عجب روزهای تلخ و بیقراری است . بی قراری برای رسیدن یک تحول و شوک برای نجات ازاین شرایط و حالا روزهای بی قرار می رود و می آید و هیچ دستاوردی فعلا برای بازار حاصل نشده است …بازار منتظر است و باید یک شوک را برای فرار از این شرایط تجربه کند شوکی که برخی ان را تا انتخابات ناممکن میدانند و برخی دیگر معتقدند نرخ نیما و بهره این چرخه را تغییر میدهد …جدال این اتفاقات و خبرها حال بازار را تغییر میدهد و تعیین میکند …
امروز بازار را در حالی به پایان بردیم که هفته نسبتا متعادل و کمی منفی را پشت سر گذاشتیم و خبرها کم و بیش در مسیر بهبود در بازار حرکت میکرد ولی بازار واکنش سردی داشت . البته بازار به آنچه فکرش را میکنیم و انتظار داریم فاصله بسیار زیادی دارد و همین فاصله باعث شده است تا همچنان جریان پول قوی از بازار دور باشد و احساس امنیت و راحتی با بازار نکند .
نکتهای که در این روزها مهم ، اتفاقی قابل توجه است این است که
اگر به خاطر داشته باشید یک بار نوشتیم مشکل بازار دقیقاً از آنجایی آغاز شد که چهار چیز و چهار اتفاق پشت سر هم به وقوع پیوست و بازار را رها نکرد اولین رویداد در سیاستهای ارزی بود که بانک مرکزی مسیری که در کم کردن فاصله نرخ ارز نیما و آزاد در پیش گرفته بود متوقف کرد.
سپس ضربه دوم به بازار زده شد و یکی از تلخترین اتفاقات رقم خورد
آن هم افزایش نرخ سود به ۳۰ درصد و قرار گرفتن این نرخ در حوالی ۳۸ تا ۳۹ بود رویداد سوم با آغاز سال از راه رسید و در حالی که آن دو اتفاق قبلی نان استاپ میکوبید و توقف نداشت ، ریسکهای سیاسی هم به این ماجرا اضافه شد و کشور این بار نه در آستانه جنگ که وارد جنگ شد و یک کشور دیگر را موشک باران کرد ریسکهای سیاسی تمام نشده بود که مرگ رئیس جمهور هم به آن اضافه شد تا همه چیز را تجربه کرده باشیم.
هنوز جای زخمهای این سه خوب نشده بود که گزارش ۱۲ ماهه افتضاح شرکتها از راه رسید و به نوعی دقیقاً آینه تمام نمای آخرین ضربه را محکمتر بزن بود و نتیجه شد آنچه در این مدت بر سر بازار آمده و ویرانهای تبدیل کرده است .
