گزارش بازار امروز یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
چراغ های نیم سوز !
امروز بازار را در حالی پیشبردیم که کمی فقط کمی امید در دل بازار زنده شده بود و شرایط بهتر بود و برخی معتقدند خبرهای خاص بانکی و حرکت برمدار گروه خودرو و پالایش هم در این وضعیت بی تاثیر نبود . برخی هم ۲ چراغ سبز نیم سوز از سوی بانکی مرکزی یعنی نرخ بهره و نرخ نیما را دلیل این حرکت و تحرکات می دانستند . روزهای قبل هم گفته بودیم چهارچرخ بازار روی ۴ عامل سیاست و انتخابات ، اخبار صنایع ، نرخ بهره و نرخ نیما سوار است و امروز حال این ۴ چرخ کمی بهتر و سرعت و حرکت بازار هم کمی بهتر بود …
یک تفاوت عمده بازار امروز با روزهای قبل این بود که دوباره موضوع اخبار مورد توجه قرار گرفته و دو خبر خاص و مهم یکی از موضوع دلار نیما و دیگری نرخ سود مخابره شد البته سابقه بد خبر درمانی و رفتارهایی که صورت گرفته باعث شده اعتماد به این دست اخبار کاهش یابد اما اگر بتوانیم این دسته از اخبار را از روی کاغذ به واقعیت نزدیک کنیم شرایط متفاوت خواهد شد
به عنوان مثال در نرخ دلار نیما اگر سرعت دلار نیما تغییر کند قطعاً تغییرات در بازار را شاهد خواهیم بود و یا در نرخ سود اگر اوضاع اندکی تغییر کرد و خود را در رخ اخزاها نشان دهد بازار رفتار متفاوتی در پیش می‌گیردچرا این را می نویسیم چون این دو عامل عوامل موثر ماندگار و بنیادی هستند که اثرات ماندگار و قوی در بازار دارند …
ولی چرا بازار وزن نمیدهد ؟!
کل ماجرا این است که فعلاً همه چیز را در حد حرف و شنیده داریم و به عالم بی‌عمل تبدیل شده‌ایم و این حس به بازار هم منتقل شده و باعث شده است شرایط نرمالی را شاهد نباشیم و موج یأس و ناامیدی در بازار بیش از پیش به چشم آید و این موج عاملی برای عدم ورود جریان پول و عدم خوش بینی می شود . همه باید تلاش کنند این اخبار کدالیزه شده یا روی تابلو خود را نشان دهد ان وقت است که میتوان به تغییرات بازار امیدوار بود .به خصوص در زمان و مقطع فعلی که هر چه میگذرد همه از عمق فاجعه و بلایی که سر اقتصاد و بازار امده بیشتر مطلع می شوند…
گاهی اوقات وقتی حرفی را مطرح میکنیم برخی دوستان به سخره می‌گیرند و از آن رد می‌شوند بحث خرید زمان و دادن زمین بازی بازار و نوسان محدود از همین روست چرا که گذر زمان به سود بازار سرمایه تمام خواهد شد منتها این میان دوره‌ای را باید پشت سر بگذاریم دوره‌ای که بدون بحران هم باید پشت سر گذاشته شود چرا که لبه تیغی حرکت میکنیم که بسیاری نه به آن اشراف داشته و نه از آن مطلع هستند… از همین موضوع سراغ دامنه نوسان میرویم که دیروز و امروز حرف و بحث های زیادی را داشت و بعد به بازار میرسیم …
امروز بازار در ابتدای وقت ادامه روزهای قبل و به خصوص ادامه دیروز بود ولی رسیدن برخی خبرها از خودرو و ماندگار شدن در بازار و تجدید ، خبرهای پالایشی و تغییر فرمول ، خبرهای خاص بانکی ، خبرهای نرخ سود و خبرهای نرخ دلار نیما شرایط کمی بهتر شد نمیدانیم چرا در چنین روزهایی دوباره بحث دامنه نوسان بالاگرفته است …
در روزهای گذشته مطالبی در کانال و گزارش بازار نوشتیم و بسیار مورد سوال و انتقاد بودیم دراین مورد … نکته اول و شاید مهم‌ترین بحث همچنان موضوع دامنه نوسان است دیروز کمی مفصل در مورد این ماجرا صحبت کردیم و امروز نکاتی را تکمیل میکنیم …
و لازم است یک بار دیگر تاکید کنیم که تکیه بر دامنه نوسان محدود دو درصد تکیه بر یک گزاره غلط اما به ناچار است کسانی که این موضوع را نفی می‌کنند ظرف زمان را در شرایط فعلی در نظر نمی‌گیرند که ما در چه مقطع و چه زمانی قرار داریم از سوی دیگر آنها دو دلیل برای رفع دامنه نوسان بیان می‌کنند که یکی این است که در شرایط عادی و نرمال هستیم و دلیلی ندارد دامنه محدود باشد و دوم اینکه دامنه نوسان باز منجر به ایجاد سریعتر تعادل می‌شود .
