد چه شده است ؟!
سودی که میتوانست به شرکتهای سهامی برسد که در نهایت مردم و صندوقهای بازنشستگی از آن استفاده کنند و یا صرف طرح و توسعههای متعدد شود این چنین به جیب دلال و وارد کننده رفته و بعد برخی گویند چرا چرخ اقتصاد کشور نمیچرخد …
این چرخه اگر درست بچرخد میتواند برای همه مفید و موثر واقع شود و درآمد دولت هم افزایش پیدا خواهد کرد و به تبع آن مردم هم آسایش و آرامش بیشتری دارند اما به بهانه کنترل تورم بینید که چطور جیب دلالان پر میشود و صدای کسی در نمیآید که البته معتقدیم این آش انقدر شور شده و انقدر تقاضای کاذب برای واردات افزایش داشته که ناگزیر طی روزها و هفتههای آتیا ین موضوع حذف میشود
در هر صورت چرخه ناکارآمدی تخصیص نرخ ارز اثرات خود را در اقتصاد خواهد گذاشت و بخشی از این اثرگذاری امروز در کسری تراز تجاری و جهشهای ارزی به خوبی نمایان است و عجیبتر این است که یک بار این اتفاقات و رویدادها تکرار شده و ماجرای۴۲۰۰ آن فسادهای عجیب را همه دیدهاند و باز سیاستگذاران روی این موضوع تاکید میکنند…
بتا سهم