گزارش بازار امروز دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳
پایان خوش بینی یا استراحت بین راهی ؟!
تمام حرف بازار امروز این بود که بازارامروز پایان موج خوش بینی پزشکیان بود یا یک استراحت توراهی برای اهداف بالاتر … امروز بازار بد نبود ولی انتظارات بیشتر بود و جریان خریدمثل دیروز نبود ولی تقویت شده تر پیش می رفت … دیروز هم عرض شد هر روزی که میگذرد از هیجان اولیه کاسته شده و به موج عقلانیت بازار اضافه می شود ..
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که باید یک سیگنال روشن و مشخص برای همه ارسال میکرد که فضا تغییر کرده و در واقع این جمله را در ذهن خریداران و فروشندگان و فعالان بازار حک می کرد که این بار فرق میکند و تفاوت دارد و این بار ماجرا جور دیگری پیش برود از همین رو تمام چشم بازار به این بود که با توجه به عرضه یک ساعت آخر دیروز و پایینتر بودن قیمتهای معاملاتی از قیمتهای پایانی کار منفی آغاز شود و همینطور هم شد و بازار منفی آغاز کرد اما هرچه پیش رفت هم در حجم و هم در قیمتها وضعیت بهتر شد ولی انطور که باید امیدوار کننده ظاهر نشد و بازار دوباره در یک ساعت اخر زیر بار فشار فروش رفت …
هنوز بازار به اتفاقات و تحولات رخ داده اعتماد نکرده است … رسیدن به این موضوع که اوضاع فرق کرده و یک روند جدید میتواند آغاز شود کلید بازگشت جریان پول و اعتماد به بازار است افزایش حجم معاملات و افزایش تعداد خریداران و فروشندگان برای مدتی طولانی باید در بازار حفظ شود تا این سیگنال قوی مخابره گردد
برای طی شدن این موضوع به چند ابزار و اتفاق مهم نیاز داریم که اگر رگههای آن را لابلای اخبار و رویدادها دیدید بی شک میتواند نشانه خوبی برای یک حرکت جدید باشد. امروز و دیروز صحبت های طیب نیارا در مورد اقتصاد وبازار گوش میدادیم به نظر واضح ترو خاص تر نمیتوانست برخی سیاست ها را بیان کند ولی بازار انقدر بی اعتماد است که حاضر نیست وزن بدهد …
به هر حال در حال حاضر این اخبار و تحولات برخی مستقل و برخی دیگر وابسته است. مستقل از این نظر که در کوتاه مدت برخی اتفاقات و رویدادها میتواند به شکلی مجزا و فارغ از بحثهای تیم جدید اجرایی در بازار موثر باشد که مهمترین آن که طی ۱۰ روز آتی پیش روی بازار است بحث گزارشهای میان دورهای و مجامع است …
آن موضوع مستقل ، گزارشها و مجامع در قیمتهاست که میتواند فاز اول کمک جریان بنیادی به بازار باشد اما تحولات وابسته بیشتر به اخبار و اتفاقاتی است که به چشم انداز آتی تحولات اقتصادی و سیاسی میپردازد و جنس آن جنس دولت جدید و حرفهای جدید است تقریباً تیر را که به پایان ببریم مرداد و شهریور سرآغاز دوران جدیدی است که چه در تحولات اقتصادی و چه سیاسی رویدادهای مهمی را نشانه گرفته است. البته تا حدودی تیم سیاست خارجی و اقتصادی دولت مشخص است و به نظر طی روزهای آتی حرف و اعلام برنامه را نیز خواهند داشت .
از دید ما هر آنچه که به عنوان برنامههای اقتصادی معقول و منطقی از زبان این تیم بیرون آید میتواند کمک بزرگی برای بازار شود چرا که یک گام در مسیر عقلانیت است و این موضوعی است که مدتها بازار از آن دور بوده است و حالا تشنه شنیدن …
احتمالاً از مرداد با مشخص شدن تیمها و آدمهای کابینه و تیم اقتصادی و سیاسی بازار ری اکشنهای قویتری به این تحولات خواهد داشت اما تا قبل از آن بیشتر حول محور گزارشها و اطلاعات بنیادی شرکتها خواهد چرخید که این نشان میدهد روزهای کاری پیش رو روزهای پرخبر و پر اتفاقی برای بازار خواهد بود .