آواری که روی سر همه خراب شده و سهامداران بیش از هر چیز آن را حس میکنند به قولی حالا ما ماندهایم و این ویرانهها و برای فرار از این شرایط قطعاً آواربرداری نیاز است و این آواربرداری از همان جایی آغاز میشود که ضربه زده یعنی دو تحول مهم نرخ نیما و نرخ بهره البته که ریسکهای سیاسی با انتخابات ریاست جمهوری احتمالاً بهبود مییابد و ریسک گزارشها نیز کمتر خواهد شد اما دو عامل اول مواردی هستند که هر یک با تغییر خود میتواند اثرات ویژهای در بازار داشته باشند
تمام این موارد را گفتیم تا به این نقطه برسیم که اولین حرکت و اتفاق عملیاتی برای هدایت جریان نرخ بهره چند هفته قبل آغاز شد و دیروز وارد دومین مرحله شد و شکل جدیدی به خود گرفته است . فعلا بازار توجهی نمیکند ولی هم تغییر نیماو هم نرخ بهره دو نووون مهم این روزهای بازار لست …
در مورد نرخ بهره
باید گفت بانک مرکزی با ابزار بانکها به طور ویژه در نرخ سود احتمالاً ورود خواهد کرد و اثرات آن را در هفتههای آتی خواهیم دید چرا این موضوع مهم است چون دقیقاً آواربرداری از این ویرانه را نشان میدهد و میتواند نشانهای برای یک تغییر روند باشد از همین رو درست در همین روزهایی که خون مچکد میگوییم که سهامداران و فعالان بازار باید تحولات نرخ اخزا و حرفها را روز به روز دنبال کنند چرا که احتمالاً آغاز حرکت قوی بازار از آغاز این رویداد خواهد بود جایی که نرخ سود به دامنه امن و منطقی خود برگشته و فرصت ویژهای برای بازار رقم میزند . این سیاست امروز تا حدودی روی نرخ اخزا خود را نشان میداد …
اگر این دو رویداد نیما و نرخ بهره بتواند در روزها و هفتههای آتی بستر مناسبی از فضا را رقم بزند و همزمان با این موضوع نرخ نیما نیز آرام آرام از گارد غیر منطقی و غیرعقلانی خود خارج شود میتوانیم کم کم شاهد این باشیم که خبرهای مثبت از دنیای سیاسی و شرکتها نیز آثار منطقی را در قیمت سهم به نمایش خواهد گذاشت
اگر بخواهیم این موضوع را دقیقتر توضیح دهیم باید به نکتهای اشاره کنیم به نام ارزندگی
جایی که قیمتها به جایی رسیدند که از فاز تحلیل هم خارج شدند به عنوان مثال بانک تجارت همین چند وقت پیش از سود تلفیقی خود کمتر نرخ خورده بود یعنی قیمت سهم ۱۱۰ و سود تلفیقی ۱۲۵ بود بسیار شرکتهایی که در بازار با چشمانداز رویدادهای بنیادی میتوانند حالا نه پی به ای ۱ ، ولی اعداد منطقی را رقم بزند این دقیقاً کار تحلیلگران و فعالان بازار است که با در نظر گرفتن احتمال آواربرداری به سراغ انتخاب و حرکت بین گزینهها بروند .
هنوز کسی خیلی به این موضوع باور عملی و قلبی پیدا نکرده اما به خوبی روشن است که رفتار بانک تجارت میتواند یک نمونه کامل این جریان باشد از این دست سهمها در بازار کم نیست منتها ایراد بازار ما این است که همه در فضای مثبت و صف خرید شجاع میشوند و کسی حاضر نیست این چاقویی که در حال سقوط است را روی هوا بگیرد همه منتظرند همه چیز شفاف و روشن باشد و بعد صف خرید بزنند این تفاوت بین حقوقیهای فعلی و فعالان بازار کمی آماتورتر است که در واقع در حال حاضر هر دو گروه رفتارشان یکی شده و ما حقوقیهای پیشرو و لیدر را در این موضوع نداریم
ای کاش کمی برخی از حقوقیهای ما که اتفاقاً مطلعیم جریان پول قوی را نیز در اختیار دارند حداقل با کمک گرفتن از ابزار تحلیلی و فارغ از اتفاقات کوتاه مدت به این مسیر وارد شوند و شک نداریم این ریسک رپذیری ، یوارد قوی و خوبی را نیز خواهد داشت
و اما انتخابات …
