شروع شیرین و تمامی تلخ !
عجب هفته ای بود آغازی شیرین و پایانی تلخ …روزهایی که با خوش بینی آغاز شد و با بدبینی و تلخی و بیرمقی به پایان رسید با حجم ۸ هزار شروع شد و دوباره به تنظیمات کارخانه برگشت …خلاصه رفت و برگشت خاصی را داشتیم و انچه فکر میکردیم نشد …
هفته خاص هیجانی و ویژه را برای بازار سرمایه به پایان بردیم و چه جالب که تقریباً ابتدای و انتهای خط و خطوط و قیمت یکی بود. بازار با یک هیجان ویژه دو روز اول را آغاز کرد و خیلی زود این هیجان تخلیه شد و فضا به شکل دیگری چرخید البته معاملات روزهای بعد از هیجان اولیه و تعداد خریداران و نسبتها نشان میدهد از آن خوشبینی فاصله گرفتیم و جریان پول هم به این سمت نیامده اما امروز میخواهیم به چند سوال پاسخ دهیم که بسیاری از افراد حداقل تکلیف خود را بدانند چه با خودشان چه با بازار … سوال اول این است که آیا پول هست یا نه و به طور کلی جریان پولی وجود ندارد …
در مورد جریان پول مفصل صحبت کردیم به نظر در جمعبندی باید گفت پول هست خوبم هست اما آن چیزی که باعث عدم ورود این جریان میشود اول از همه نبود انگیزه و ترس سهامدار و سپس شرایط خاص سیاسی است . نمیدانیم ولی امیدواریم مشکلات و ابهامات برطرف شود ولی اگر نشد هفته بعد کمی شفاف تر صحبت میکنیم …
چه شما بخواهید و نخواهید بخشی از این بازار را حقوقیها اداره میکنند و آنها با این موضوع مواجهاند که هفته دیگر احتمالاً روی صندلیهایی که امروز نشستهاند نیستند و طبیعی است که حقوقیها در بازار سایلنت باشند و تمایلی برای خرید و فروش نداشته البته یکی دو حقوقی این روزها عجیب در دل بازار فروشنده بودند که امیدواریم اثر نیاز به پول باشد و ماجرا سیاسی و بحثهای این چنینی نباشد .
بخشی از صندوق های اهرمی هستند که چالش هایی را داشته و ایجاد کردند که سعی میکنیم فعلا سکول کنیم ولی در هر صورت همه باید بپذیریم اینجا زمین بازی خودمان است و نباید آن را با چالش های متعدد مواجه سازیم …
اما در هر صورت شکل اولیه نشان میدهد که پول هست و اتفاقاً پول خوبی هم در بازار وجود دارد اما فعلاً ریسک نکرده و ترجیح میدهد تماشاچی این اتفاقات و رویدادها باشد و با روشنتر شدن فضا تصمیمات جدیتری بگیرد چه چیزی این جریان پول را حرکت میدهد قطعاً خوشبینی و امید به آینده است که میتواند در حرکت جریان پول موثر باشد چیزی که تا به امروز و در دو روز اول دیده شد اما ادامه پیدا نکرد و دلیل آن را میتوان خیلی واضح و روشن بیان کرد که اصلاً هنوز خبری نرسیده که بخواهد مسیر متفاوتی در پیش بگیرد …
از این موضوع به سراغ موضوع بعدی میرویم
که برخی عجیب و کودکانه با موضوع تغییرات برخورد میکنند آنها هنوز هیچی نشده معتقدند کو پس چرا روند تغییر نکرد چرا اوضاع بهتر نشد ؟! پس کو ؟! شما که میگفتید فرق میکند چه کسی رئیس جمهور باشد ؟! در این چند روز کم از این کامنتها و جملات نداشتیم که علاوه بر به سخره گرفتن انتخابات و رای دادن حالا فریاد میزنند که کو چرا پس نرفتیم ؟ و با خود این جمله را هی تکرار میکند که دیدید فرقی بین آنها وجود ندارد و تاثیر ندارد… واقعا نمیدانیم در جواب این پرسشهای کودکانه که برخی طرح میکنند و خود را به راه دیگری میزنند چه باید گفت اما بارها و بارها این را نوشتیم که یک هیجان چند روزه داریم و یک تغییر روند بلند مدت این را باید درک کنید …
بازار در هیجان اولیه خیلی موفق نبود و خیلی زود البته زودتر از آن چه فکرش را میکردیم این هیجان خالی شد اما در موضوع تغییر روند به نظر کمی باید متفاوت فکر کرد آن عزیزانی که در مورد اثر ریاست جمهوری در شکل کوتاه مدت فکر میکنند شبیه کسانی هستند که در دیت روز اول از طرف در مورد بچهدار شدن سوال میکنند … بگذریم …
به نظر باید کمی زمان داد که تیم فعلی دولت مستقر شود و دست به اقدامات اصلاحی خود بزند
و آنگاه است که میتوان گفت در روند میان مدت و بلند مدت چه تغییراتی حاصل میشود باید فرصت داد که تیم جدید بتواند اظهار نظر کند و دیدگاه خود را بیان دارد بله ما هم معتقدیم ان انتظار اولیه برآورده نشده اما در روند بلند مدت باید فرصت داد تا تیم اجرایی مستقر و سپس آثار آن نمایان شود البته این تیم از حالا حرفهای زیادی زده است اما بازار چون گوشش از حرف پر است و به آن توجهی نمیکند این تغییر روند نیز به تاخیر افتاده و تا وقتی روی تابلوها و بخشنامهها چیزی نبیند عملیات جدی را انجام نخواهد داد …
و در جمعبندی باید گفت آیا اتفاقات این چند روز مثبت و منفی شدنها و شرایط فعلی به ما میگوید که ناامید باشیم و از رشد و چشم انداز آتی منصرف شویم ؟!