دیروز هم عرض شد وقتی میتوان دامنه نوسان عادی را دلیلی بر تعادل دانست که بر مدار ارزندگی قرار نداشته باشید و تغییرات این موضوع منجر به ارزنده شدن و ورود جریان پول باشد در حال حاضر ما چنین شرایطی را در بازار نداریم و دامنه نوسان باز و قبلی ممکن است فشار روی بازار را افزایش دهد در سوی دیگر واقعاً درک نمی‌کنیم که چرا بیان می‌شود در شرایط نرمالی هستیم در عرض کمتر از ۴۰ روز کاری یک جنگ و یک مرگ رئیس جمهور داشتیم که در تاریخ چند ده سال اخیر بی‌سابقه بوده است بعد برخی می‌گویند در شرایط نرمال و عادی قرار داریم به نظر شناخت درستی از شرایط بازار هم باید داشت و تصمیم گرفت و نظر داد …
از سوی دیگر ما شاهدیم که حقوقی‌ها و کسانی که باید در بازار فعال باشند هم به کلی تعطیل کرده و کنار رفتند و از بی تصمیمی لذت می برند … پس تعادل به امید کی ؟ کدام جریان پول ؟! دراین شرایط در یک روزمنفی دامنه صفوف فروش بیشتر و قوی‌تر می شود و قفل در ۵ درصد را به جای قفل در دو درصد تجربه کنیم …
برخی هم روی ایده افزایش دامنه نوسان و افزایش حجم مبنا صحبت می‌کنند به نظر این هم می‌تواند بررسی شود اما احساس میکنیم ترس بازار را بیشتر خواهد کرد و از سوی دیگر به نظر خیلی سخت و غیر قابل پذیرش نیست که برای ۱۱ روز کاری چنین فضایی را داشته باشیم و دوباره بعد از آن در مورد شرایط بازار تصمیم گیری شود و صد البته معتقدیم حتی در طول مناظرات و جریان‌های سیاسی بازار واکنش‌های متفاوتی خواهد داشت و اینقدر منفی نمی شویم …
و نکته آخر در مورد دامنه نوسان که بهتر است کمی در مورد آن دقیق‌تر باشیم این است که بازار را ساده لوحانه قضاوت و تجزیه و تحلیل نکنیم .. طی این سال‌ها مدام برخی از افراد با تحلیل‌های من درآوردی که مثلاً بازار را پایین آوردند که خودشان بخرند یا گروگان گرفتند یا هر چیز دیگر مدام نظریه پردازی کردند ، حرف زدند در حالی که به نظر یک دلیل ساده وجود داشت تا بازار را تحلیل کرد
جمعی عدم آشنا به اصول حکومتداری و اصول اقتصادی راس کار بودند که از اصول اولیه علم اقتصاد هم چیزی سر در نمی آوردند و روی به ازمون خطا اوردند … تا جریان کسری بودجه رسید، طبق معمول وقتی تحلیلی صورت نمی‌گیرد اولین فکری که به ذهن دانشمندان می‌رسد را اجرایی کردند … یعنی جیب شرکت ها را بزنیم و نتیجه می‌شود آن چیزی که امروز شاهدش هستیم شاید تجزیه و تحلیل کردن برخی اتفاقات و نگاه ساده و درست به آن به حل ماجرا بیشتر کمک کند حالا شما هی دلایل عجیب برای بازار بتراش !
برای این ، این موارد را گفتیم که بازار را ساده لوحانه قضاوت نکنیم بازار این روزها شرایطش شبیه کوه یخی شده که چند مترش بیرون است و عمق کوه در دل آب پنهان مانده.
افزایش دامنه نوسان شاید منجر به تعادل شود هیچکس منکر آن نیست و شاید حتی آنقدر جذابیت ایجاد کند که دوباره باعث برگشت پول‌ها شود ولی آن طرفش را هم نگاه کنید اگر منجر به حرکت ادامه‌دار بحران گردد سلسله اتفاقات و رویدادهایی رخ خواهد داد که دیگر کنترلش از دست همه خارج خواهد شد. و وقتی تاکید میکنیم با ظرف زمان چنین مواردی را بسنجید به این دلیل است که در شرایطی قرار داریم که هیچکس اصلاً به فکر بازار سرمایه نیست و همه به فکر پست و میز و دولت جدید و انتخابات هستند.