اما قبل از بررسی یکی از مهمترین برنامههای دولت به موضوعی اشاره میکنیم که این روزها نقل محافل بازار است و آن هم بحث صندوقهای اهرمی است دامنه نوسان جذاب ۱۰ درصدی و کارمزد کم و فضای اهرمی باعث شده بازار به این صندوقها توجه ویژهای داشته باشند و بخش مهمی از حجم معاملات بازار به این صندوقها برسد. آنها نبض سفته بازی بازار شدهاند و جریانهای پول عجیب و غریبی در آن جاری و ساریست در کنار این موارد بازیگران اصلی بازار هم هستند که کار تجهیز منابع و پمپاژ جریان پول به بازار را در اختیار گرفتند …
قبل از هر چیز برخلاف بسیاری از عزیزان معتقدیم راه های غیر مستقیم هرچه گسترش قویتری داشته باشند بازار حرفهایتر و منطقیتر خواهد شد . منتها باید این صندوقها و ابزارها نیز نگاه حرفهای در اداره داشته و افراد کم تجربه و کم سابقه در آنها حضور پیدا نکنند که رفتار آنها شبیه دی تریدها و یا رفتار سایر افراد عادی در بازار باشد و آنها نباید به جای لیدر بودن دنباله رو شوند.
اما در صندوقهای اهرمی معتقدیم افزایش تعداد آنها و همچنین عملکرد منطقی و خوب آنها میتواند موتور محرک خوبی برای بازار شود اینکه حباب میگیرند و نمیگیرند اینکه افزایش سقف آنها چه زمانی داده میشود و موارد دیگر بیشتر بحثهای فنی است اما معتقدیم که علاوه بر صندوقهای اهرمی فعلی به نظر ایجاد صندوقهای حتی با اهرم بالاتر هم میتواند این روزها مورد توجه قرار گیرد نکته دیگر این که بزرگ شدن این صندوقها به سود بازار است و میتواند به بهبود عملکرد بنیادی و کارایی بازار کمک کند و نکته آخر
صندوقهای اهرمی تبدیل به دماسنجهای بازار شدند جو مثبت آنها را صف خرید و در جو منفی رنجهای منفی میکشند به نظر این موضوع نه خوب و نه قابل دفاع است اما در هر صورت واقعیتی است که وجود دارد و جریان پولهای قوی در بازار میتوانند در این موضوع حرکت کنند اما در مقطع فعلی با توجه به شرایط آنها ،گرایش و تمایل ما در چینش پرتفوی میتواند در بازار ترکیبی از صندوقهایی که حباب کمتری دارند و اهرم بیشتر و سهمهای قوی بازار میتواند ترکیب برنده بازارهای نسبتا صعودی باشد
یعنی شما در پرتفوی خود یک صندوق اهرمی را دارید که از آن به عنوان نوسان و سفته بازی و روندهای کوتاه مدت استفاده میکنید و در کنار او حرکت در سهم های بنیادی و یا کوچک قوی بنیادی بازار را نیز پیش میبرید شاید این ترکیب در حال حاضر که ابتدای روند صعودی است ترکیب جالب و جذابی بشود و بتوان در بازار با آن امیدوار بود البته همه چیز به روند صعودی بستگی دارد که با چه کیفیتی حرکت میکند ..
پس به یاد داشته باشید که نفی این صندوقها در حال حاضر به سود بازار نیست و همه باید در جهت بهبود عملکرد و کارا شدن آنها کمک کنند و به نظر هرچه تعداد آنها بیشتر باشد هم بهتر است و نکته دیگر اینکه حباب این صندوقها نیز باید منطقی و طبق یک اصول پیش برود و در نهایت هیچکس منکر ابزارهای کوتاه مدتی نیست و معتقدیم این صندوقها میتوانند آن جنبه نوسانی و کوتاه مدت بازار را که پیش از این در سهمهای ریز و درشت و کوچک و پروژه بازی نمود پیدا میکرد به نوعی کنترل کرده و در اختیار خود بگیرند …
اما از روزهای گذشته شروع به اعلام برخی سیاستها و فضای اقتصادی برنامههای دولت و اثرات آن در بازار نمودیم دیروز در مورد نرخ ارز و نیما و نرخ ترجیحی صحبت کردیم امروز سراغ واژهای میرویم که بارها و بارها از زبان تیم اقتصادی دولت منتخب بیان شد و باید ببینیم آیا واقعاً چنین چیزی را در دستور کار دارند یا آنها نیز بلوف میزنند …