به هیچ وجه … اینطور نیست . دیروز هم عرض کردیم آن ترس عجیبی که از سیاستگذار در دل برخی وجود داشت کم کم از بین رفته و در یک پروسه اعتماد ساز جای خود را به اطمینان و شجاعت در خرید میدهد.
این مهمترین و اولین دستاورد دولت فعلی است که احتمالاً در هفتههای آتی پس از استقرار ، گام به گام در مسیر آن حرکت خواهد کرد و البته ما هم با هیچکس تعارف نداریم به محض اینکه اولین نشانه از رفتاری متفاوت در قبال بازار سرمایه را شاهد باشیم حرف خود را خواهیم زد و این پیش بینیها را تغییر خواهیم داد اما در حال حاضر با توجه به فضای فعلی آنچه پیش روی ماست و میبینیم همچنان روی حرف خود ایستادهایم که ترس بازار از تحولات منفی در حال کاهش است و روند صعودی بلند مدت آغاز شده اما این روند فراز و فرودهای بسیاری دارد و سرعت رشد آن قوی و بالا نیست …
اما موضوع دیگر
موضوعی است که نقل این روزهای بازار شده و آن هم این است که چرا پزشکیان به تالار بورس نمیآید ؟! یک بار دیگر این موضوع را به تیم ایشان یادآوری میکنیم که شک نکنید نمیگوییم مدیون بازار سرمایه و اهالی آن هستید اما شک نکنید اهالی بازار سرمایه و فعالان آن در پیروزی شما بسیار موثر بودند آنها علاوه بر جمعیت خود قدرت اغنای قوی را داشته که شاهد بودیم در روزهای خاص انتخابات برای نجات کشور و میهن و برای پیروزی عقلانیت در این مسیر حرکت کردند و البته این را هم نوشتیم که آنها هیچ چشم داشتی به هیچ پست و مقامی هم ندارند و تنها گروهی هستند که شاید در انتخابات این چنین ظاهر شدند و کار کردند و این خواست حضور پزشکیان در تالار یک درخواست نمادین و شاید برای جبران بخش کوچکی از کار این بچهها باشد.
اما حضور نمادین ایشان در تالار بورس یک بخش است که شاید یک اثر چند ساعته در بازار داشته باشد اما معتقدیم این حضور میتواند با هوشمندی تبدیل به یک اتفاق مهم و قوی شود … امیدواریم مشاوران ایشان به گوش باشند و کمی روی آن فکر کنند …
صرف حضور در تالار بورس به همراه تیم اقتصادی شاید فشردن دست بچههای بازار به واسطه آن تلاشها باشد اما آنچه برای همه مهم است بیان شفاف و روشن نظرات تیم اقتصادی است. طیب نیا و عبده یک بار قبل از انتخابات این موضوع را بیان کردند و اتفاقاً صحبتهای خوبی هم بیان شده اما حالا این تیم باید نشان دهد به وقت پیروزی و گذشتن خر از پل انتخابات ، رفتار و بیان آنها یکیست…
این عدم اطمینان از رفتار و وعده و برنامه هاست که ناامیدی را گسترش و باعث این میشود که طول موجهای بازار کوتاه باشد .