کاری نکنیم که با دست خودمان این مرده را کفن کنیم و بعد انتظار این را داشته باشیم که بقیه هم برای ما گریه و زاری کنند. اگر در این سه سال چنین رفتاری را از دولت شاهد بودید، بازهم میتوان امیدوار بود ولی کسانی که روی این دامنه تاکید می‌کنند به نظر خیلی خوب از حال و روز خودشان و دولت و جریان‌های حقوقی و پولی خبر دارند …
اما راه چاره چیست راه چاره به نظر فعلاً کمی صبر در بازار است و البته اقداماتی که باید صورت گیرد که بتواند حداقل در کوتاه مدت بازار را از این شرایط خارج سازد رویدادهایی مثل همان اجرایی شدن بندهای نجات بازار … دقت کنید اجرایی شدن نه خبردرمانی ! یعنی جریان نرخ سود کمک به برخی صنایع نظیر خودرویی و پالایشی و مواردی از این دست و صد البته گذر زمان و چینش انتخاباتی هم آرام آرام ریسک‌های بازار را کاهش می‌دهد و تکلیف را روشن می‌کند
اما موضوع دوم که برخی افراد حسابی در این چند روز از خجالت ما درآمدند موضوع این همستر بازیگوش است که ذهن و انگشت همه را درگیر کرده…
چند روز قبل مطلبی در مورد این موضوع نوشتیم گویا برداشت اشتباهی شده است ببینید هیچکس نمی‌گوید این موضوع سر کاریست یا ممکن است اتفاقی رخ ندهد و یا هر چیز دیگر اصلاً بحث ما در مورد این موضوع نیست هر کسی چشم و گوش بسته با این موارد مخالفت کند به نظر دنیای جدید امروز را نشناخته و به رسمیت نمی‌شناسد باید پذیرفت که قواعد بازی بازارها تغییر کرده و رمز ارزها نیز امروز جزئی از آن هستند …
بحث ما چیز دیگریست بحث ما این است که فضای ناامیدانه‌ای را به وجود آورده‌اید که افراد برای فرار از آن به هر چیزی چنگ می‌زنند … به یاد دارید چندین بار در گزارش بازار نوشتیم این سیاست‌های شما بادیست که می‌کارید و طوفان درو خواهید کرد اگر عاقل باشید و کمی تجزیه و تحلیل کنید و کمی اعداد این بازارها و گردش مالی آنها را بررسی کنید به طور دقیق متوجه خواهید شد که بادی که کاشتید امروز طوفانش را در این همستر و برخی اقدامات دیگر می‌بینید
رفت و آمد این همستر در گوشی‌ها و همه گیر شدن آن بین افراد یک هشدار بزرگ و یک سیلی محکم به گوش سیاستمداران است که در رویه‌های خود تجدید نظر کنند. امروز بی‌صدا و بی‌دردسر این هشدار داده می‌شود و همستر‌ها نقش آفرینی می‌کنند هرچه پیش برود و ادامه داشته باشد شکل‌های بروز بحران بی‌اعتمادی به بازارها فرم دیگری خواهد گرفت و
اقعاً دیگر نمیدانیم به چه زبانی بیان کنیم…
به بازار فردا کمی امیدوار تریم چرا که فکر میکنیم امروز فردا کمی جریان خبرها و جریان پول شکل بهتری میگیرد …
امروز می‌خواستیم در مورد موضوع انتخابات و چینش نهایی کاندیدا و نظرات آنها در مورد بازار مقدمه‌ای را بیان کنیم که اتفاقی دیروز رخ داد که بد نیست در مورد آن صحبت کنیم قبل از هر چیز این نکته را بگوییم که اینکه چه کسی رای می‌دهد یا نمیدهد یا اصلاً تمایل دارد یا ندارد و بحث‌های سیاسی جایش اینجا نیست و اصلا به ما هم ارتباطی ندارد …
بحث ما روی یک موضوع دیگر است بارها و بارها در گروه‌ها و مطالب مختلف دیده‌ایم و شنیده‌ایم که برخی مدام انتقاد می‌کنند که چرا برخی اسکول بی‌سواد تزهای عجیب می‌دهند و اتفاقاً این افراد به صاحبان سیاست و سیاستگذاران نزدیک هستند …
به نظر بخشی ناشی از همین دور بودن اهالی بازار از سیاست گذاران است . بی تعارف یا قرار است برای محیط کسب و کار خود تلاش کنیم و بکوشیم و فعال باشیم و یا قرار است بیخیال نگاه کنیم اما به نظر حتی اگر کسی هم شروع می‌کند برای ارتباط گرفتن و به نوعی محیط و کسب و کار خود تلاش کند کاری را انجام دهد باید تشویقش کرد چرا که حتی اگر بتواند یک درصد و در حد یک جمله این دانشمندان را در مورد بازار سرمایه و اقتصاد آگاه‌تر کند دست به کار بزرگی زده و اگر هم ما هیچ چیزی را قبول نداریم اعم از سیاست ، رای دادن ،اقتصاد و …
سعی کنیم برای بازار خودمان نیز ارزش قائل باشیم و حداقل نمک روی زخم ایجاد شده و کاهش انگیزه این افراد نباشیم. اتفاقا معتقدیم حتی اگر رای هم نمی دهید به نظر باید منسجم‌تر هسته‌هایی شکل گرفته و خواست و درخواست سهامداران از سیاستگذاران و سیاستمداران مطالبه شود نمی‌گوییم قطعاً موثر خواهد بود و یا راهگشاست اما از دست روی دست گذاشتن که بهتر است
باز هم تاکید میکنیم هیچ بحث سیاسی نداریم فقط و فقط به نظر باید به منافع بازار فکر کرد اگر هر کسی فکر می‌کند با هر تلاشی می‌شود در این مسیر گام برداشت باید او را همراهی کرد و در پایان ای کاش کمی اهالی این بازار با هم مهربان‌تر و متحدتر بودند تا فضای تحمل این روزهای سخت اسان‌تر می‌شد
بتا سهم