یک نکته در مورد کاندیدا و انتخابات بیان کنیم و سراغ گزارش بازار برویم از روزی که تایید صلاحیتها صورت گرفته بیصبرانه منتظریم که این عزیزان در مورد رویدادهای مهم کشور در حوزه اقتصاد اظهار نظر کنند اما تا به این لحظه چیزی جز حرف زدنها و شعارهای کلی شنیده نمیشود اما در این بخش روی صحبتمان با عزیزان دیگریست روی صحبت ما با فعالان و بر و بچههای بازار است که در ستاد کاندیدا بعضاً فعال هستند میخواهیم این خواهش جدی و ملتمسانه را از آنها داشته باشیم که جان عزیزتان و به حرمت این نون و نمک و بازار سرمایه این عزیزان کاندید را تشویق به زدن توییتها در مورد آنچه در این سالها گذشته و بحران بازار و من چند روزه درست میکنم نکنید … همه ما میدانیم در این چند سال چه بر سر ما گذشته
همه میدانیم … باور کنید به تکرار آن نیاز نیست ولی به این عزیزان یادآوری کرده که نیاز نیست این مطالب را این طور بنویسند که بگویند ما حواسمان به بورسیهاست …
بهتر است بچههای مشاور بورس این دوستان را مجاب کنند به اینکه در مورد شرایط کلی اقتصاد صحبت کنند ،نظرشان را صریح و شفاف در مورد نرخ سود بگویند ، از نرخ ۲۸ و ۵۰۰ و دلار نیما و قیمت گذاری دستوری حرف بزنند از نقشههای شبانه و برداشتها ، از زدن جیب شرکتها بگویند از بعضی عوارض و مالیاتها از راههای جبران کسری بودجه ، برنامه برای بنزین و … اینکه بگوییم فلانی آن چیز را در کشو قایم کرده آن یکی بگوید من حواسم به بازار هست به نظر ساده لوحانه است که فکر میکنید بورسیها به این چیزها توجه میکنند . امیدواریم مشاوران این عزیزان و به خصوص بچههای بورسی کمی عاقلتر و هوشمندتر به هدایت افکار و دیدگاههای این عزیزان بپردازند به خصوص حرف زدن در موردموارد کلان …
و نکته آخر …
در مورد انتخابات در حال حاضر تاکنون هیچ اظهار نظر خاص و جالبی که بتواند بازار و فعالان اقتصادی را کمی نسبت به دیدگاههای این افراد روشنتر سازد دیده نمیشود جلیلی که هیچ … البته یک نکته را در مورد ایشان بگوییم . اتفاقا از صداقت ایشان خوشمان امد … میگوید بورس در اولویت من نیست. خوب است اتفاقا ما هم تکلیف مان با این افراد و تفکرات روشن باشد … تعطیلش کنید و راحت شویم . هر چند اخرین باری که یکی از کاندیدا بورس را به این شکل مخاطب قرارداد چند سال بعد داشت سهام عدالت را دستاورد خود حساب میکرد …
به هر حال ایشان که انگار انشا میخواند و هیچ فکت و اکتی از تحولات اقتصادی نداشت نظرات عجیبی هم مطرح میشد که به نظر خیلی روی زمین نبود. از سوی دیگر پزشکیان که واقعاً از نظر اقتصادی هیچ حرفی برای گفتن نداشت و برنامه اعلام نکرد در این بین گویا قالیباف نظرها و مشاورانی دارد اما احتمالاً ترس از بیان آن را دارد چرا که ممکن است با ریزشهایی همراه شود.
اما در هر صورت
هنوز هیچ یک از این کاندیدا در کمتر از ۸ روز کاری به پایان انتخابات هیچ مبنا و برنامه درستی از وضعیت اقتصادی ارائه ندادند نه اینکه برنامهای نداشته باشد شاید سرعت این انتخابات و یا عدم اعلام آن به واسطه عدم ریزش آرا باعث این جریان شده است اما آثار این بلاتکلیفی و سردرگمی بیش از همه برای بازار روشن و مشخص است که بورسیها و به طور کلی فعالان اقتصادی نمیدانند که چه چیزی در انتظار آنهاست موضوعات مهمی که باید به آن پرداخته شود نظیر نرخ بهره نرخ ارز ، انرژی و موارد دیگر آنقدر اهمیت دارد که نمیدانیم چرا کسی درخواست نمیکند که کاندیدا روشن و شفاف در مورد آن صحبت کنند…
بتا سهم