واژهای به نام پیش بینی پذیری … واژه غریبی نیست در همین سه سال گذشته بارها و بارها با این کلید واژه سر بازار را بریدند و جیب سهامداران را زدند … چه عجیب که شعار پیش بینی پذیری داده میشد اما خلق الساعهترین تصمیمات را در دولت شاهد بودیم از نرخ خوراک و انرژی بگیر تا موارد دیگر …
دولت قبل مجسمهاش را باید در زمینه پیش بینی پذیری ساخت و بر سردر بازارها آویزان کرد که آخرین دسته گلش هم همین موضوع نرخ برق بود که پایان سال یادشان آمده از ۱۰ ماه قبل هم باید پول بگیرند و جیب بزنند … و هر آنچه به عنوان شعار پیش بینی پذیر بود زیر سوال بردند و به سخره گرفتند …
پیش بینی پذیری توضیحات و شرح سادهای دارد فرقی نمیکند چه در بازار سرمایه چه تجار چه بازرگانان چه تولید کنندگان یک حرف مشترک میزنند. آنها برای آینده برنامهریزی میکنند و در واقع آنها آینده را میخرند تمام حرف آنها این است که دولت به عنوان کسی که بستر موضوعات را فراهم میکند قوانین مقررات را در چهارچوبی منطقی و با ثبات قرار داده و همگان بدانند حداقل طی چند سال آینده قرار است چه اتفاقاتی رخ دهد
کاری که دولت قبل با بازارها کرده بود این بود که همه در سر رسیدهای بررسی بودجه تنو جانشان میلرزید که قرار است چه اتفاقی رخ دهد چقدر قرار است جیب ما زده شود چه قانونی گذاشته میشود و تازه همه کلاه خود و زره بر تن میکردند تا بعد از قانون گذاری به جنگ آن بروند و آن را تعدیل کنند این حکایت این چند سال بحثهای اقتصادی بود … اما در صحبتهای تیم اقتصادی پزشکیان موضوع پیش بینی پذیری بارها و بارها مطرح شد
وقتی از پیش بینی پذیری صحبت میکنیم به این معنی است که همه چیز باید قابل پیش بینی و برنامه ریزی باشد … همه چیز یعنی هر آن چیزی که برای یک فعال اقتصادی و سرمایهگذار مهم است باید روشن و مشخص باشد و او اسیر بخشنامههای شبانه و تصمیمات روزانه نشود …
وقتی از چنین موضوعی صحبت میکنیم یعنی سیاستگذاریها باید در قالب فرمولهای مشخص و معین که مورد قبول همه است قرار گیرد نه اینکه وقتی دولت بیپول شد با چراغ بگردد که کجا پول است و تا آرنج دست در جیب شرکتها کند و بگیرد … چیزی که در مورد خوراک پتروشیمیها و سوخت صنایع وجود داشت همین بود مدتها قبل فرمولی وجود داشت درست یا غلط همه چیز بر مبنای آن محاسبه میشد حتی با آن فرمول هم انتقاداتی وارد بود اما به هر حال فرمول بود اما ناگهان دولت بیپول فیلش یاد هندوستان کرد و شروع به زدن زیر میز بازی کرد و فرمول را به کنار انداخت و فاکتورهای خود را صادر کرد .
حق سهامداران نگاه درست و صحیح به موضوع پیش بینی پذیری است … به نظر یکی از مهمترین کارهایی که دولت پزشکیان میتواند در قالب کمک به فضای کسب و کار داشته باشد این است که در همه حوزهها که دولت میتواند مداخله کند پیش بینی پذیر کردن آن را میسر کرده تا ترس فعالان اقتصادی است تصمیمات دولت بریزد .
حقیقتا این موضوع انقدر دستمایه شعارهای آدمهای مختلف قرار گرفته که در حال حاضر نیز وقتی طیب نیا آن را بیان کرد لبخند زدیم اما امیدوار نیستیم تا بوده همین بوده و دولت همیشه رفتار ناگهانی در مواجهه با افراد و نهادها و شرکتهای مختلف داشته …
یکی از مهمترین ایرادات دولتها در این مقطع همین بود و این حرکت فضای کسب و کار را به طور کلی به هم ریخته است اگر واقعاً تیم اقتصادی فعلی بتواند چنین موضوعی را سر و سامان بدهد دست به کار بزرگی زده و به نظر یکی از مهمترین ریسکهای بازار را از میان برداشته و کمک شایانی به کلیت ایجاد فضای امن کرده و کمی ارامش و چشم انداز روشن را ترسیم کرده است … این که فرمول و نظم و قاعده چه باید باشد جنگ بعدی است …
بتا سهم