اگر برنامههای کلی اقتصادی و اولیه پس از انتخابات شفاف و روشن بیان شود به نظر اتفاق و رویداد خوبیست که میتواند تکلیف بسیاری از سهامداران و فعالان اقتصادی را با ابهامات پیش رو روشن سازد از همین رو یشنهادی را که قبلتر مطرح شده بود تکمیل میکنیم که در یک روز به خصوص ایشان به همراه تیم اقتصادی در تالار بورس حاضر شده و نه تنها فعالان بازار بلکه از همه صنایع و بخش های مختلف اقتصاد و شرکت های بزرگ دعوت شده تا تیم اقتصادی در یک برنامه مفصل برای چکیده و آینه اقتصاد کشور صحبت کنند و به ایراد برنامه ها و اقدامات بپردازند …
یعنی در سالنی در تالار بورس با حضور فعالان بزرگ اقتصادی و صنعتی برنامه ای ترتیب داده تا خود ایشان و سپس طیب نیا به عنوان فرمانده تیم اقتصادی اظهارات صریح و شفاف و روشن را در مورد بازار سرمایه و به طور کلی اقتصاد داشته باشند …
در هیچ کجای دنیا شاید رئیس جمهورها از تالار بورس بازدید نکنند ولی صحبت آنها برای فعالان اقتصادی مهم است برای همین هم این پیشنهاد را تکمیل کردیم چرا که بازدید که خیلی مبنایی ندارد آن اظهار نظرهای مهم است که در جایی به نام تالار بورس طرح میشود و میتواند بازخورد قوی به همراه داشته باشد و یک پیام ویژه را ارسال کند … در واقع اگر واقعاً حرف این عزیزان حرف است و قبل و بعد انتخابات یکیست بازدید از تالار بورس، میثاق و عهدی است که آنها نه با بازار سرمایه که با اقتصاد میبندند و عقلانیت را جایگزین حماقت ، شعار را جایگزین عمل و به طور کلی سیاستهای درست اقتصادی را جایگزین دلال پروری و به حاشیه راندن اصل سرمایهگذاری و اقتصاد میکنند …
امیدواریم این موضوع را تیم ایشان گرفته و کمی بیشتر به فکر باشند و باز هم تاکید میکنیم بازدید خشک و خالی چند دقیقهای دردی از کسی دوا نمیکند و حتی معتقدیم آمدن و نیامدنش هم یکی است اما آن اظهارات بعد از این بازدید است که برای همه میتواند مهم و تاثیرگذار باشد و بی تعارف ما از زبان پزشکیان هم نمیخواهیم آنها را بشنویم معتقدیم خیلی از او انتظار سخنرانی اقتصادی نمیرود اما بازار از فرمانده اقتصادی او که کار را قرار است به او بسپارد انتظارات ویژهتری دارد …
و اما امروز
سراغ یکی دیگر از چالشهای بزرگ دولت میرویم که هم چالش اقتصاد و چالش بازار نیز خواهد بود و آن هم موضوع مهم سیاست خارجی و روابط اقتصادی است چیزی که بسیاری آن را ام المرایض اقتصاد و بازار سرمایه میدانند و معتقدند اگر این موضوع درست شود بسیاری از مسائل به وجود آمده در بازار خود به خود حل شده و فضا تغییر خواهد کرد.به قول شاعر قصه از کجا شروع شد قصه تلخ تحریمها و پشت سر آن اتفاقات و رویدادهای مختلف برای اقتصاد کشور و بازار سرمایه درست از آنجایی شروع شد که تحریمها آغاز شد و تحریمها سرآغاز یک سلسله اتفاقات و رویدادهای بود که موضوع اول و مهم اثرگذار در این فضا کسری بودجه و عدم توانایی فروش نفت و سپس بلاهای بعدی بود که نازل شد.
به عبارت دیگر تحریمها با اثر عملیاتی و روانی بیشترین آثار منفی را در اقتصاد بر جا گذاشته و بازار سرمایه نیز از این موضوع مستثنا نبود . وقتی موضوع فروش نفت و عدم فروش آن و یا تخفیفهای عجیب و غریب و عدم کسب درآمدهای لازم به وقوع پیوست دولت برای جبران هزینهها و کسری بودجه سراغ بازار سرمایه و شرکت های آن آمد . وقتی نتوانست ارز را به واسطه تحولات روانی و اقتصادی کنترل کند سراغ نرخ ارز ترجیحی و زدن جیب شرکتها و گرفتن دلار آنها با قیمت ارزان کرد. وقتی توهم کنترل تورم را داشت سود را افزایش داد و هزاران مسئله دیگر …
و خلاصه
اینطور باید گفت و نوشت که تحریم سرآغاز یک سلسله تصمیمات عجیب اقتصادی از سمت دولت بود که او را نسبت به این کار ناگزیر میکرد دولت روحانی کمی عاقلتر بود و با حرفهایگری تمام این چاقو را به تن اقتصاد میزد تا خونریزی زیادی نداشته باشد و تلفات ندهد دولت رئیسی این موضوع را بلد نبود و چاقوی تیز خود را چنان سلاخانه وار به تن اقتصاد زد که چیزی از آن باقی نمانده بود…
یکی از مهم ترین تفاوت دولت ها در همین روش های چاقوکشی است..
در هر صورت موضوع تحریمها یکی از جدیترین و خاصترین و شاید بتوان گفت مهمترین موضوعی است که دولت در دستور کار خود دارد حتی گفتن این جمله برای ما کمی سخت و دردناک است اما معتقدیم اگر دولت نتواند فضای تحریم و سیاست فعلی را بشکند خیلی زود به درد دولتهای قبل دچار شده و ما شاهد همان آش و همان کاسه هستیم که بودیم یعنی دوباره دست انداختن در جیب شرکتها برای کسری بودجه و چاپ اوراق و ادامه ماجرا… پس شاید حتی یک سال اول را با خوشبینی پشت سر بگذاریم اما این موضوعی نیست که بتوان به آن تکیه کرد و تا این موضوع حل نشود نه خیلی امیدی به کم شدن تورم وجود دارد و نه دخالتهای دولت در اقتصاد و بازار کاهش خواهد یافت…
بتا سهم
جریان پول/جریان پول/جریان پول